❇️ علامه طباطبایی و رویکرد تهاجمی در برابر تمدن غرب(۱)
🖋 حمزه شیختبار
🔸 آبان هر سال، بهانهای است تا اندیشوران، مروری بر زندگی سراسر درخشان علامه طباطبایی رضوان الله علیه داشته باشند. تا کنون، ابعاد گوناگونی از شخصیت این مرد بزرگ، توجه متفکران را به خود جلب کرده است؛ دغدغه فلسفی و فکری، توجه علاقمندان علوم معقول را به چهره فلسفی کمنظیر این فیلسوف بزرگ جلب نموده است؛ آنان که دل در گروی اسرار سلوکی و سفر معنوی دارند نیز، همواره شیفته زندگی عرفانی این عارف شهیر بودهاند؛ غواصان دریای ژرف معارف قرآنی نیز همیشه المیزان را در رده نخستین منابع بالینی خود، حفظ نموده و با آن مأنوس بوده و هستند؛ حتی گهگاه، عدهای، هرچند به ندرت، به منزلت فقهی و اصولی این فقیه سترگ نیز پرداختهاند.
❗️با این همه، بنظر میرسد جلوهای از شخصیت علامه طباطبایی همچنان در محاق است و آن، نگاه نافذ و تیزبین و انتقادی علامه طباطبائی نسبت به #تمدن_غرب و رهاورد آن برای بشریت است.
✅ گزاف نیست بگوییم علامه، آگاهانه، بارها و بارها، از سیئات فرهنگ و تمدن غرب پرده برداشته و پرونده قصور و تقصیرهای این تمدن را افشا کرده و مواجههی فعال و تهاجمی بر آن داشتهاند. این هجمه فعال، در چند جبهه سامان پذیرفته است که به خلاصهای از آن اشاره میشود:
1⃣ معرفتشناسی در تمدن غرب؛
علامه، بارها هشدار دادهاند که یکی از نقصهای تمدن غرب، حصر روش معرفتی، بر معرفت حسی و تجربی است[1و2] حتی ایشان اعتقاد دارد که این کاستی معرفتی که غرب بدان مبتلاست، خود بستر خرافهای است بسی مهمتر از خرافاتی که جوامع شرقی را بدان متهم میکنند. چرا که غرب، تجربه را آن چنان کارگشا شمرده است که بیش از اختیارات و تواناییهای آن، از آن انتظار دارد و تلاش میکند تمام دادهها-هرچند دادههای غیر تجربی را-با این ابزار، ارزیابی کند غافل از آن که ابزار تجربه، توان اثبات یا نفی چیزی را ندارد.[3]
2⃣ تقلید کورکورانه، سکه رائج در غرب؛
نقص پیش گفته در معرفت شناسی تمدن غرب، موجب شده است که آنها دینداران را به تقلید متهم کنند و حال آن که خود، در شؤون مختلف فردی و اجتماعی خود دچار تقلیدهای کورکورانه و بی دلیل از دیگران هستند هرچند آن را تغییر نام نهند.[4] علامه معتقد است آن مقدار از فضائل اخلاقی و حتی پیشرفتهای مدنی که در جوامع غربی به چشم میآید چیزی جز تبعیت از میراث ادیان الهی و تعالیم انبیاء نیست و بر این مطلب استدلال هم ذکر میکنند. البته ایشان تصریح میکند که غربیها، با این الگوگیری هرچند ناقص تا حدودی به پیش رفتند ولی امتهای اسلامی با بیاعتنایی به گنجینه ارزشمند خویش، دچار عقبماندگی شدند.[5]
ایشان تصریح دارد که تأثیرگذاری اسلام بر جهان غرب، مطلبی است که مورد اعتراف روشنفکران اروپایی نیز واقع شده است.[6]
علامه، به مسأله حقوق زن اشاره کرده و تأکید میکند که اسلام، بسی پیش از غرب، آزادی زن را تضمین کرده است و غرب، بعد از مدتها تلاش کرد از اسلام تقلید کند هرچند در این تقلید ناشیانه عمل کرد.[7]
3⃣ ناکارآمدی تمدن غرب در اداره انسان؛
از نظر ایشان، بر خلاف آن چه روشنفکران غربزده میپندارند که تمدن غرب الگوی ایدهآل بشریت در پیشرفت و سعادت است[8] غرب، در تأمین سعادت بشر، ناموفق عمل کرده است و صرف قدرت ظاهری و یا پیشرفت مادی، از نظر اسلام، سعادت به حساب نمیآید بلکه سعادت آن است که بعد جسمانی و روحانی بشر را تحت تأثیر قرار دهد.[9] تمدن غرب، در اجرای #عدالت_اجتماعی نیز ناکام بوده است و با نادیده گرفتن مفسده ربا و مصلحت انفاق، پایههای عدالت را لرزان ساخته است.[10] آنچه غرب، به ارمغان آورده است تنها یک تمدن با محوریت لذت مادی است.[11] همین امر سبب شده است که غرب، موفق به حفظ اخلاق نیز نشود.[12]
4⃣ شعارهای دروغین تمدن غرب؛
میتوان گفت اوج غرب ستیزی علامه طباطبایی در جایی است که مظالم تمدن غرب را بر می شمرد؛ او تمدن غرب را، بخاطر شعارهای خوش خط و خال ولی دروغینی همچون آزادی، مالکیت، استقلال، حفظ منافع مشترک و ... مورد مذمت قرار میدهد.[13] و تصریح میکند که تمدن غرب، نه تنها به این شعارها عمل نکرد بلکه با استثمار ملتها، شیوهای از بردگی مدرن را بنیان نهاده است. ایشان، وحشیگریهای غرب در جنگ جهانی دوم، اشغال ایران، مظالم فرانسه و انگلیس و آمریکا و اروپای شرقی را به عنوان نمونههای باقیماندن رسم برده داری در بین غربیها متذکر میشود.[14] و حتی تأکید میکند که آفریقا و آسیا قربانی طمع و غارت غربیها گشتهاند.[15]
📌 ادامه در فرستهی بعد👇🏻
#علامه_طباطبایی
#تمدن_غرب
#تهاجم_علمی_تبلیغی
@Tanbiholomah