🕊💜 همون روزی که امیر رسید برای شام دعوتش کردیم به یه رستوران🍽 تا حالا ستاره رو انقد خوشحال ندیده بودم رفتارهاش منو یاد خودم مینداخت یاد زمانی که با رحمت آشنا شده بودم.! همونقدر پر انرژی همونقدر هیجان زده میتونستم حالشو بفهمم میدونستم الان بهترین حس دنیا رو داره😇 ستاره یکی از لباسهایی که خیلی دوسش داشت و پوشیده بودو موهای صافش و ریخت روی شونه هاشو یه رژ لب کمرنگی زده بود.!! منتظر سهراب بودیم تا از بیرون بیاد و سه تایی بریم رستوران، با صدای بوق ماشینش فهمیدیم که جلوی خونه ست و از خونه بیرون رفتیم. سهراب با لبخند نگامون کرد و گفت به به چه خانم و چه دختر خوشگلی دارم من بپرید بالا خوشگلا.🥰😊 ستاره از سهراب خجالت میکشید و خب طبیعی بود دخترا همیشه با مادرشون بیشتر احساس راحتی میکنن تا پدرشون اونم در رابطه با این مسئله.!! ولی سهراب خیلی ریلکس رفتار میکرد و خیلی عادی با این قضیه برخورد میکرد. سهراب از قبل میز رزرو کرده بود پنج دقیقه بیشتر نگذشته بود که ستاره از جاش بلند شد و با هیجان گفت اومد😍 نگاه ستاره رو دنبال کردم و چشمم افتاد به پسر قد بلندی که یه تیشرت سفید و شلوار لی با کتونی سفید پوشیده بود و سمت ما میومد.!! وقتی رسید به میز ما منو سهراب از روی صندلی بلند شدیم و سلام علیک کردیم. سهراب رو به امیر گفت بفرمایید بشینید. امیر پسر خیلی موجهی به نظر میومد. ولی معلوم بود خیلی استرس داره که خب طبیعی هم بود.😅 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

برادرانم و خواهرانم 💚 برای خدا وقت بگذارید مشکلاتتان حل خواهد شد آرام باشید و فقط به خداوند اعتماد کنید. چون شما، با فرمانروای جهان هستید. برای سجده کردن وقت بزارید و با خداوند خلوت کنید زیرا سجده شما را از فرش به عرش می‌رساند. 💚 💚فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّـحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ﴿٥٥﴾ 💌صبوری کن که وعده خدا حق است و از او بخواه که پیامدهای منفی کارهایت را بپوشاند و صبح و شب خدا را به پاکی یاد کن. سوره غافر 🪴 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

#ارسالی_اعضا ❤️🌼 سلام من یکی از عضوا گروه تلنگری برای زندگی هستم این گروهتون واقعا عالیه من واقعا از این کانال خوشم میاد😍❤️ مممنونم که این کانال رو درست کردید چند وقته داستان پروانه رو دنبال میکنم بنظرم بی نظیره من کلا از داستان های عاشقانه خوشم میاد داستان حمیرام خوندم اونم عالی بود من دیروز پریروز داستان پروانه رو دیدم داشتم میخوندم تو امروز تمام کردم تمام نکردما اما تا ۱۷ تیر خوندم عالی بود ممنونم واقعا خیلی کانال خوبی❤️🙏 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💠برآورده شدن صدحاجت😍 ✍امام موسی کاظم علیه‌السلام فرمودند: «هرکه پس از نماز صبح و مغرب پیش از آن‌که برخیزد یا با کسى سخن گوید آیه : 🌱إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً🌱 را تلاوت کند و سپس بگوید: 🌱اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ ذُرِّیَّتِه‏🌱 خداوند ۱۰۰ حاجت او را برآورد؛۷۰ حاجت در دنیا و ۳۰ حاجت در آخرت» 📚منبع:شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۱۵۶ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

خدایا! قشنگترین نعمتی که به من دادی «خودت هستی» بی‌نهایت شکر که دارمت 💚 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌺 آثار فوق العاده وضو 🔹 آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔸 زیاد #وضو بگیرید تا خداوند عمرت را طولانی کند اگر توانستی شب و روز با طهارت باشی این کار را انجام بده زیرا اگر در حال طهارت بمیری شهید خواهی بود.👌 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✔️مراقب ورودی‌های ذهنمون باشیم ✔️مراقب افکارت باش که تبدیل به گفتارت میشه مراقب گفتارت باش که تبدیل به رفتارت میشه مراقب رفتارت باش که تبدیل به عادتت میشه مراقب عاداتت باش که شخصیت تو را می‌سازد. مراقب شخصیتت باش که سرنوشت تو را می‌سازد. #استادحورایی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💎 تو قیمت داری! 👈🏻 اینجور آدم‌ها انگیزه دارن از خودشون مراقبت کنن .. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔴دعای مشکل گشا 👌سفارشی از #آیت_الله_بهجت ره برای باز شدن #گره‌های زندگی.. #استفرالله_ربی_و_اتوب_الیه #پاکسازی_روح شرط دریافت مواهب بی نهایت خداوند 🤍 تا میتونید از خداوند طلب بخشش کنید مثلا خدایا ببخش که فکر میکردم روزی من کمه، تو بی نهایت به همه میبخشی، تمام خوبی ها از جانب توست و بدی و نقص از جانب منه 💚 خدایا شکرت که من و میبخشی و من رو شامل باران رحمت و برکتت میکنی. خدایا دوستت دارم. 😍 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🕊💜 تمام حواسم پیش امیر بود حسابی زیر نظرش گرفته بودم با اینکه میدونستم الان چقدر دلش میخواد ستاره رو نگاه کنه باهاش حرف بزنه دستاشو بگیره.! ولی خیلی مراعات میکرد. سهراب رو به امیر گفت خب یه کم از خودت بگو🤔 امیر لب زد ‌: والا چی بگم بیست سالمه دانشجوی پزشکی هستم با پدرم زندگی میکنم فعلا پیش پدرم مشغول به کارم! _پدرتون چیکارست؟؟ -پارچه فروشی داره سهراب گفت : خیلی هم خوب.!! امیر برای اولین بار تو تمام مدتی که نشسته بود نگاهی به ستاره انداخت و لبخند کمرنگی زد و سرش و پایین انداخت. همونطوری که سرش پایین بود گفت اگه مادر ستاره و شما اجازه بدید میخوایم با پدرم بیاین برای خواستگاری💐 با شنیدن این حرف چشمام چهار تا شد و با تعجب گفتم بیاید خواستگاری؟😳🤯 امیر: بله با اجازتون _پسرم شماها حالا خیلی سنتون کمه مخصوصا ستاره فقط پونزده سالشه الان برای ازدواج شما خیلی زوده.! _بله درسته منم نمیگم که زود عروسی کنیم همین که عقد کنیم کافیه ، منم باید درسم تموم بشه شرایط جور باشه ولی چون از هم خیلی دوریم خیلی استرس دارم و دلم میخواد خیالم یه جورایی راحت باشه.!🥲 قبل از اینکه من حرفی بزنم سهراب گفت پدرتون در جریان هستن؟! -بله _خب نظر ایشون چیه؟!! -راستش پدر منم اول راضی نبود و همون حرف شما رو میزد میگفت درستو بخون و وقتی درست تموم شد به فکر ازدواج باش ولی وقتی دید که من رو تصمیمم مصمم هستم قبول کرد.! همون لحظه سفارش غذامونو آوردن و بعد از اینکه گارسون غذاهامونو روی میز چید. سهراب رو به همه گفت بفرمایید میل کنید.☺️ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

❤️💫شروع روزی پُر برکت ❤️💫و سرشار از رحمت الهی 🕊💫با صلوات بر ❤️💫حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 🕊💫و خاندان پاک و مطهرش ❤️💫الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ 🕊💫وَآلِ مُحَمَّدٍ ❤️💫وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ         ‌صبحتون بخیر •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•