⭕️ اونوقت اگه یه نفر در مشکلات زندگیش کم بیاره باید سراغ کی بره؟ با کی درد و دل کنه؟ از کی کمک بخواد؟ 💢 واقعا آدم های اطرافمون خییییلی ضعیفن... به هیچ کدوم نمیشه کاملا تکیه کرد. نه همسر و نه دیگر اطرافیان. آدم ها نهایتا یه وسیله ساده هستند. اون کسی که قدرت عالم رو داره خداست... ❇️ برای مناجات صادقانه با خداوند متعال وقت بذاریم و واقعا ایمان داشته باشیم که با دعا میشه همه زندگی خودمون رو تغییر بدیم و در مبارزه با هوای نفس به قدرت بالا برسیم.

❇️ رابطه درست با خدا میتونه رابطه تو رو با همه مردم دنیا درست کنه... با خدا روراست باش! #استاد_پناهیان ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ #تنهامسیرخراسان‌‌رضوی⇩ @Tanha_masir_Razavi_Kh

🔸 میدونید میخوام چی بگم؟ 👈🏼 میخوام بگم آره تلاشت رو برای اصلاح همسرت بکن. صحبتای دکتر حبشی و سایر اساتید رو هم گوش بده و اجرا کن و... ✅ ولی آخرش بگو خدایا اگه تو نخوای من هرجقدر تلاش کنم هیچی نمیشه! خدایا تو درستش کن... وقتی خیلی حالت بد بود یه جمله خیلی حساس به خدا بگو: بگو خدایا "من حالم بده...." 😓 و میدونم تو اصلا دوست نداری من حالم بد باشه. ولی الان حالم بده و "فقط تو" میتونی حالمو خوب کنی... ازت خواهش میکنم حال بد منو خوب کن.... ❇️💥 و شک نداشته باش که پروردگار مهربان، حالتو خییییلی زود خوب میکنه... به مهربانی مولای خودت "ایمان" داشته باش....

#معارف_مهدوی #وظایف_منتظران 🔴 قسمت ۲۶ وظایف منتظران 🔵 خدمت و یاری به امام عصر 🎙️#ابراهیم_افشاری اموزش معارف مهدویت •••═❈🍃🌸🍃❈═••• #تنهامسیرخراسان‌‌رضوی @Tanha_masir_Razavi_Kh

#یه_نکته 👌 ⚡️#گناه_یعنی_اشک_امام زمان علیه السلام⚡️ 🌸 حضرت شعیب میگفت : گناه نکنید که خدا بر شما بلا نازل میکند.. 🔷 یکی آمد و گفت من خیلی هم گناه کردم ولی خدا اصلا بلایی بر من نازل نکرده!🤔❗️ 🔹خداوند به حضرت شعیب وحی میکند که به او بگو اتفاقا تو سر تا پا در زنجیر هستی.. آن فرد از حضرت شعیب درخواست نشانه میکند. خداوند میگوید 👇 🔰به او بگو که عباداتش را فقط به عنوان تکلیف انجام میدهد و هیچ لذتی از آنها نمیبرد...💯 ✅امام صادق (علیه‌السلام) : خداوند كمترين كاري كه درباره گناهکار انجام میدهد اين است كه او را از لذّت مناجات محروم مي‌سازد.😢 ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ #تنهامسیرخراسان‌‌رضوی⇩ @Tanha_masir_Razavi_Kh

#توجه ‼️ سلام خدمت همه سروران عزیز☺️🌺 خوبید همگی؟ ✅ ان شالله از امشب یه طرح ویژه خدمتتون داریم! 🌠 هر شب یک یا دو قسمت از رمان " #بدون_تو_هرگز" رو تقدیم میکنیم.😊 🎆 این رمان پر از مفاهیم تنها مسیری هست که برای درک بهتر مطالب میشه ازش استفاده کرد. ان شالله که مورد توجهتون قرار بگیره.😊 رمان رو برای همه دوستاتون فوروارد کنید....✔️

💖 #رمان #بدون_تو_هرگز 1 *📿***💕***✅* 🏵 قسمت اول؛ مردهای.... زندگی من زندگی پر فراز و نشیبی هست. 🔶 همیشه از پدرم متنفر بودم. مادر و خواهرهام رو خیلی دوست داشتم اما پدرم رو نه ... 😒 آدم عصبی و بی حوصله ای بود. اما بد اخلاقیش به کنار، می گفت: دختر درس می خواد بخونه چکار؟😤 💢 نذاشت خواهر بزرگ ترم تا 14 سالگی بیشتر درس بخونه دو سال بعد هم عروسش کرد! 🔹 اما من، فرق داشتم. من عاشق درس خوندن بودم بوی کتاب و دفتر، مستم می کرد... 👌🏼 می تونستم ساعت ها پای کتاب بشینم و تکون نخورم ✔️ مهمتر از همه، می خواستم درس بخونم، برم سر کار و از اون زندگی و اخلاق گند پدرم خودم رو نجات بدم ....😪 🔹چند سال که از ازدواج خواهرم گذشت، یه نتیجه دیگه هم به زندگیم اضافه شد "به هر قیمتی شده نباید ازدواج کنی".... 🔶 شوهر خواهرم بدتر از پدرم، همسر ناجوری بود. یه ارتشی بداخلاق و بی قید و بند! 🔹دائم توی مهمونی های باشگاه افسران، با اون همه فساد شرکت می کرد. 🔹اما خواهرم اجازه نداشت، تنهایی پاش رو از توی خونه بیرون بزاره مست هم که می کرد، به شدت خواهرم رو کتک می زد ... 😭 ⭕️ این بزرگ ترین نتیجه زندگی من بود: مردها همه شون عوضی هستن!!!! هرگز ازدواج نکن!!!😤 🔹 هر چند بالاخره، اون روز برای منم رسید روزی که پدرم گفت ❌ هر چی درس خوندی، کافیه... ادامه دارد .... ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ #تنهامسیرخراسان‌‌رضوی⇩ @Tanha_masir_Razavi_Kh

🖌 #رمان #بدون_تو_هرگز 2 🔹🌺🔻🌺🔸 قسمت دوم: ترک تحصیل! 💢 بالاخره اون روز از راه رسید ... موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پاین بود ... با همون اخم و لحن تند همیشگی گفت: هانیه ! دیگه لازم نکرده از امروز بری مدرسه !😤 🔻 تا این جمله رو گفت، لقمه پرید توی گلوم!!! وحشتناک ترین حرفی بود که می تونستم اون موقع روز بشنوم ... 😨 بعد از کلی سرفه، در حالی که هنوز نفسم جا نیومده بود، به زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم: ولی من هنوز دبیرستان...😢 💢 خوابوند توی گوشم ... برق از سرم پرید ... هنوز توی شوک بودم که اینم بهش اضافه شد: 🔻 همین که من میگم ...😤 دهنت رو می بندی و میگی چشم! درسم درسم!!! تا همین جاشم زیادی درس خوندی!😠 🔹 از جاش بلند شد ... با داد و بیداد اینها رو می گفت و می رفت ... 🔹 اشک توی چشم هام حلقه زده بود😭 اما اشتباه می کرد، من آدم ضعیفی نبودم که! از خونه که رفت بیرون ... منم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم برم مدرسه! مادرم دنبالم دوید توی خیابون. 🔶 هانیه جان، مادر ... تو رو قرآن نرو ... 😰 پدرت بفهمه بدجور عصبانی میشه ... برای هر دومون شر میشه مادر ... بیا...😲 ادامه دارد .... ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ #تنهامسیرخراسان‌‌رضوی⇩ @Tanha_masir_Razavi_Kh

📝 #یادمون_باشه ✖️ یه کادوی ارزون براشون بخـــریا ... مگه یادت نیست اونا عروسیِ ما، فقط یه ساعت دیواری برامون هدیه آوردن؟ ✖️برای تسلیت بهش تلفن نزنیا، مگه یادت نیست مادرم به رحمت خدا رفت، به خودش زحمتِ یه زنگِ خشک و خالی نداد؟ ✖️ یه جور غذا بیشتر درست نکنیا ... مگه یادت نیست ما رفتیم خونه‌شون یه غذای ساده‌ی ارزون بهمون دادن؟ ✖️کرایه‌ی snap اِش رو حساب نکنیا... دفعه‌ی قبل هم من حساب کردم، انگار خُل گیر آوردن ..... و ....... 💥 اگر شما هم جزو این دسته از آدمایید که برای محبت به دیگران، با توجه به سوابق محبتهایی که از اونها در ذهنتون دارید؛ تصمیم می‌گیرید؛ باید بگیم که متأسفانه "نَفْسِ تنگی" دارید، که نمی‌تونه مثل یه چشمه، بی‌توقعِ جبران، همیشه بجوشه و درجریان باشه! دستهای آدمایِ بزرگ، همیشه بــــازِ بازه! چه برای کسانی که ازشون محبت دریافت کردند، و چه برای کسانی که در مهرورزی بخیل بودند! 🌛 #شب_بخیر ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ #تنهامسیرخراسان‌‌رضوی⇩ @Tanha_masir_Razavi_Kh