🔰امام جواد علیه السلام:
هرکه به خواستگاری دختر شما آید
و به تقوا و تدین و امانتداری او مطمئن می باشید با او موافقت کنید وگرنه فتنه و فساد بزرگی در زمین پدید خواهد آمد.
🔅تهذیب الاحکام
🔱
🌸
🌿
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌿🌺﷽🌿🌺
هر آنچه به زندگی دهید، همان را به شما باز خواهد داد.
عشق بی نهایت را نثار خود و همه آنچه در زندگیتان قرار میگیرد کنید.
به هر آنچه مینگرید نکته ای برای لذت بردن از آن بیابید
و بگویید
دوستت دارم
دوستت دارم...
این چنین است که امواج عشق رامی پراکنید و عشق بیشتری دریافت میکنید.
و از حسِ آن عشق و سپاسگزاری لذت میبرید.
خداوند، مردمِ. سپاسگزار را دوست دارد.
هر چه بیشتر سپاس گزار باشیم چیزهای بیشتری را برای سپاس گزاری در اختیارمان قرار میدهد.
زندگی را سخت نگیرید.
رها کنید و رها شوید.
ببخشید و بخشیده شوید.
زلال و پاک شوید و به پیامهای درونیتان ایمان داشته باشید و برای همه آنچه در زندگیتان رخ میدهد سپاس گزار باشید.
به هر اتفاق و موقعیتی بگویید
متشکرم.
حتی اگر در نظر شما خوب نیست، این قضاوت شماست، ایمان داشته باشید که در دل هر اتفاقی حتماً خیری هست.
#معجزه_شکرگزاری
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
♥️•࿐
مست بودیم از غدیر خم، دوباره عید شد
تو به دنیا آمدی
مستیِ ما تمدید شد...🎊
#عبدسرایحضرتموسیبنجعفرم🌱
•┈┈••✾❀🍃🌸🍃❀✾••┈┈•
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
💠 ناتوانی تمامی موجودات در شمارش فضائل حضرت علی علیه السلام
🔻پیامبر اکرم (ص) :
اگر همه درختان باغ ها قلم شوند و تمام دریاها مرکب و جوهر
جن ها حسابگر و انسان ها نویسنده گردند،
نمی توانند فضائل علی علیه السلام را شمارش کنند.
📗بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۱۹۷
#تبلیغ_غدیرواجب_است
#بحق_زینب_کبری_سلام_الله
#اللھمعــــجلݪوݪیــــڪاݪفــــࢪج
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
۞ تلنگری برای زندگی ۞
از خجالت روم نشد حرف بزنم، اونم بدتر انگار که کار اشتباهی کرده باشه دست و پاشو گم کرد و حسابی عرق
بلند شدو رفت بازم میوه بیار
از شرش خلاص شدم..😮💨
البته فعلا
نشستم کنار مادربزرگم و از ترسم جم نخوردم از جام
مادر بزرگم انگار بو برده باشه نهار رو مه خوردیم در گوشم گفت سارا چیزی شده ننه!
گغتم نه ننه خوبم
گفت بریم خونه منم پام درد میکنه هان
سرمو تکون دادم😓
دایبمو صدا زدو گفت مارو ببره خونه، همه ناراحت شدنو گفتن حالا که زوده ولی گلی ننه پاشدو گفت من جونم نمیگیره شما بمونین خوش بگذرونین من میرم خونه بخوابم
خالم گفت پس سارا جان تو بمون ما خودمون میبریمت گفتم نه ننه تنها میمونه منم میرم باهاش،
خالم اصرار کردو گفت بمون دیگه ننه میخواد بخوابه، مونده بودم چی بگم که گلی ننه به دادم رسیدو با اخم و تخم گفت ولش کن دیگه چرا زورش میکنی🤨
بعدم سوار شدیم و اومدیم خونه
ننه یه چرت زد و پاپیچ من شد که چی شده سارا، کسی اذیتت میکنه هان! ؟
به ننه بگو خودم پارش میکنم،
ولی منه احمق از خجالت روم نشد بگم، ترسیدم دعوا بشه آبروریزی بشه
ای کاش میگفتم😣
گذشت..
فرداش سعید با زنش اومدن نهار پیش ما
سعید دم بدیقه دنبال فرصت میگشت تا لمسم کنه 🤦♀
یبار اتفاقی مثلا وقتی ننه داشت با زن سعید حرف میزد به بهونه آب خوردن اومد آشپزخونه و محکم خودشو کوبوند به سینم بعدشم جوری بهم چسبید که..
اونشب انقد گریه کردم که چشمام درد گرفت،
از ضعف و بیچارگی خودم بدم میومد، دلم به حال خودم میسوخت مونده بودم تو برزخ که چیکار کنم ولی هیچ راهی به ذهنم نمیرسید
من هر دفعه قایمش میکردمو دعا میکردم دیگه نیاد سراغم ولی غافل ازینکه...
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَیْراً مِمَّا 🌸☘
یَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لایَعْلَمُونَ
خدایا؛ ما را بهتر از آنچه گمان میکنند؛
قرار ده و از ما آنچه را نمیدانند بیامرز ..🤍
#خدایمن 🌿
•┈┈••✾❀🍃🌸🍃❀✾••┈┈•
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
آینه بودن.mp3
792.8K
#پادکست
#قرار_چهارم
🔰لحظاتی یاد آوری زندگی...🌸😍
🔰سعی کن با این راهکار ها حالتو بهتر کنی😊🙏
...............................................
💠به گویندگی : علی شرفی
...............................................
❇️سلسله پادکستهای آرامش بخش رو هر شب ساعت 21 از کانال ما دنبال کنید.😊❤️
🧐چرا دوازده امام داریم؟
🗞️اگر اینکه در احادیث شیعه و سنی وجود 12 امام کاملا مشخص است را کنار بگذاریم و اگر در منابع یهود و مسیحیت که به این نحوی که در زیر بیان شده و به دوازده امام اشاره شده را هم کنار بگذاریم🔍
🖇️خدا گفت و در مورد ییشماعِل تو را اجابت کردم. اینک او را برکت خواهم داد و بزرگش خواهم کرد به واسطهی مئودمئود (محمد ص) و دوازده امام که به وجود خواهد آورد به قوم بزرگی مبدلش خواهم ساخت
📜 سفر پیدایش باب 17 آیات 18-20
🖇️علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد، زنی که آفتاب را دربر دارد و ماه زیر پاهایش و بر سرش تاجی از دوازده ستاره است و آبستن بود. پسری را بزایید که در آینده همه امّتهای زمین را به عصای آهنین (شمشیر) حکمرانی خواهد کرد
📜 يوحنا 12: 1 9
🌿قوم بنی اسرائیل به 12 سبط (گروه) تقسیم شدند
🕊️تعداد حواریون حضرت مسیح 12 نفر بودند
🎞️در داستان حضرت یوسف 12 برادر شرکت داشتند، یازده برادر در مقابل برادر دوازدهم به همراه حضرت یعقوب و همسرش به سجده افتادند. و تداعی کننده 14 معصوم هستند
🗃️سوره یوسف دوازدهمین سوره قرآن است
📖در قرآن فقط 12 بار کلمات «امام» و «ائمه» تکرار شده اند
💫تعداد ابعاد 12 است که فعلا در بُعد سوم و در حال صعود به بُعد پنجم هستیم
🌙تعداد ماه ها 12 است
🪽باید بدانید عدد 12 یکی از اعداد مقدس الهی میباشد که خداوند در قالب آن نورش را کامل نموده است. خداوند هرچیزی را به اندازه نازل میکند و به شماره می آورد، فلسفه ای پشت این عدد 12 وجود دارد. پس به هیچ عنوان این پازل طراحی شده خداوند در دنیا بدون امام دوازدهم حضرت مهدی
عج تکمیل نخواهد شد.🌼
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌻دینداری انسان وقتی معلوم می شود که بر سر دوراهی دنیا و آخرت، و متابعت هوای نفس و شیطان یا بندگی رحمان قرار گیرد.
#آیت_الله_بهجت
💛
🧡
💚
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══
۞ تلنگری برای زندگی ۞
بلند شدو رفت بازم میوه بیار از شرش خلاص شدم..😮💨 البته فعلا نشستم کنار مادربزرگم و از ترسم جم نخور
غافل ازینکه اون هر بار جری تر میشد که حتما به چیزی که میخواد برسه،😫😰
وقتی اولین بار بهم دست زدو من چیزی نگفتم مطمئن شده بود دیگه حرفی نمیزنم به کسی، پس با خیال راحت دنبال یه فرصت بود!!
اون روزا به سرعت برق و باد گذشت و بابام با مامانمینا اومدن و یه هفته موندن و منو برداشتن و برگشتیم خونه..
تو راه با خودم عهد بستم که اگه یبار دیگه بهم دست بزنه جدی جدی به همه میگمو آبروش میبرم!😠
📚مدرسه ها باز شدو من شیفت صبح افتادم،هنوز یه هفته نشده بود که میرفتم مدرسه
مامانم بهم کلید خونه رو داده بود که اگه اون خونه نبود، پشت در نمونم.
منم دیگه عادت کرده بودم با کلید درو باز میکردمو میرفتم تو
اونروز بدترین اتفاق زندگیم افتاد، اتفاقی که العانم یادم میفته گریم میگیره
اومدم خونه و درو باز کردم،
مامانمو صدا کردم ولی هیچ کس خونه نبود،با خودم گفتم لابد مامانم رفته خریدی جایی
مستقیم رفتم دستشویی و دست و روم شستم و جورابمو درآوردم و همونجا شستمش،
بعدشم اومدم بیرون و مقنعمو در آوردم انداختم رو مبل
شروع کردم دکمه های مانتو مو باز کردن و با موهای باز رفتم سمت اتاقم
ولی چشمتون روز بد نبینه وارد اتاق که شدم سکته کردم
سعید نشسته بود رو تختم و منتظرم بود..
رنگم پرید،
از ترس دست و پام شروع کردن لرزیدم، لال شده بودم صدام تو گلوم خفه شده بود
بزور لب زدم تو اینجا چیکار میکنی گمشو بیرون
ولی اون با لبخند گوشه لبش بلند شد و اومد سمتم گفت یبار غفلت کردم از دستم در رفتی ولی ایندفعه دیگه نمیزارم..
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══