بسم الله الرحمن الرحیم
«بیت سوم»
در میان بیت سوم، محشری برپا نموده
دست تقدیرش حدیث عشق را یکجا سروده
گرکه تعبیرم به صورت ننگری، کفرش ندانی
او ز شاعر هم بلی، پیش از ازل دل را ربوده
تاکه نورِ وجه او روشن کند أرض و سما را
بانثار خون خود زنگار از جانها زدوده
باهزار و نهصد و پنجاه زخم تیغ و نیزه
باب یکتایی به رویِ هر که حق خواهد گشوده
آنکه در عرشش خدا بنوشته از نور نجاتش
جزحسین بن علی بن ابیطالب که بوده؟
سجاد رستمعلی (تهمتن)
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#امام_حسین
#حضرت_عشق
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم
«بیداری»
هیچ باور شدنی است؟!
قومِ زندانیِ در بندِ هوس
ناگه از خوابِ هزاران ساله
مردنی کامل و تام
خارج از دایرهی منطق و عقل
بیسبب برخیزد!؟
وچه خوابی؟!
همه هذیانِ ملامتگونه
خوابی از جنسِ سکون
خوابی از وحدتِ جاماندنها
یاکه پیمانِ خیالاتِ پلید!
و گمانم نتوان کرد تصور این را
بیسبب خاستن از کابوسی
اینچنین وهمانگیز!
باخودم میگویم:
«نکند عابرِ دلسوز، سَحر با خود داشت!؟
یاکه اورادِ رهایی از خویش!
یاکه او
خود، تداعیگرِ خورشیدِ سحرگاهی بود!»
من نمیدانم هیچ!!
لیک این میدانم:
عابرِ لحظهی بیداریمان
پای جا پایِ نسیم
در ورایِ نگه ساکن و متروکِ زمان
از همه ماندنها
رد شد و در افقِ سبزِ طلوع جای گرفت؛
و توانست که نابود کند
جادوی خیرهگر ماندن را!
و رهایی بخشید
همهمان را از خویش!
او بسان موسی
وزبانم لال
ما قوم بنیاسرائیل:
ما اندر پیِ او در حرکت
او
آرام
روان اندر پیش.
سجاد رستمعلی (تهمتن)
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#دهه_فجر
#امام_خمینی
#ملت_ظهور
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم
«فصل یخبندان»
درختان، خشک و عورند و شرر، آذر زند بر جان
شکسته استخوان، سرما، زمین در حسرت باران
چونان سوزی است صورتها به سرخی میزند پهلو
و اهل رَشک، با نخوت، به گرماگرم با بُهتان
و ابر کینه، همپیمانه با گرد و غبارِ جهل
گلو را میفشارد تا بمیرد در خودش انسان
نه تنها شب، گرفته صورتِ خورشید با ظلمت
ستاره ریخته از آسمان چون برگ پاییزان
و بوف شوم پوشیده، ردای حضرت سیمرغ
و هوهو میکند چون صوفیانِ حضرتِ جانان
عجب احوال تلخی دارد این پاییز وهمانگیز
که برده از دلِ عشاق هم، سودای تابستان
رها شو تیرِ مانده در میانِ چلهی داور
بیا تا دور هم گردآوری مردانِ سرگردان
بِدم! ای هر دمت بادِ بهاران! ای دمت اعجاز!
بِدم! تا طی شود با یک نفس این فصلِ یخبندان
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. عور: برهنه، لخت
۲. شرر: شراره، شعله
۳. آذر: آتش، همچنین ماه نهم از سال هجری شمسی
۴. رشک: حسادت، بخل
۵. نخوت: خودپسندی، غرور
۶. بهتان: تهمت، افترا
۷. همپیمانه: همپیاله، همدست
۸. تیر: گلوله، بهره و قسمت، ماه چهارم از سال هجری شمسی
۹. چله: زهِ کمان، مدت زمان اعتکاف اهل معرفت، چهلمین روز از تابستان یا زمستان
۱۰. داور: اسم خدا به معنی حکم کننده
۱۱. اعجاز: معجزه، خرقِ عادت
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#انتظار
#امام_زمان
#ملت_ظهور
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems