🌨🕊 چون آریا ازاولش هم نمیخواست عروسی بگیره و به خاطر اصرارهای من کوتاه اومده بود ، برای همین من جلو انتظارات مامان می ایستادم و از آریا حمایت می کردم! مثله هميشه مامان و پریسا تو یه تیم بودن و من تنها البته پریسا خودش با من روبه رو نمی شد اما مامان رو پر می کرد و به جون من می انداختد!!😤😣 مامان می دونست من حساسم اما مدام پیش روی من پشت سر آریا حرف می زد و می گفت یه داماد گدا گشنه گیرمون اومده همیشه تو حرفاش منو تحقیر می کرد و می گفت اگه یه آدم حسابی گیرت می اومد یه کارخونه دار یا دکتر یا یه آدم معروف چطور سنگش رو به سینه می زدی و خودت رو تکه پاره می کردی و جلو ما می ایستادی خوبه هیچی نیستن از ما خیلی پایین ترن ،!!😏 خسیس و ناخن خشک ،حاضر نیستن یه مجلس عروسی آبرو مند برای تک پسرشون بگیرن ،آریا اگه تورا دوست داشت یه مجلس عروسی درست و حسابی برات میگرفت.. هرروز بین من و مامان همین بحث ها بود و تکرار می شد از دست زخم زبان های مامان کلافه بودم و به اتاقم پناه می بردم و قلبم که هزار تکه شده بود می بارید😭😭 مدتی گذشت و یه شب آریا زنگ زد و گفت ؛عزیزم فردا صبح میام دنبالت تا بریم چند تالار عروسی ببینیم و اگه پسندیدی رزرو کنیم! می خواستم نزدیک ترین وقت رو بگیرم دیگه موندن توی این خونه زیر یه سقف با رفتارهای مامان امکان پذیر نبود😤 جهیزیه ام آماده بود و مامان همه وسایل ضروری رو خریده بود! جهیزیه من مثل پریسا عالی نبود اما خب بد هم نبود ،.. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔴پدر و مادرت همیشه نیستن احترام بگزارقبل ازاینکه پشیمون بشی سخنران استاد مهدی دانشمند 🎤 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

باز شدن گره های زندگی باامام جواد علیه السلام متن دعا در کپشن؛ ✨اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِحَقِّ وَلِيِّكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلامُ إِلّا جُدْتَ بِهِ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ، وَتَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَىَّ مِنْ وُسْعِكَ، وَوَسَّعْتَ عَلَىَّ رِزْقَكَ، وَأَغْنَيْتَنِى عَمَّنْ سِواكَ، وَجَعَلْتَ حاجَتِى إِلَيْكَ، وَقَضاها عَلَيْكَ، إِنَّكَ لِمَا تَشاءُ قَدِيرٌ؛ ✨خدایا! از تو می‌خواهم به حق ولیت محمّد بن علی (درود خدا بر او) که بر من از احسانت ببخشی و از فراخی لطف و محبتت روزی‌ات را بر من فراوان سازی و از غیر خودت مرا بی‌نیاز گردانی و حاجتم را در بارگاه خود قرار دهی و برآوردنش را به عهده خود گذاری، همانا تو بر آنچه بخواهی توانایی... ... پ.ن؛ در مفاتیح الجنان متن کامل این دعا را بنام «دعای توسل دیگر» حتماً بخوانید. این دعا را سید علی خان در کتاب «کلم طیب» از کتاب «قبس المصباح» شیخ صَهرَشتی دعای توسّل دیگری را روایت کرده است. 🎤استاد عالی میلاد امام جواد علیه السلام بر همه شیعیان و مسلمانان جهان مبارک باد🌷 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌺امام جواد (علیه السلام ) می‌فرماید : 📄مَنْ عَتَبَ مِنْ غَیْرِ ارْتِیابٍ أعْتَبَ مِنْ غَیْرِ اسْتِعْتابٍ 📜سرزنش کردن دیگران بدون علت و دلیل، سبب ناراحتى و خشم خواهد گشت، درحالى‌که رضایت آنان نیز کسب نخواهد کرد. 📚(بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۱) #سرزنش‌بدون‌علت 💎#حدیث_گرافی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

#عملی که باعث برکت در زندگی میشه ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌨🕊 مامان بین مون فرق گذاشته بود و اعتقاد داشت که چون برای پریسا عروسی مفصل گرفتن برای جهیزیه اش سنگ تموم گذاشتم اما چون اینها کم دختر من گذاشتن منم کم می ذارم که بی حساب بشیم😏 مامان به پریسا دو دست مبل داد! هم راحتی هم سلطنتی و یه کاناپه تک جلوی تی وی ولی به من یه دست راحتی میز ناهار خوری پریسا یکی دوازده نفره بود یکی شش نفره!! اما برا من فقط یه دست شش نفره بود فرش های پریسا دستباف بود، برا من ماشینی به پریسا ماشین ظرفشویی داد به من نداد !😮‍💨 پرده های پریسا یالان دار بود و بسیار شکیل و برای من فقط یه پرده حریر ساده و این تفاوت گذاشتن ها واقعا دل من رو میشکست💔☹️ حتی برای خرید حلقه و کت و شلوار مامان و بابا به پریسا دوبرابر من پول دادن و هزینه کردن با وجود اینکه اون ازمن زودتر عروسی کرد و قیمت اجناس تو زمان ما بیشتر شده بود ،..!! 🌤صبح که از خواب بیدار شدم آماده شدم و چون نمی خواستم با مامان روبه رو بشم بدون اینکه صبحونه بخورم راهی شدم ! دقایقی سر کوچه ایستادم و آریا رو دیدم که از دور اومد ماشین جلوی پام ایستاد و من سوار شدم و سلام کردم آریا بدون اینکه جوابم رو بده با اخم گفت چرا اینجا ایستادی!؟ تو چقدر وقت اینجایی!؟🤨 آریا پسر باغیرتی بود و من این رو فهمیده بودم و عاشق این اخلاقش بودم برای اینکه بیشتر عصبانی نشه گفتم نه همین الان رسیدم! _ برای چی اومدی بیرون خوشم نمیاد زنم گوشه خیابون وایسه -برای اینکه تو منتظرم نمونی 😬 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

با تلاش و امید 🌷😌 به استقبال یه روز خوب بریم🥰 یادمون نره اگه خسته هم شدیم 🙃 نا امید نشیم😇🌷 صبحتون بخیر و نیکی ❤️ ‌‌‍‌‌‌‍‌┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈

الوعده وفا ..❤️‍🩹🥲 دیدی گفتم میرسم به کربلا.. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌨🕊 آریا گفت این شد دلیل ‌و درحالی که ماشین رو روشن میکرد و حرکت کرد گفت ببین کارهای می کنی که من رو عصبی کنی من زن گرفتم که مایه آرامشم بشه نه مایه اعصاب خوردی !! ازحرف آریا شوکه شدم 😳🤯 من آدم حساسی بودم و با این حرفا به شدت به هم می ریختم با ناراحتی نگاهش کردم و گفتم من باعث اعصاب خوردی توام اگه اینطوری فکر میکنی حرفی نیس می تونی هنوز شروع نشده تمومش کنی!!😒 آریا هاج و واج نگاهم کرد وگفت هنوز نرفتیم زیر یه سقف داری حرف از طلاق می زنی !؟ _من برای تو نامه فدایت شوم ننوشتم که الان اینجوری می گی ؟ _یعنی چی کار اشتباه کردی به جای عذرخواهی کردن طلب کار هم هستی!! -حرف تو هم اشتباه بود -من گفتم دوست ندارم کنار خیابون وایسی از این به بعد ،تا زنگ نزدم حق بیرون اومدن نداری! _خوب همینجوری بگو یعنی چی میگی باعث اعصاب خوردی می شی -تو دست روی غیرت من می ذاری؟؟! بار آخرت باشه از طلاق حرف می زنی تو با لباس سفید به خونه میای با کفن سفید برمی گردی فهمیدی😠 از این که چون حرف جدایی زده بودم آریا ناراحت شده‌بود و اینطور عکس العمل نشون داده بود، قند توی دلم آب می شد...🥲😍 می خواستم از دلش دربیارم نمی خواستم ازم دلخور بشه، برای همین شروع کردم به قلقلک دادنش آریا که حسابی قلقلکی بود !!😅 با خنده گفت نکن پشت فرمونم خطرناک می زنم به یکی ،... برای اینکه جو عوض بشه من مسخره بازی درمی آوردم و جوک تعریف می کردم و می خندیدم .. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

امام رضا جان… به خودت سپردم غمی را که بی صدا قلبم را میخورد❤️❤️☔️ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💠 آیت الکرسی تجربه گری که به او دستور خواندن آیت الکرسی داده شد زندگی پس از زندگی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°