Quran-page-211.mp3
2.85M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 صفحه دویست و یازده قرآن کریم، سوره مبارکه يونس با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🍃🌾 خدیجه که تاحالا ساکت توی فکر بود گفت: من هم با منیژه موافقم کار دعا و اینجور چیزا نیست، 🤔🙄 شاید
🍃🌾
خدیجه سعی میکرد از در سیاست وارد بشه اما لعیا بی شیله پیلهتر از این بود که متوجه لپ کلام خدیجه بشه!🤦🏻♀
با همون حالت حرص درآرش گفت: آقام میگه دختر خونهی ننه آقاش مهمونه و باید ازدواج بکنه!
با این حرف لعیا خود خدیجه هم متوجه شد برای همین مستقیم رو به لعیا گفت: ببین خاله،دختر خونهی آقاش مهمونه درست اما این دلیل نمیشه آدم به اولین خاستگارش بله بگه که…
تو جوونی ماشالله هزار ماشالله برو رو داری کلی خاستگارای خوب دیگه میاد برات بیا و به حرف ما گوش کن!
این پسره مجتبی خیلی ازت بزرگتره ها…
میدونم خودتم راضی نیستی به این وصلت…منیکه الان جلوت نشستم ناراضی بودم از ازدواجم که این بلا رو سر خودمو خونوادم آوردم،!!
من عبرت بشم برات خاله دستم به دامنت، حالا من هیچکسیو نداشتم که پشتم درآد وگرنه همون اول کاری اگر زوری شوهرم نمیدادن این همه خفت و خواری رو به جون نمیخریدم الان!
خدیجه بغض کرد و چشمهاش خیس شدن و نتونست بیشتر از این ادامه بده🥺😢
منیژه سریع دنبالهی حرفش رو گرفت و گفت:آره خاله قربون اون شکل ماهت بشم توکه الان مادرت پشتته ماها پشتتیم نمیذاریم پدرت شوهرت بده!!
لعیا که انگار داشتیم براش آهن سرد میکوبیدیم یه نگاهی به همهمون انداخت و با لودگی کامل گفت: نه خاله منیژه من مثل خاله خدیجه فرار نمیکنم خیالتون راحت باشه😕
انگار سطل آب یخ ریختن روم…
از خجالت نمیدونستم باید چیکار کنم
حمله کردم سمتش و تا خدیجه و منیژه دستامو گرفتن چندتا مشت نثار لعیا کردم
منو که گرفتن لعیا در رفت،،!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
18.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💗 نماهنگ | دعای امام زمان(عج)
🎥 قرائت دعای سلامتی امام زمان(عج) توسط حضرت آیت الله خامنهای
✏️ رهبر انقلاب: وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را میخوانید، در واقع دارید ارتباط میگیرید با امام زمانتان، که فرمودهاند: ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا میکنیم.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
16.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #مهدویت | عدالت؛ برجستهترین شعار مهدویت
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💌 علت بیحوصله بودن و تمرکز نداشتن
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
14.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌فقط امام جرئت داشت این حرف رو بزنه!
🔻 معنای عبارت عجیب اسلام آمریکایی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 پیراهن این رنگی بخرید!
👈 خدا میپسنده...
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : ریشه استکبار چیست؟
#حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : حتی اگر شاخه ای بشکند، درخت تنومند مقاومت از بین نخواهد رفت🌳
#حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🍃🌾 خدیجه سعی میکرد از در سیاست وارد بشه اما لعیا بی شیله پیلهتر از این بود که متوجه لپ کلام خدیجه
🍃🌾
نفس نفس میزدم از عصبانیت کاردم میزدی خونم درنمیومد😠😤
خدیجه و منیژه بهم میگفتن آروم باشم اما مگه میشد؟!
من خودم به هیچ احدی اجازه نمیدادم در مورد خدیجه حرف بزنه 😤😤
حالا که بخاطر من خدیجه خودش تجربهی خودش رو دراختیار لعیا میذاشت و ازش خواهش میکرد به حرف من گوش کنه دختر خودِ من درشت بارِ خالهاش میکرد!
از هردوتاشون کلی معذرت خواستم و به گریه افتادم🥺😭
از همونجا هم با گریه داد زدم و گفتم : لعیا در به در شده…صاحب این زبونت باشی فردا پس فردا همین مجتبی الدنگ هم میاد پست میده، اونموقع اینجا هم جایی نداری…از الان بهت بگم ها!
خدیجه گفت : ای داد بیداد خواهر ولش کن بچست حالا یه چیزی گفته
-من شرمندهی توام بخدا خدیجه من نمیدونم این گوسفند از صبح که با بیوک رفته بیرون و برگشته چش شده!!
صدامو یکم آوردم پایین و ادامه دادم: نه اینکه بگم قبلا خیلی زرنگو باهوش بودا…نه خودتون که بهتر میدونید، ولی دیگه اینقدرها هم بی حیا نبود خدا شاهده!
خدیجه که داشت شونههامو میمالید با لحن مهربونی گفت: من که به دل نگرفتم خواهر، توام دیگه اینقد بزرگش نکن!
منیژه که بعد از زایمان چهارتا بچههاش
(دو پسر و دو دختر)حسابی چاق شده بود هیکل فربهاش رو تکونی داد و گفت: اره بابا اینقد خود خوری نکن…خدایی نکرده بلایی سرت نیاد بیچاره بشیم!!
نیم ساعت دیگهای پیشمون موندن و رفتن
تصمیم گرفتم دیگه کاری به کار لعیا نداشته باشم!😒☹️
پدرش رو انتخاب کرده بود و سرسختانه پای نظر پدرش ایستاده بود،دیگه برام مهم نبود چی میخواست بشه!!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#استوری 📖 ″برشی از خاطرات″ | ماشاالله شیخی
#شهید | #ماشاالله_شیخی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🕊🌷
خواستگاری آمد گفت: من چهارتا زن دارم!
اول با سپاه ازدواج کردم
بعد با جبهه
و بعد با شهادت
و آخرش با تو..!
#شهید | #مهدی_زین_الدین
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°