eitaa logo
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
755 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
345 ویدیو
50 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم... تفسیرِ نورِ آقای قرائتی هر روز یک آیه، در ابتدای روز، میان روز یا انتهای روز گوش میدیم🙂 اگه وقت ندارید، چند تا استوری کمتر ببینید حتما وقت میکنید یک ربع واقعا زمان زیادی نیست😊😉🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
👇تقویم نجومی یکشنبه👇🌙 👇👇👇کانال عمومی👇👇👇 (تقویم همسران) ⬅️ اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانال های تقویم نجومی ، اسلامی. ✴️ یکشنبه 👈 3 اسفند 1399 👈9 رجب 1442👈 21 فوریه 2021 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی . 🌙🌟 احکام دینی و اسلامی . ❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است : ✅ شروع به کار و شغل . ✅ قرض و وام دادن و گرفتن. ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ درختکاری . ✅ تجارت و داد و ستد . ✅ و دیدار بزرگان و روسا خوب است . 📛 برای خرید ملک خوب نیست . 👼 زایمان خوب و نوزادش محبوب و مقبول مردم خواهد شد.ان شاءالله ✈️ مسافرت :خوب است. 🔭 احکام نجوم . 🌗 امروز برای امور زیر خوب است. ✳️آغاز نگارش کتاب و مقاله و پایان نامه. ✳️ خرید کالا و جنس و لوازم. ✳️ آغاز تحصیل و تدریس و تعلیم. ✳️ شکار صید و دام گذاری. ✳️ ارسال کالاهای تجاری . ✳️ و تاسیس شرکت و مشارکت کردن نیک است. 🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید . 💑مباشرت و مجامعت مباشرت امشب (شب دوشنبه) ، فرزند به قسمت و تقدیرش راضی باشد و حافظ قرآن گردد.ان شاء الله ⚫️ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث درد و بیماری می شود . 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری ، باعث درد اعضا می شود . 😴😴تعبیر خواب خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 10 سوره مبارکه " یونس علیه السلام" است. دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم فیها سلام ... و چنین استفاده میشود که از خواب بیننده عمل صالح یا خیری به وجود آید که در دنیا و آخرت به او نفع رساند . ان شاءالله و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید... @reyhaneyekhelghat @taghvimehmsaran 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌. ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . @taghvimehmsaran 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸ب بامیدپرورش نسلی مهدوی انشاءالله🌸 📚 منابع مطالب کتاب تقویم همسران نوشته حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 09032516300 025 37 747 297 📛📛📛📛
🌙 ماه دوستان خاصّ خدا 🌱 ماه رجب، ماه عبادت برای دوستان خاصّ حضرت حق هست. ❤️ کسانی که در ماه رجب عبادت خودشان را پر آب و رنگ قرار می‌دهند و توجه بیشتری در عبادات پیدا می‌کنند، اینها از دوستان خاصّ حضرت حق به حساب خواهند آمد.😍 🌼🍃 به حدّی که روز قیامت اهل عبادت در ماه رجب جداگانه صدا زده می‌شوند و آنها را خداوند متعال به صورت ویژه به بارگاه خود فرا می‌خواند. ... 🤲 ریحانه‌ی‌خلقت 👉❤️
نیت عمل ما چه‌قدر مهمه؟ شخصی می خواست بداند چه عملی در درگاه خدا دارد؟ در جواب مشاهده می‌کند که تنها دو زیارت حضرت رضا(ع) دارد و بس. وقتی ایشان به آن ملک گفته بودند که: من کربلا هم رفته بودم! جواب دادند: آن وقت که به کربلا میرفتی، گفتی: هم زیارته و هم سیاحت! آن رد شد.. آیت‌الله‌حق‌شناش | ریحانه‌ی‌خلقت 👉🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قامت 🌱
ماییم سائل سر بازار کاظمین هستیم تا همیشه بدهکار کاظمین بیچاره‌ی رضا و گرفتار کاظمین گفتیم با تمامی زوّار کاظمین ╭─┅═🌱🍃═┅─╮ @ghamat ╰─┅═🌱🍃═┅─╯
هدایت شده از قامت 🌱
گناه چون که زیاد از سر دوعالم شُد خُدا برای شَفاعت(علی اَصغر)ساخت ╭─┅═🌱🍃═┅─╮ @ghamat ╰─┅═🌱🍃═┅─╯
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_یازدهم 💠 احساس می‌کردم از دهانش آتش می‌پاشد که از درد و ترس چشمانم را در ه
✍️ 💠 حتی روزی که به بهای وصال سعد ترک‌شان می‌کردم، در آخرین لحظات خروج از خانه مادرم دستم را گرفت و به پایم التماس می‌کرد که "تو هدیه ، نرو!" و من هویتم را پیش از سعد از دست داده و خانواده را هم فدای کردم که به همه چیزم پشت پا زدم و رفتم. حالا در این دیگر هیچ چیز برایم نمانده بود که همین نام زینب آتشم می‌زد و سعد بی‌خبر از خاطرم پرخاش کرد :«بس کن نازنین! داری دیوونه‌ام می‌کنی!» و همین پرخاش مثل خنجر در قلبم فرو رفت و دست خودم نبود که دوباره ناله مصطفی در گوشم پیچید و آرزو کردم ای کاش هنوز نفس می‌کشید و باز هم مراقبم بود. 💠 در تاکسی که نشستیم خودش را به سمتم کشید و زیر گوشم نجوا کرد :«می‌خوام ببرمت یه جای خوب که حال و هوات عوض شه! فقط نمی‌خوام با هیچکس حرف بزنی، نمی‌خوام کسی بدونه هستی که دوباره دردسر بشه!» از کنار صورتش نگاهم به تابلوی ماند و دیدم تاکسی به مسیر دیگری می‌رود که دلم لرزید و دوباره از وحشت مقصدی که نمی‌دانستم کجاست، ترسیدم. 💠 چشمان بی‌حالم را به سمتش کشیدم و تا خواستم سوال کنم، انگشت اشاره‌اش را روی دهانم فشار داد و بیشتر تحقیرم کرد :«هیس! اصلاً نمی‌خوام حرف بزنی که بفهمن هستی!» و شاید رمز اشک‌هایم را پای تابلوی زینبیه فهمیده بود که نگاه سردش روی صورتم ماسید و با لحن کثیفش حالم را به هم زد :«تو همه چیت خوبه نازنین، فقط همین ایرانی و بودنت کار رو خراب میکنه!» حس می‌کردم از حرارت بدنش تنم می‌سوزد که خودم را به سمت در کشیدم و دلم می‌خواست از شرّش خلاص شوم که نگاهم به سمت دستگیره رفت و خط نگاهم را دید که مچم را محکم گرفت و تنها یک جمله گفت :«دیوونه من دوسِت دارم!» 💠 از ضبط صوت تاکسی آهنگ تندی پخش می‌شد و او چشمانش از عشقم خمار شده بود که دیوانگی‌اش را به رخم کشید :«نازنین یا پیشم می‌مونی یا می‌کُشمت! تو یا برای منی یا نمی‌ذارم زنده بمونی!» و درِ تاکسی را از داخل قفل کرد تا حتی راه خودکشی را به رویم ببندد. تاکسی دقایقی می‌شد از مسیر زینبیه فاصله گرفته و قلب من هنوز پیش نام زینب جا مانده بود که دلم سمت پرید و بی‌اختیار نیت کردم اگر از دست سعد آزاد شوم، دوباره زینب شوم! 💠 اگر حرف‌های مادرم حقیقت داشت، اگر این‌ها خرافه نبود و این رهایم می‌کرد، دوباره به تمام مؤمن می‌شدم و ظاهراً خبری از اجابت نبود که تاکسی مقابل ویلایی زیبا در محله‌ای سرسبز متوقف شد تا خانه جدید من و سعد باشد. خیابان‌ها و کوچه‌های این شهر همه سبز و اصلاً شبیه نبود و من دیگر نوری به نگاهم برای لذت بردن نمانده بود که مثل پشت سعد کشیده می‌شدم تا مقابل در ویلا رسیدیم. 💠 دیگر از فشار انگشتانش دستم ضعف می‌رفت و حتی رحمی به شانه مجروحم نمی‌کرد که لحظه‌ای دستم را رها کند و می‌خواست همیشه در مشتش باشم. درِ ویلا را که باز کرد به رویم خندید و انگار در دلش آب از آب تکان نخورده بود که شیرین‌زبانی کرد :«به بهشت خوش اومدی عزیزم!» و اینبار دستم را نکشید و با فشار دست هلم داد تا وارد خانه شوم و همچنان برایم زبان می‌ریخت :«اینجا ییلاق حساب میشه! خوش آب و هواترین منطقه !» و من جز فتنه در چشمان شیطانی سعد نمی‌دیدم که به صورتم چشمک زد و با خنده خواهش کرد :«دیگه بخند نازنینم! هر چی بود تموم شد، دیگه نمی‌ذارم آب تو دلت تکون بخوره!» 💠 یاد دیشب افتادم که به صورتم دست می‌کشید و دلداری‌ام می‌داد تا به برگردیم و چه راحت می‌گفت و آدم می‌کشت و حالا مرا اسیر این خانه کرده و به درماندگی‌ام می‌خندید. دیگر خیالش راحت شده بود در این حیاط راه فراری ندارم که دستم را رها کرد و نمی‌فهمید چه زجری می‌کشم که با خنده خبر داد :«به جبران بلایی که تو درعا سرمون اومد، ولید این ویلا رو برامون گرفت!» و ولخرجی‌های ولید مستش کرده بود که دست به کمر مقابلم قدم می‌زد و در برابر چشمان خیسم خیالبافی می‌کرد :«البته این ویلا که مهم نیس! تو آینده سوریه به کمتر از وزارت رضایت نمیدم!» 💠 ردّ خون دیروزم هنوز روی پیراهنش مانده و حالا می‌دیدم خون مصطفی هم به آستینش ریخته و او روی همین می‌خواست سهم مبارزه‌اش را به چنگ آورد که حالم از این مبارزه و انقلاب به هم خورد و او برای اولین بار انتهای قصه را نشانم داد :«فکر کردی برا چی خودمو و تو رو اینجوری آواره کردم؟ اگه تو صبر کنی، تهش به همه چی می‌رسیم!»... ✍️نویسنده: https://eitaa.com/joinchat/4219797527C75859c9b98
پرسیدند: فرق کریم با جواد در چیست؟ فرمودند: از شخص کریم همینکه درخواست کنید به شما عنایت می‌کند ولی «جواد» خود به دنبال سائل می‌گردد تا به او عطا کند... ♥️ ریحانه‌ی‌خلقت 👉😍
خلاصه که امشب از گل پسر امام رضا کم نخواید رفقا :)
هدایت شده از قامت 🌱
خودمونیم‌آقا... دلمون‌لک‌زده‌واسه‌وروردی‌باب‌الجوادت :)
⭕️ستاد ملیِ مقابله باکرونا؛ لغوِ مراسم اعتکاف درکل کشور! حالا نمیشد برج میلاد،محل برگزاریِ جشنواره فجر،سواحلِ شمال وجنوب،زمینهای فوتبال یا کنسرتها اعتکاف برگزار کنیم؟! ازطرفی فصل راهیان نوربود، که گفتید کرونای انگلیسی دقیقا وارد مناطق جنوب در خوزستان ومخصوصا شلمچه شده! باشه! 👤| مستوره ‌سیستانی @reyhaneyekhelghat