eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
25.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
7 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! 🌹داستان هامون براساس واقعیت می‌باشد کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/joinchat/594149760C83b845a7b3
مشاهده در ایتا
دانلود
www.karballa.ir - دعای ماه رجب.mp3
2.38M
دعای مخصوص ایام ماه رجب🌱 التماس دعا ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🌸🌺🍃 هم بابت کارهای امروزش و اینکه اینقد لیلا رو اذیت کرده بود ناراحت بودم ازش؛ هم اینکه دلم براش می
🌸🌺🍃 هر لحظه میگفتم الانه که بیاد بیرون و اول از همه من رو به بادِ کتک بگیره، اما در کمال تعجب دختر بس ربع ساعت بعد سالم و سلامت از اتاق اومد بیرون و اومد توی مطبخ! مشغول غذا کشیدن برای آقاش شد تا توی سینی براش ببره همونطور که نشسته بودم گردن کشیدم سمتشو گفتم :ببینم نمیخوای بگی چیشد؟! انگشت اشاره‌اش رو به معنای هیس روی لب هاش فشار داد و با چشم و ابرو اشاره کرد سمت اتاقِ راحله! از کارش هیچ سر درنیاوردم!!🙁🤔 گیج رفتم پیشش وایسادم و دم گوشش گفتم میرم پایین کارت تموم شد بیا با سر جواب داد و رفتم پایین منتظرش تا کارش تموم بشه و بیاد،، غذا رو برای بیوک برد و مستقیم اومد پایین آهسته در گوشم گفت : همه چیزو واسه آقام گفتم ؛گفتش که عصر میره و با مشهدی رحیم حرف میزنه که بیاد راحله رو ورداره ببره خونه‌ی خودشون،،! مضطرب نگاهم رو بهش دوختم و گفتم :خب؟! -خب چی ننه؟! -ننه و درد…خب بعدش چی گفت!🤨 -همین دیگه…فقط همینو گفت!!! داشتم شاخ درمیاوردم!!!چطور بیوک بدون دعوا و داد و بی داد راضی شده بود همچین کاری بکنه!!😳🤯 فکرم رو به زبون آوردم که دختربس چپ چپ نگاهی بهم انداخت و گفت :حالا همین یه بارم که آقا جون آروم و منطقی برخورد کرده تو بزن خرابش کن!! چرا نمیری بالا بهش بگی چطوری منطقی بودی و نیومدی همه‌امون رو نزدی! کاملا بی اختیار خنده روی لب هام اومده بود: حالا مطمئنی آقات راست راستکی این حرفو زده؟! نکنه تورو از سر خودش باز کرده🥲😊 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️پنجشنبه ۲۷ دی و پنجشنبه آمد تا آلبوم خاطرات را باز کنیم و فاتحه ای بخوانیم برای کسانی که بودند و دیگر نیستند روحشان شاد و یادشان گرامی💐 °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
آنچه خدا بخواهد همان می شود... ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💚✨💚 ✨💚 💚 ✍️علم تعبیر خواب من، از آن شب شروع شد! ✏️ از مرحوم شیخ عبدالنبی اراکی نقل شده که در اراک، شبی در مدرسه بودیم، زنی پشت در آمد و اظهار داشت: بی‌پناهم و جایی ندارم و نمی‌‏توانم در این وقت شب به جایی بروم. هوا هم سرد بود، لذا به ناچار گفتم: بیایید داخل. پس از ورود، گفتم: سفره‌‏ام آنجاست باز کنید و نان بخورید و در داخل حجره، کرسی هم داشتم، به او گفتم آن طرف بخوابید و من مطالعه دارم. رفت، خورد و خوابید من هم مطالعه کردم، نان خوردم و در طرف دیگر کرسی خوابیدم. یک یا دو بار با فاصله، پای آن زن با پای من برخورد کرد، دیدم صلاح نیست زیر کرسی باشم، از جا برخاستم و بیرون حجره رفتم و تا صبح در هوای سرد در حیاط مدرسه ماندم و دور حیاط می‏‌گشتم تا اینکه صبح شد. از کارهای دیگر آن زن مثل نماز و... اطلاع ندارم. هوا که روشن شد، زن از اطاق بیرون آمد و رفت. علم تعبیر خواب من از ماجرای آن شب شروع شد. ✏️برای ابن‌سیرین نیز چنین جریانی اتفاق افتاد و زنی از او مطالبه‌‏ی فحشا نمود و وی به ظاهر قبول نمود و برای تطهیر به دستشویی رفت و صورت ظاهر خود را با نجاست آلوده کرد و به این وسیله از آن مهلکه نجات پیدا کرده و خداوند علم تعبیر خواب را به وی عطا فرمود. 📚در محضر بهجت، ج۳، ص۱۹۳ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🌸🌺🍃 هر لحظه میگفتم الانه که بیاد بیرون و اول از همه من رو به بادِ کتک بگیره، اما در کمال تعجب دختر
🌸🌺🍃 دختربس بادی به غبغب انداخت وگفت :نه آقا جون که با من این حرف هارو نداره، اگر نمیخواست کاری کنه رک و پوست کنده میگفت قیافه‌اش خیلی جدی بود!!😌🤔 از فرط خوشحالی نیشگونی از بازوی دختربس گرفتم و باهمون لبخند گفتم : باشه حالا توام!😁 بپر بدو بالا سفره بنداز که من تا سر زمین میرم، -کجا این وقت ظهر؟!🙁 گفتم میخوام خودم این خبر خوش رو به امیر بدم و بعدش راه افتادم تموم مسیر روستا تا زمین های کشاورزی رو دویدم،، زیر اون آفتاب داشتم هلاک میشدم از گرما عرق از سر و روم داشت میبارید، نزدیک زمین خودمون که شدم دیدم چندتا جوون که یکیشون امیره دارن میان سمت روستا امیر از دور که چشمش بهم خورد پاتند کرد سمتم!! من رو که توی اون حال دید گفت : ننه تو اینجا چیکار میکنی تو این گرما! چیزی نگفتم با اشاره بهش فهموندم که دو دیقه صبر کنه نفسم جا بیاد! تا نفس من جا اومد دوست های امیر هم بهمون رسیدن، با همه‌اشون سلام و احوال پرسی کردم و خسته نباشید گفتم☺️😊 یکی از دوست هاش گفت : دلبر خانوم خیر باشه…اتفاقی که نیوفتاده!؟؟ -نه پسرم خداروشکر اتفاقی نیوفتاده؛ یکم با امیر کار داشتم! دوست های امیر که دیدن کارش دارم خداحافظی کردن و راه افتادن سمت ده آستینِ پیراهن خاکی امیر رو گرفتم و کشیدمش سمتِ سایه‌ی یه درخت امیر گفت :ننه بالاخره میگی چیشده یا نه؟! نصفه عمر شدم😥 لب هام به لبخندی کش اومدن و گفتم: خبر خوب رو که بدونِ مشتلق نمیگن! -خب باشه هرچی که بخوای میدم؛خبرتو بگو!؟ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💚✨💚 ✨💚 💚 فمن دعانی فی هذا الشهر أجبته و من سألنی أعطیته و من استهدانی هدیته و جعلتُ هذا الشهر حبلاً بینی و بین عبادی فمن اعتصم به وصل الیّ ...پس هر کس مرا در این ماه بخواند اجابتش می‏ کنم و هرکس از من چیزی طلب کند به او عطا می کنم و هر کس از من طلب هدایت کند او را هدایت می نمایم و این ماه را ریسمانی بین خود و بندگانم قرار دادم پس هرکس بدان چنگ زند به من می‏ رسد...! اقبال العمال ، ص628 ♥️ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💚✨💚 ✨💚 💚 أوَّلُ المُروءَةِ طَلاقَةُ الوَجهِ و آخِرُها التَّوَدُّدُ إلَى النّاسِ آغاز مردانگى، گشاده‌رويى است و فرجام آن، دوستى نمودن با مردم -مولا‌علی‌علیه‌السلام- غررالحکم،ج۱،ص۲٠۵ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
وَاخْتِمْ لِي بِالسَّعَادَهِ فِيمَنْ خَتَمْتَ سرنوشت من را به خوشبختی ختم كن؛ در زمره آنان كه زندگی‌شان را بـه‌ خوشبختی ختم نمودی .. -دعای‌ماه‌رجب- ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟠‏سحر و طلسم رو این شکلی دفع کن 1⃣ اگه قرآن کوچک همرات باشه‌ 2⃣ اگه معوذتین را هر روز بخوانی‌ 3⃣ اگه آیه‌الکرسی را مرتب هر روز بخونی 4⃣ اگه که در منزل با صدای بلند اذان بگوی 5⃣ هر روزم پنجاه آیه از قرآن کریم رو بخونی ♻️نتیجه اینکه: اگه مداومت کردی به ۵ دستور بالا سحر، طلسم و شیاطین ازت دور میشن‌. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°