eitaa logo
📌 تقویم شیعه 📜
349 دنبال‌کننده
8 عکس
2 ویدیو
0 فایل
🌱 ﷽ 🌱 ✨اینجا سعی داریم وقـايـع تاریخی مرتـبـط با زندگانی معصومین علیهم‌السلام رو کاملاً مستند و معتبر ارائه بدیم. ⚠️ نشر مطالب با ذکر لینک مجاز است❗ 💢 کانال اصلی‌مون: @Hadis_Shia برای بیان نظرات شما 👇 B2n.ir/w15631
مشاهده در ایتا
دانلود
١. ◾ وفات حذيفة بن يمان حذيفه از بزرگان اصحاب پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله و از خواص اصحاب امير المؤمنين عليه السّلام بود. حذيفه يكى از هفت نفرى بود كه بر صديقه طاهره سلام اللَّه عليها نماز خواندند. او صحابه منافق را مى شناخت. منافقينى كه پس از غدير خم توطئه قتل پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله را چيدند و مى‌خواستند در بازگشت از غدير خم در راهى كه از كوه مى‌گذشت شتر حضرت را بترسانند تا برمد و حضرت به دره سقوط كند و به قتل برسد. اما جبرئيل اين نقشه را به سمع مبارك نبوى رسانيد. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله چون به محل مورد نظر رسيدند، منافقين با چهره‌هاى بسته هر كدام ظرفى كه داخل آن سنگريزه بود از بالا رها نموده و شروع به داد و فرياد و نعره زدن كردند. اما عمار مهار ناقه را گرفته بود و حذيفه هم در كنار آن حضرت بود و سرانجام نقشه آن كوردلان نقش بر آب شد. پيامبر صلّى‌اللَّه‌عليه‌وآله آن منافقين را به حذيفه معرفى فرمودند كه عبارت بودند از: اولى و دومى و سومى و ابوعبيده و معاذ بن جبل و سالم و معاويه و عمروعاص و طلحه و سعد بن ابى وقاص و عبدالرحمن بن عوف و ابوموسى اشعرى و مغيرة بن شعبه و ابو هريره؛ و حذيفه همه را به خاطر سپرد. به همين دليل بود كه غاصبين خلافت بعد از آن واقعه از حذيفه مى‌ترسيدند كه مبادا آنان را به مردم معرفى كند. لذا حذيفه بر جنازه هركس حاضر نمى‌شد، ديگران مى‌فهميدند كه ميّت از منافقين بوده است. نكته جالب آنجا بود كه دومى براى سرپوش گذاشتن بر نفاق خويش و تبرئه خود، از حذيفه مى‌پرسيد: اگر اين شخص از منافقين است بگو تا من بر او نماز نخوانم. اين بزرگوار چهل روز پس از خلافت ظاهرى امير المؤمنين عليه السّلام در مدائن از دنيا رحلت فرمود. او قبل از رحلت به دو فرزندش، صفوان و سعيد وصيت كرد كه هميشه ملازم امير المؤمنين عليه السّلام باشند و ايشان هم به وصيت پدر عمل نمودند تا در جنگ صفين به شهادت رسيدند. 📚 منتهى الامال: ج۱، ص۱۲۰؛ مستدرك سفينة البحار: ج۵، ص۲۱۲ 🆔 @TaghvimShia1
٢. 🔹 تبعيد امام جواد (ع) به بغداد در سال ۲۲۰ ه.ق امام جواد عليه السّلام به دستور معتصم از مدينه به بغداد تبعيد شدند. 📚 ارشاد: ج۲، ص۲۹۵ 🆔 @TaghvimShia1
٣. 🔸 ورود اسراى اهل بيت به بعلبك بنابر نقلى ورود اسراى اهل بيت عليهم السّلام به شهر بعلبك و استقبال مردم آن شهر از نيزه داران با شكر و سويق و آذوقه و علف در اين روز بوده است، كه حضرت امّ كلثوم سلام اللَّه عليها با ديدن اين منظره در حق آنان نفرين كردند. 📚 قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص۳۳۲ 🆔 @TaghvimShia1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🏴 رسيدن كاروان اسرا به شام در اين روز اسراى اهل بيت عليهم السلام به حوالى شام رسيدند. ابراهيم بن طلحة بن عبداللَّه جلو آمد و به امام زين العابدين عليه السّلام نزديك شد، و كينه هائى كه از جراحت شمشيرهاى جنگ جمل در سينه ذخيره كرده بود ظاهر ساخت و به حضرت گفت: ديدى غلبه با كيست؟ حضرت فرمود: اگر مى‌خواهى بدانى غالب كيست صبر كن تا هنگام نماز اذان و اقامه بگو، آن وقت مى دانى آوازه چه كسى تا قيامت باقى است. 📚 قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص۳۳۶ 🆔 @TaghvimShia1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ⚡ خاتمه ماه محرم وقایعی که رخداد آنها در ماه محرم قطعی است ولی روز دقیق آن مشخص نمی‌باشد، به عنوان خاتمهٔ این ماه ذکر می‌گردد: 1️⃣ نوشتن صحيفه ملعونه 2️⃣ وفات ماریه قبطیه 🆔 @TaghvimShia1
١. 📜 نوشتن صحيفه ملعونه در اين ماه در سال ۱۱ ه.ق صحيفه ملعونه دوم نوشته شد و به امضاء منافقين رسيد. محتواى آن چنين بود كه نگذارد خلافت و امامت مسلمين بعد از پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله به على بن أبیطالب عليه السّلام برسد، و بر اساس آن مقدمات و زمينه هاى غصب خلافت و گرفتن بيعت از آن حضرت به هر صورت ممكن را فراهم نمودند. با نوشتن آن صحيفه اساس ظلم و ستم به اهل بيت عليهم السّلام را بنا نهادند، كه به فرموده امام صادق عليه السّلام: «اذا كتب الكتاب قتل الحسين عليه السّلام» «هنگامى كه صحيفه ملعونه نوشته شد امام حسين عليه السّلام به شهادت رسيد». 📚 بحار الأنوار: ج۲۸، ص۱۰۴ و ١٢٣ 🆔 @TaghvimShia1
٢. 🔘 وفات ماريه قبطيه در ماه محرم سال ۱۵ ه’ق ماريه قبطيه رحلت فرمود. ماريه دختر شمعون قبطى بود كه همراه با خواهرش شيرين و يك خواجه كه برادر ماريه به نام ماپور بود و هزار مثقال طلا و بيست جامه حرير و درازگوشى به نام يعفور و قاطرى به نام دلدل، در سال هفتم از سوى پادشاه اسكندريه به رسم هديه خدمت رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرستاده شد. پيامبر صلّى‌اللَّه‌عليه‌وآله ماريه را به همسرى خود برگزيد، و در محله «عاليه» كه آن را «مشربه‌ أم ابراهيم» مى‌گويند منزلى براى آن حضرت تهيه كرد و خداوند جناب ابراهيم عليه السّلام را از اين بانو به آن حضرت عنايت فرمود. حضرت امير المؤمنين عليه السّلام به خاطر ولادت ابراهيم عليه السّلام بسيار اظهار سرور مى‌فرمود و به آنان خدمت می‌نمود، و بدين جهت عايشه از حضرت امير المؤمنين بسيار ناراحت و ملول بود. از عايشه نقل شده كه مى‌گفت: «من به ماريه حسد مى‌بردم، چون زنى بسيار زيبا بود. سرانجام اين حسادت باعث شد كه تهمتى به جناب ماريه زد و آيه‌اى در تقبيح اين كار عايشه نازل شد، كه در تفاسير شيعه و سنّى به تفصيل توضيح داده شده است. جناب ماريه بعد از پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله در مدينه طيّبه رحلت فرمود. 📚 رياحين الشريعين: ج۲، ص٣۴٢ 🆔 @TaghvimShia1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
١. 🏴 وارد كردن سر مطهر امام حسين (ع) به شام بنى اميه اين روز را به خاطر ورود سر مطهر امام حسين عليه السّلام به شام عيد قرار دادند. 📚 مصباح كفعمى: ج۲، ص۵۹۶ 🆔 @TaghvimShia1
٢. ◾ ورود اهل بيت (ع) به شام با رسيدن خبر نزديك شدن اسراى اهل بيت عليهم السّلام به دمشق، يزيد دستوراتى صادر كرد: ۱ - تاجى جواهر نشان و تختى مرصّع به سنگهاى قيمتى آماده كنند. ۲ - بزرگان هر صنف با كمك يكديگر شهر را در كمال زيبائى زينت نمايند. ۳ - تمام اهل شهر لباسهاى زينتى بپوشند و خود را بيارايند. ۴ - همگى در معابر رفت و آمد نموده، به يكديگر تبريك بگويند. ۵ - پس از آمادگى كامل با طبل و شيپور به استقبال اسرا بروند. ۶ - جارچيان در شهر جار بزنند: سرهاى بريده و اطفال كسانى بر شهر وارد مى شوند كه به قصد براندازى حكومت عازم عراق بوده اند ولى عامل خليفه يعنى ابن زياد آنها را كشته است. هركس خليفه را دوست دارد امروز شادى نمايد. شاميان پست نيز كوتاهى نكرده بر فراز بامها بيرقهاى رنگارنگ برافراشتند و در هر گذرى بساط شراب پهن كردند. نغمه آوازه خوانان بلند بود، و مردم دسته دسته به سوى دروازه كوفه در دمشق مى رفتند و عده‌اى از شهر خارج شده بودند. اين در حالى بود كه اهل بيت مصيبت زده و داغدار پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را كه جبرئيل امين پاسبان حريم محترمشان بود همراه با نيزه داران تازيانه به دست و بى رحم وارد دروازه ساعات كردند. آن نابخردان پست همينكه جمع نورانى اسرا را ديدند زبان به جسارت گشودند. 📚 مستدرك سفينة البحار: ج۶، ص۲۹۴؛ از مدينه تا مدينه: ص ٨٩۶-٨٩٩ 🆔 @TaghvimShia1