❗️با کمک به لبنان، خودمون رو نجات بدیم! 🚩 وقت جهاد ایرانی‌هاست؛ 🔻 بسم الله... ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

📌برکت خون سیدحسن، به اندازه عظمتِ داغش بزرگ است 🔻هیچ خللی در کار حزب‌الله پیش نخواهد آمد ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💠 #مرگ | #امام_علی عليه السلام 🔹 النَّاسُ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا اِنْتَبَهُوا 🔸مردم خوابند و وقتی می‌میرند #بیدار خواهند شد. 📗عیون الحکم ص66 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💠#گمان_نیکو | #امام_رضا علیه السلام: به خدا گمان نیکو داشته باش! چرا که خداوند عزوجل می‌فرماید: من چنانم که بنده مومنم می‌پندارد، چنانچه [گمانش] نیکو باشد، نیکو؛ و چنانچه بد باشد من هم [در گمان او] همان‌طور خواهم بود. 📜 اصول کافی، ج ۲، ص ۷۲ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

#نامه‌علوی✨💚🍃 ↯🌙 حضرت امیرالمؤمنین علے علیه السلام فرمودند: (عهدنامه مالک اشتر) به نام خداوند بخشاينده مهربان. و بايد كه بهترين مايه شادمانى واليان برپاى داشتن عدالت در بلاد باشد و پديد آمدن دوستى در ميان افراد رعيت. و اين دوستى پديد نيايد، مگر به سلامت دلهاشان. و نيكخواهيشان درست نبود، مگر آن گاه كه براى كارهاى خود بر گرد واليان خود باشند و بار دولت ايشان را بر دوش خويش سنگين نشمارند و از دير كشيدن فرمانرواييشان ملول نشوند.  پس اميدهايشان را نيك برآور و پيوسته به نيكيشان بستاى و رنجهايى را كه تحمل كرده اند، همواره بر زبان آر، زيرا ياد كردن از كارهاى نيكشان، دليران را برمى انگيزد و از كارماندگان را به كار ترغيب مى كند. ان شاء الله.  و همواره در نظر دار كه هر يك در چه كارى تحمل رنجى كرده اند، تا رنجى را كه يكى تحمل كرده به حساب ديگرى نگذارى و كمتر از رنج و محنتى كه تحمل كرده، پاداشش مده. شرف و بزرگى كسى تو را واندارد كه رنج اندكش را بزرگ شمرى و فرودستى كسى تو را واندارد كه رنج بزرگش را خرد به حساب آورى.  چون كارى بر تو دشوار گردد و شبهه آميز شود در آن كار به خدا و رسولش رجوع كن. زيرا خداى تعالى به قومى كه دوستدار هدايتشان بود، گفته است: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا اطاعت كنيد و از رسول و الوالامر خويش فرمان بريد و چون در امرى اختلاف كرديد اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد به خدا و پيامبر رجوع كنيد.» رجوع به خدا، گرفتن محكمات كتاب اوست و رجوع به رسول، گرفتن سنت جامع اوست، سنتى كه مسلمانان را گرد مى آورد و پراكنده نمى سازد. 📚 نھج البلاغه،نامه۵٣بخش١٣ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✨💚✨ خاله زینت دستشو دراز کرد و روبه من گفت اون دیگو بده من ببینم!! دیگو که دادم دستش با اخم نگاهی به کوفته های تیکه تیکه شده انداخت و بعدش مثل همیشه کنترل اوضاع رو بدست گرفت! با خوشرویی بمن گفت دخترم اشکال نداره پیش میاد خب برو چندتا تخم مرغ نیمرو کن بخوریم!☺️ با شرمندگی از جام بلند شدم و به سمت مطبخ راه افتادم، توی ماهی تابه‌ی روحی کره انداختمو خیلی سریع چندتا تخم مرغ توش شکوندم و نمک و فلفل روش ریختم،! ماهی تابه دست رسیدم پشت در اتاق که صداشونو شنیدم و حرف هایی که میشنیدم باعث شد همونجا فالگوش وایسم!🙄 خاله زینت میگفت خجالت بکش توی این سنت با یه بچه درافتادی؛!!؟🤨😤 عذرا خانوم در جوابش میگفت نمیدونم میخوای چیو ثابت کنی زینت خانوم دارم میگم من همچین کاری نمیکنم من با اون همه خاکی که دست پخت خودم به پا میکنه مجبورم بخاطر خراب کردن نوعروسمون همچین کاری بکنم؟😏 خاله زینت با لحنی که خنده توش موج‌ میزد گفت والا عذرا جون دست پخت شمارو هم امتحان کردیم،! الان همه میدونیم که زورت اومده آشپزیو به عهده‌ی دلبر گذاشتن با اینکارت خواستی دلبرو پیش همه خراب کنی!!!😆😂 هنوز حرف خاله تموم نشده بود که عذرا خانوم با صدای بلند گفت اصلا حالا که اینطوره آره کردم من کردم خوب کردم دستم درد نکنه خونه‌ی خودمه اختیارشو دارم کسیم درحدی نمیبینم که توی خونه‌ی خودم منو توبیخ بکنه😠 از مغزم دود بلند میشد و ... ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

📹 انسان و بی‌نهایت ✏️ مادام كه انسان، در وسعت نامحدود و در قلمرو بى‌نهايت جايگاه نداشته باشد، خسارت‌كار است. 📄 برشی از کتاب 📚 وقتی که از خودت می‌سوزی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

📹 بدون ولی... ✏️ بدون ولى زندگى محدود و كور است و با او مرگ، استمرار و فتح است. 📄 برشی از کتاب 📚 وارثان عاشورا ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

👌 #ببینید ✍️پنج ویژگی‌ خاص حضرت معصومه(س) 🎤 سخنرانی حجت الاسلام رفیعی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🎬 #کلیپ | ماجرای پیوستن یکی از شامیان به سپاه امیر المومنین (ع) در جنگ صفین #دکتر_رفیعی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

✨💚✨ در تصورم نمیگنجید که عذرا خانوم چطور دست به همچین کار زشتی زده اما وقتی دیدم بحث داره بالا میگیره چندتا تقه به در زدمو رفتم تو بلکه با ورود من بحث رو تموم کنن و همون کار رو هم کردن!!!😮‍💨 تخم مرغ ها خورده شدند و من با خجالت کلی از همه معذرت خواستم و بعد شستن ظرف های شام چای بردمو و اجازه گرفتم و به اتاق خودمون رفتم!! بیقرار طول و عرض اتاق سه در چهارمون رو طی میکردم ، یک ساعتی گذشتو خاله زینت و بیوک اومدن تو! خاله سرخوش گفت دلبر عزیزم جای منو همینجا کنار پنجره بنداز چشمی گفتمو سریع رخت خوابشو همونجا که گفته بود پهن کردم و جای خودمم با فاصله ازش انداختم🥰😊 جای بیوک هم اون سر اتاق! خاله زینت توی جاش نشستو همونطور که داشت گره‌ی روسریشو سفت تر میکرد تا مبادا موقع خواب روسریش از سرش باز بشه ! گفت دختر توهم بگیر بخواب فردا بنا و کارگر داری باید ناشتایی و نهارشونو بدی😊 باتعجب نگاهش کردم که خودش متوجه تعجبم شد و ادامه داد: کارو یک سره کردم با هاشم آقا هم اتمام حجت کردم فردا همین بغل خودتون برات یه مطبخ کوچیک دست و پا میکنن !! چند متر اونطرف تر از طویلشون هم دوتا اتاق کوچیک براتون درست میکنن که گاو و گوسفند های خودتون رو اونجا نگه دارین دیگه مستقل بشین، بیوک گفت حالا خاله واقعا این کارها لازم بود؟! خاله حق به جانت با یه تای ابروی بالا رفته گفت بله که لازم بود!🤨 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°