💐 #درس_اخـــلاق 🔻انرژی منفی روح رو می‌لرزونه!!! 🔻استاد ماندگاری #حیا_و_عفت ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✨لیاقت جوان چشم چران👀 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

روایتی شنیدنی از تغییر مسیر تجربه‌گری که، #استغفار_۷۰_بندی حضرت علی را خواند📿 تجربه‌گر: خانم مریم قربان تنهایی #زندگی_پس_از_زندگی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

♥️🌾 یه قاب عکس بزرگ از پریسا و مهران تو اتاق به دیوار بود ،عکس همین امشب گرفته شده بود پریسا لباس عروس پوشیده بود👰‍♀ با خودم گفتم کی این عکس رو آورده شاید پرهام آورده حتمن اون زودتر از من این خونه رو دیده بود، برگشتم تو سالن که دیدم پریسا و مامان دارن باهم حرف می زنن هردو گرفته و ناراحتن،! به سمتشون رفتم وقتی دیدن من نزدیک شدم هردو سکوت کردن موقع خداحافظی شنیدم پریسا به مامان گفت ؛من خودم به سیما خانوم می گم شما هم دیگه دنبال ماجرا رو نگیرید ،!! مامان با دلخوری گفت ؛هرکاری می خوای بکنی بکن 😒 از جواب مامان شوکه شدم چی شده بود که میونه شون به هم ریخته بود با شناختی که از مامان داشتم الان باید به خاطر پریسا یه چشمش اشک می بود یه چشمش خون،🙁🤔 وقتی تو ماشین نشستیم از مامان پرسیدم چی شده چرا ناراحتی مامان سری تکون دادو گفت : هیچی پریسا خانوم وقتی فهمید عمه شوهرش از تو خواستگاری کرده ناراحت شد و گفت ؛خودم جواب منفی می دم وشما هم دنبال قضیه رو نگیرید!! باورم نمی شد پریسا بدون این که نظر من را بخواد می خواست به خواستگار من جواب منفی بده! با عصبانیت گفتم ؛یعنی چی به اون چه ربطی داره چرا تو مسائلی که بهش مربوط نمی شه دخالت می کنه !😠😤 مامان شونه ای بالا انداخت و گفت ؛می گه نمی خوام پریا با فامیل شوهر من وصلت کنه ☹️ _من نمی فهمم به اون چه مربوط من به هرکی دلم بخواد جواب مثبت می دم! از حرف پریسا کفری شده بودم اما میترسیدم عکس العمل نشون بدم و بهم انگ بی حیایی بخوره،!! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌺در این شب زیبا 🌱گل را برای زندگیتان 🌺وکوتاهی عمرش را 🌱برای غم هایتان ارزومندم 🌺شبتون به زیبایی گل 🌱امضای خدا پای تمام آرزوهایتان 🌺شبتون بخیر ‌‌‍‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🖤#السلام_علیک_یا_بقیه_الله ▪️از ما زمینیان ▪️به شما آسمان ، سـلام ▪️مولای دلشکسته ▪️امام زمان سـلام... ▪️این روزها هزار و ▪️دو چندان شکسته ای ▪️حالا کجا روضه ی ▪️جدت نشسته ای؟ 🏴 #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان 🏴 #امام_زمانم ‌‌‍‌‌‌‍‌┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈

💠حجت الاسلام والمسلمین عالی: موضوع:👇 🔹میدونی عذاب اکثر جهنمیان دلیلش چیه⁉️ #عالی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔊الوعده وفا دیدی گفتم میرسم به کربلا🥺❤️‍🔥 🎙 حاج مهدی رسولی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

#حسین_جـان❤️ تا بگیرد زندگانے ام صفا،گفتم حسین با همہ بے بندوبارے بارهاگفتم #حسین دست هایم راگرفتے هرڪجا خوردم زمین تا نهادم دسٺِ خود را روے پا گفتم حسین #خدا_را_شڪر_گریان_حسینم🌷 #محرم🌙🍂🥀 ‌‌‍‌‌‌‍‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

♥️🌾 بابا و پرهام هم تو ماشین بودن ومن خجالت می کشیدم حرفی بزنم که اشتباه برداشت بشه، 😓 تو گوش مامان زمزمه کردم وگفتم؛ حالا چکار می کنی!؟ مامان نگاهی بهم انداخت و گفت : بذار عصبانیتش فروکش کنه،باهاش حرف می‌زنم تو خودت رو درگیر نکن! نمی خوام حالا که بعد از مدت هایه خواستگار خوب برات پیدا شده ، به خاطر کله شق بازی های پریسا از دستش بدیم!! این خواسته قلبی منه که توراهم مثل پریسا به یه آدم خوب شوهر بدم خیالم راحت بشه و یه نفس آسوده بکشم🥰😮‍💨 -همین امشب زنگ بزن تا یه حماقت نکرده مامان لبخندی زد و لب زد : نه امشب نمی شه فردا زنگ می زنم ،اصلا می گم بیاد رو دررو باهاش حرف می زنم ! از این که مامان برای اولین بار طرف من بود خوشحال بودم ،تو دوران نوجوانی و بچگی این قضیه برعکس بود پریسا رقیب من بود، اما ازم حمایت می کرد و الان این همه تغییر برام عجیب بود!! حس می کردم پریسا زمینه اش رو داشته وگرنه یه آدم چطور می تونست تو یه مدت کوتاه آنقدر تغییر کنه که برات حکم یه غریبه را داشته باشه !!🙁🤔 ‌ وقتی رسیدیم خونه مستقیم رفتم تو اتاقم لباس هام رو با یه دست راحتی عوض کردم و صورتم رو شستم و برای خواب آماده شدم! روی تخت دراز کشیدم و به حرفای پریسا فکر کردم هنوز از دستش عصبانی بودم باورم نمی شد به خودش اجازه بده و بدون هماهنگی با من به خواستگارم جواب منفی بده ،! مقصر همه این اتفاق ها مامان و بابا بودند اونها به پریسا مجوز داده بودند که هر کاری بکنه همیشه اونو بالا بردند و برعکس منو تحقیر کردن ☹️😤 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔊ای چاره عالم بیچاره ات منم🥺💔 🎙 #محمد_حسین_پویانفر ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

روز اول‌محرم مشرف شد خدمت #امام_رضا علیه‌السلام حضرت به او فرمودند: (حدیث طولانی‌ست، مختصر کردم) ای پسر شبیب #روز_حسین (عاشورا) پلک چشمان ما را(از شدت گریه بر او) مجروح کرد و اشک‌های ما را روان ساخت و دل ما را سوزاند...🥺❤️‍🔥 گریه‌کنندگان باید بر #حسین بگریند گریه بر او #گناهان_بزرگ را از بین می‌برد... ای پسر شبیب اگر خواستی بر چیزی گریه کنی، بر #حسین گریه کن چرا که آن حضرت را کشتند... و با او #هجده_نفر از اهل بیت او کشته شدند که روی زمین شبیه و نظیری نداشتند آسمان‌های هفتگانه و زمین‌ها، در شهادت آن حضرت گریستند چهار هزار ملک #روز_عاشورا برای نصرت آن حضرت آمده بودند و دیدند حضرت شهید شده‌اند لذا پریشان و غبار آلود به مجاورت آن قبر مطهّر مأمور شدند، تا #قائم(عج) ظهور کند و از یاران او باشند ای پسر شبیب اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی، #محزون_باش برای #حزن_ما و #شاد_باش در #شادی_ما 📚بحارالانوار ج۹۸ص۱۰۲ ‌‌‍‌‌‌‍‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°