eitaa logo
سروده‌های تهمتن
1.3هزار دنبال‌کننده
70 عکس
13 ویدیو
0 فایل
سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن) 🆔 @TahamtanPoems اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی: 🆔 @jahaadetabin ارتباط با سجاد رستمعلی: 🆔 @SajadRostamali ارتباط با ادمین کانال: 🆔 @Z_3_1_3M
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم «گوهر پنهان» چه کسی دیده که خورشید به دستان خودش بسپارد به زمین نو مَه تابان خودش چه کسی دیده که بلبل وسط شام سیه یک تنه خاک کند نوگل بُستان خودش می‌رسد شب، پدر خاک به سر خاک کند می رود فاطمه از فرش به رضوان خودش کودکان را ز فغان منع نموده است ولی چه کند با غضب و دیده‌ی گریان خودش بارها خورد زمین تا به در خانه رسید به چه سان دل کند از گوهر پنهان خودش "چاه! بشنو غم دل، نیست مرا مَحرم جان" چاه را کرده علی کلبه‌ی احزان خودش تا که چشمش به در و میخ بیافتد به دمی یادش آید ز سکوت از سر ایمان خودش گفته بودش به وصی حضرت احمد که "علی! کرده رب نام تو را معنی قرآن خودش بعد من فتنه شود صبر تو فرمان خداست" استخوان شد به گلو از سر فرمان خودش باز هم گریه و از غصه زبان بگرفته و دعای فرج حضرت پایان خودش سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «آه» من نمی‌دانم تا ز چه گویم ز کسی چشم دلش مانده به راه؟ یا تنی خسته و فرسوده و جامانده ز راه؟ یا بگویم که غم فکر دل غمزده‌ات غمزده‌ام کرده و آه؟! آه... الله... و آه... غم این قصه که بنوشته مرا دست فلک آتشی گشته که چاه دل من را به شرر سوخته است درد بگرفته دلم آه من الله من است! آخرین مانده‌ی باقی نفس در تپش سینه‌ی من آهم الله من است. سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «غزل سوخته» از تمام غزل سوخته یک مصرع ماند فاطمه... میخ... علی خورد زمین از داغش سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «بهانه‌ی خلقت» هجده بهار، مُنتَهَی الآمال گشته بود بلبل ز هجر، بی‌پر و بی‌بال گشته بود از نور گوهری که به خلقت بهانه بود طاغیِ مستِ شب‌زده بدحال گشته بود با چشم‌های خیس خودش دید کودکی مادر میان کوچه لگدمال گشته بود وقتی برای بستن خورشید آمدند یاس سفید، مضطرالاحوال گشته بود گل پاسبان در، شرر شر به جان در پهلو به میخ، منزل الاجلال گشته بود مغلول کینه‌ها شده آیات «هل أتی» ابلیس، بهر محسن او، آل گشته بود از خون طفل، یا ز سر تازیانه‌ها چشمان خیس فاطمه بی‌حال گشته بود سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «مرهم» کجا مرهم یک سینه‌ی بشکسته غلاف است؟ حمایت ز ولایت ز ولی، امر خلاف است؟ کجا بستن ره، راهزنی شیوه‌ی مردی است؟ و سیلی و لگد جایز بر روی عفاف است؟ ولو مزد رسالت نبوَد حرمت این بیت میان رحِم و میخ مگر تاب مصاف است؟ ولو نیست غم دست و ورم موقع تغسیل سیه خنده‌ی آن دیو سیه نیز ز لاف است؟! شب است و نظر ماه بود کوچ شبانه و بغضم به گلو چون گره کور کلاف است سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «مادر» آتش گرفته، نه نرو، برگرد مادر میخ در و ضرب لگد... از درد، مادر... در روی مادر، میخ در پهلوی مادر از روی در بگذشت ده‌ها مرد... مادر سلمان جلوتر نه، نرو، چیزی نگو... نه! چاره نشد هرچه تقلا کرد مادر برخاستم غرق عرق از خواب هذیان این خانه بی‌تو بی‌فروغ و سرد مادر از آن شب تدفین پدر دیگر نخوابید گردیده روی بوترابت زرد مادر دیشب دعا کردم که مهدیمان بیاید پایان پذیرد این شب پر درد مادر سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «زن» إنبَثَق نُورٌ مِن أنوارِ إله ِالعالمین گشت «کوثر» از برای حضرت «خاتم» نگین کیست او؟ آنکه نمازش شد به اهل آسمان همچو مصباح‌الهدی، می‌تابد از روی زمین از بر خیرالبشر، «إنسیة الحورا»ست او از بر ساقی کوثر، ذات ِ کأس مِن مَعین گو زنان را فخر بر مردان بوَد در سروری امتدادُ الوحی و مام اوصیاءُ الأنجبین مرد برتر کی بوَد، وقتی که زهرا زن بوَد؟ تکیه‌گاهش نیست لایق جز أمیرالمومنین سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. ٳنبَثَق نور مِن أنوارِ اله ِالعالمین: نوری از انوار خدای عالمیان گسترش یافت. ۲. کوثر: زیادِ زیاد شونده ۳. مصباح‌الهدی: چراغ هدایت ۴. خیرالبشر: بهترینِ آفریدگان ۵. ٳنسیة الحورا: زن قدسی که کالبد مادی به خود گرفته ۶. کأس مِن مَعین: جام‌هایی پر از شراب ناب ۷. امتدادُ الوحی: کسی که وحی به او ادامه یافته ۸. مام: مادر ۹. اوصیاءُ الأنجبین: نجیب‌ترینِ اوصیای انبیا ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «باغ بهشت» ای که هر گامت مرا رو سوی جنت می‌بَرد دیدن گل‌خنده‌ات ازسینه محنت می‌بَرد هرچه بد کردم تو خوبی کرده‌ای باغِ بهشت بوی عطرِ چادرت زشتی ز طینت می‌برد من، زبان را از تو دارم، شاعری بی‌تو محال ای که صبرت از زبان گنگ لکنت می‌برد گرمی آغوش تو تا عمر دارم از خدا آبرو از هر سرای و مال و مکنت می‌برد در تمام زندگی گر حُسن در کار من است برسر سجاده‌ات ای مام، منت می‌برد هر دعایت مستجاب و هر قنوتت ذکر ناب چون خدا هم نام مادر را به زینت می‌برد سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
هدایت شده از مشفقون
محمد صالح مشفقی پور. حجاب.mp3
41.01M
🔷 مسأله حجاب / مسابقه و قرعه کشی... [از ولادت حضرت زهرا س تا ولادت امیرالمؤمنین ع] 🔸 در این صوت علمی_تبیینی، با ده نکته مهم در مورد حجاب، آشنا خواهید شد. (مواردی مثل: زن قبل از اسلام؛ ادله حجاب؛ فلسفه حجاب؛ مغالطه حجاب اجباری؛ مفاسد بی حجابی؛ راه کارهای حفظ و گسترش حجاب و ...) 🔹 بعد از شنیدن صوت، از طریق لینک زیر، ضمن ثبت مشخصات، به پنج سؤال چند گزینه ای و بسیار ساده پاسخ دهید تا در قرعه کشی شرکت نمایید. [افراد بالای ۱۵ سال] https://survey.porsline.ir/s/z3shsQ2N 🔺 مهلت: از شب ولادت حضرت زهرا(س) تا شب ولادت امیرالمؤمنین(ع) 🔺 تاریخ قرعه کشی: ۲۵ دی، روز ولادت امیرالمؤمنین(ع) 🔺 هدایا: [فعلا] پنج هدیه پانصد هزار تومانی 🔺 توجه داشته باشید که صوت به طور کامل باید شنیده بشود. 🔺 دریافت فایل متن پیاده شده این صوت 👈 اینجا پ.ن: ممنونم که در انتشار این مطلب، همکاری می کنید. 🌹 محمد صالح مشفقی پور 💎 @Moshfeghoun 💐
بسم الله الرحمن الرحیم «شبیخون» دلم پر درد و آشوب است در سودای شب‌های ملال‌انگیز و در سوگ است اندر ماتم شهری که می‌سوزد میان شعله‌های آتش ناپاک وهم‌انگیز! هنوز آن شب به یادم هست؛ شبیخون بود و پیر شهر جوانان را که خواب شه‌پریان در میان لشگرِ دشمن چو پیچک‌های هرزی پایبند مرگشان می‌کرد ز حیلت‌های چشم‌آرا حذر می‌داد! ولیکن چشم‌ها و گوش‌ها و قلب‌هاشان قفل ولیکن کور و کر همچون مجانین ذهن‌هاشان گنگ نفهمیدند و نشنیدند هشدار شبیخون را! هنوز آن شب به یادم هست؛ که اول در نقاب دلقکان و مطربان آتش به پا کردند آتش‌بازی شب را پریان چشم‌ها را سِحر با چشمانشان کردند و در اوضاع خواب‌آلود این مردم خودم دیدم تمام کوچه‌های شهرمان اندر میان شعله‌ها می‌سوخت! هنوز آن شب به یادم هست؛ تمام سایه‌های شب به آرامی ز دژهامان گذر کردند و خنجرهای زهرآگین به جان مردهای خفته در اوهام به آرامی و با نرمی اثر کردند! و برخی زهرخون گشته به خنده پیر را گفتند: «دشمن را کجا دیدی؟! که دشمن در سرای خود هزاران دردسر دارد!» نفهمیدند دشمن فطرتش با فطرت این مردمان قهر است! هنوز آن شب به یادم هست؛ که دشمن حِقد و بغضش را به جادو درد آزادی نشان می‌داد و با غیظی شرارت‌بار با چنگال و دندانش به پیر شهر خشمش را نشان می‌داد! و مردان در غل و زنجیر نفسانی اسارت را میان فتنه‌ی شیطان به آزادی مثل کردند! ولی امروز اگرچه جنگ اندر خانه‌مان برپاست جوانانی ز نسل آن اساطیر سفر کرده دوباره همتی بستند افشای حقایق را! دوباره قصد حمله کرده‌اند امروز با طرحی تمام مایه‌اش افکار پیر شهر! بدین امّید که برخیزند مردان از میان فتنه‌ی دشمن و صف‌های نبرد خویش را از سر به پا سازند و دژها را ز دشمن‌های مردم باز پس گیرند! بدین امید که برگردد جوان آسمانی رهبر آن حمله‌ی آخر! بدین امید که اندر آسمان پر غبار شهر دوباره سر زند خورشید! سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا