eitaa logo
تنها مسیری های استان کرمان
2.3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
8.3هزار ویدیو
48 فایل
جهت ارائه انتقاد، پیشنهاد و ارتباط با ادمین کانال👇 @YASNA8686 در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی تشکیلات تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد 🌹☘🌹☘🌹 http://eitaa.com/joinchat/1367539744C38a905eac9
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ محور کانون خانواده 🔺 : مدیر خانواده است، محورِ کانونِ خانواده زن است، مهم‌تر از همه‌ی مشاغل زن، مادری، همسری و ایجاد آرامش و سکینه است. «وَ جَعَلَ مِنها زَوجَها لِیَسکُـنَ اِلَیها» ؛مایه‌ی سکونت و است؛ این خصوصیّت زن در اسلام است. 🗓 ۱۳۹۶/۱۲/۱۷ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
🖼 دست آمريكا كوتاه شد : آمریکائیها با نفوذ خود این کشور را عقب انداختند.. انقلاب اسلامی از بزرگترین کارهایی که کرد این بود که دست آمریکا را کوتاه کرد . انقلاب اسلامی از افتخاراتش این بود که نفوذ امریکا ، دست آمریکا و ریشه‌های امریکا و بند و بست‌های امریکایی را در این کشور از بین برد . ۷۹/۰۷/۱۴ 🚩26 دیماه سالروز فرار شاه از ایران ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
35.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 📜مجموعه فیلم کوتاه داستانی | مهمان داستان‌هایی بر اساس روایت‌های واقعی مردم از تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی @Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
🔸 یه سوال از این بحث! به نظرتون چرا رعایت ادب توسط یک خانم ارزشمند تر از رعایت ادب توسط یک اقاست؟
🔥 معمولا طبایع صفراوی بیشتر دچار این مشکل هستند. صفرا موجب میشه که آدم هی بخواد خودش رو بریزه بیرون و مطرح کنه. و البته مبارزه با نفس و رعایت ادب برای چنین افرادی کار بسیار ارزشمندی هم هست. ❇️ به طور کلی هر کسی که ذاتا احساسی تر باشه رعایت ادب کردنش خیلی ارزشمند تر خواهد بود
تنها مسیری های استان کرمان
🔥 معمولا طبایع صفراوی بیشتر دچار این مشکل هستند. صفرا موجب میشه که آدم هی بخواد خودش رو بریزه بیرون
جواب سوال دیشب رو هم دادیم. 🔶 چون خانم ها نسبت به آقایون به طور طبیعی بیشتر احساسات خودشون رو بروز میدن برای همین اگه بتونن احساسات خودشون رو کنترل کنند این کارشون ارزش بیشتری خواهد داشت. 💢 خصوصا اگه اون خانم صفراوی باشه که دیگه معجزه هست بتونه خودش رو کنترل کنه. البته خداوند هم حتما برای چنین شخصی جبران خواهد کرد.
تنها مسیری های استان کرمان
📔 از چیزی نمی‌ترسیدم 💌 برش‌هایی از زندگی‌نامه خودنوشت #حاج‌_قاسم_سلیمانی 5️⃣ جوانِ شجاع 🏴 روز عاش
📔از چیزی نمی‌ترسیدم 💌 برش‌هایی از زندگی‌نامه خودنوشت 6⃣ انقلابیِ دوآتیشه ❓ سیدجواد، جوان مشهدی، از من سؤال کرد: «بچه کجایی؟» گفتم: «بچه کرمان.» اسمم را سؤال کرد. به او گفتم. گفت: «چند روز مشهد هستی؟» گفتم: «یک هفته.» اصرار کرد در این یک هفته، هر عصر به باشگاه آنان بروم. ☀️ حرم امام رضا عليه‌السلام جاذبه عجیبی داشت. شب‌ها تا دیروقت در حرم بودم. روز بعد، ساعت چهار بعدازظهر به باشگاه رفتم. این بار همراه سیدجواد جوان دیگری که او را حسن صدا می‌زدند، آمده بود. بعد از گود زورخانه، سیدجواد و دوستش حسن مرا به گوشه‌ای بردند. تصور این بود که می‌خواهند کسی دیگر را بزنند که طرح دوستی با من ریخته‌اند. 🏃‍♂️ بدن آن‌ها حالت ورزشکاری نداشت؛ اما خوب میل می‌زدند و شنا می‌رفتند. معلوم بود حسن تازه پایش به زورخانه باز شده بود؛ چون بیست تا شنا که می‌رفت، دیگر روی تخته می‌خوابید. 🔰 سه‌تایی روی یکی از میزهای ورزشی نشستیم. سیدجواد سؤال کرد:«تا حالا نام دکتر علی شریعتی رو شنیده‌ای؟» گفتم: «نه، کیه مگه؟» سید برخلاف حاج محمد، بدون واهمه خاصی توضح داد: «شریعتی معلمه و چند کتاب نوشته. او ضدشاهه.» دیگر کلمه «ضدشاه» برایم چیز تعجب‌آوری نبود. ظاهراً احساس انعطاف در من کرد. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
📔از چیزی نمی‌ترسیدم 💌 برش‌هایی از زندگی‌نامه خودنوشت #حاج‌_قاسم_سلیمانی 6⃣ انقلابیِ دوآتیشه ❓ سید
🍃 این بار دوستش حسن به سخن آمد. سؤال کرد: «آیت الله خمینی رو می‌شناسی؟» گفتم: «نه.» گفت: «تو مُقَلِّد* کی هستی؟» گفتم: «مقلد چیه؟» و هر دو به هم نگاه کردند. از پیگیری سؤال خود صرف نظر کردند. دوباره سؤال کردند: «تا حالا اصلاً نام خمینی رو شنیده‌ای؟» گفتم: «نه.» سید و دوستش توضیح مفصلی پیرامون مردی دادند که او را به نام آیت‌الله خمینی معرفی می‌کردند. 💡 بعد، نگاه عمیقی به اطراف کرد و از زیر پیراهنش عکسی را درآورد. عکس را برابر چشمانم قرار داد: عکس یک مرد روحانیِ میان‌سال که عینک‌برچشم، مشغول مطالعه بود و زیر آن نوشته بود «آیت‌الله‌العظمی سیدروح‌الله خمینی». از من سؤال کرد: میخوای این عکس رو به تو بدم؟» به سرعت جواب دادم: «بله، میخوام.» حسن، دوست سیدجواد، گفت: «نباید این عکس رو کسی ببینه؛ وگرنه ساواک (که حالا دیگر برایم کاملا اسم آشنایی بود) تو رو دستگیر می‌کنه.» 🌷 عکس را گرفتم و در زیر پیراهنم پنهان کردم. خداحافظی کردم و از آنها جدا شدم. «شریعتی» و «خمینی» دو نام جدیدی بود که می‌شنیدم. برایم سؤال بود که چطور آن دو جوان تهرانی سرامیک‌کار در طول آن شش ماه که با آنها کار می‌کردم و دوست صمیمی بودیم و این همه برضد شاه با من حرف زدند، اسمی از این دو نفر نبردند! 🏚️ وارد مسافرخانه شدم. عکس را از زیر پیراهنم بیرون آوردم. ساعت‌ها در او نگریستم. دیگر باشگاه نرفتم. روز چهارم، رفتم ترمینال مسافربری و بليت کرمان گرفتم؛ درحالی که عکس سیاه‌وسفیدی که حالا به شدت به او علاقه‌مند شده بودم را در زیر پیراهن خود که چسبیده به قلبم بود، پنهان کرده بودم. احساس می‌کردم حامل یک شیء بسیار ارزشمندم. 🖼️ به محض ورود به کرمان، به علی یزدان پناه نشان دادم. گفت: «این عکس آقای خمینی است.» با تعجب سؤال کرد: «از کجا آوردی؟! اگر تو رو با این عکس بگیرند، پدرت رو درمیارند یا میکُشندِت.» جرئت و شجاعت عجیبی در وجودم احساس می‌کردم. ساواک را حریف کاراته خودم فرض می‌کردم که به سرعت او را نقش زمین می‌کنم! آن قدر وجودم مملو از نشاط جوانی بود که ترسی از چیزی نداشتم. حالا من یک «انقلابیِ دوآتیشه» شدیدتر از علی یزدان پناه بودم و بدون ترس از آحدی بی‌محابا حرف می‌زدم. *مُقَلِّد: شیعه‌ای که به سن تکلیف می‌رسد، مرجع تقلید جامع‌الشرایطی پیدا می‌کند و احکام فقهی دین را از او تقلید می‌کند. ❤️ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
📝 دیشب که فلان جمله رو گفت؛ تازه فهمیدم که؛ 👇 اون روز، فلان جا، سلام کردم، چرا جواب نداد/ چند وقت پیش، سر کوچه، منو دید، چرا محلّم نذاشت/ چرا همه رو دعوت کرد، منو نکرد/ چرا پیاممو سین زد، هیچی نگفت / و ......... 💥 اینا رشته‌ی افکارِ آدمایی هست، که آسمون ریسمون می‌بافن! با یه برداشت از یک حرف، یا یک رفتار کسی، برای تموم آنچه که از گذشته، از این آدم در قلبشون نگه داشتند؛ جواب‌های چرک، پیدا می‌کنند و می‌مالند به در و دیوار قلب‌شون ❗️ قلب سالم، قلبیه که گیر نمی‌کنه ؛ رد میشه میـــره! نه اینکه بشینه، ریسمونِ سی سال خاطره رو، با گره‌های چرکِ قضاوت، به هم ببافه .. و قلبش رو با همون ریسمان، دار بزنه ! ولش کن ... زمین و آدماش ، جایی نیستند بخوای دلتو معطلشون کنی! با این دل کار زیاد داری ... مریضش نکن ❗️ 🌛 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• عرض سلام وادب واحترام خدمت شما خوبان روزگار☺️🌷 صبح دل‌انگیز بارونی و برفیتون بخیر و سرشار از مهربانی ، یاد خدا و آرامش فوق‌العاده🌺😊 ان شالله حالتون خوب واحوالتون خوبتر باشه اگر حال خوبی داری، شکرگزار باش و لذت ببر. و اگر حالت بد است، صبر داشته باش...❄️ روزهای خوب خواهند آمد.. خوشحالیم درخدمت تون هستیم 👌 ان شالله خدا به وقت و زمان تک تک تون برکت بده تا ازمطالب زیبای کانال عمیقاً لذت ببرید 👏 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ 🌞 🌸 امام حسین «علیه السلام»⇩: ↫✙ خداى من ! مرا با رحمتت بطلب تا به تو برسم و با نعمتت جذبم كن تا به تو روى آورم ... 📚{الإقبال ص 348} ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
وقتي پوست دستتون بر اثر سرما خشك میشه چکار مي‌كنيد؟ سنگ پا مي‌كشيد؟🤭 ❌نه! چرا؟🤔 چون علاوه بر اینکه خوب نمیشه، به پوستتون آسيب هم میزنه. 👌به همین دلیل، از كرِم استفاده میکنيد و می بینید كه پوست دست شما دوباره نرمی و لطافت خودش رو پيدا میکنه.😍😊 زندگي هم، همينطوره👌 یعنی اگر كسي با شما خشك و خشن رفتار كرد ولی شما با نرمی و لطافت با اون رفتار كنيد اونم مثل شما نرم میشه.☺️ ✍البته اين راه حل، از امام علي(علیه السلام) است كه فرمود : با كسي كه با تو با شدت و خشونت رفتار مي‌كند، نرم باش. هيچ دور نيست كه او نيز مثل شما نرم‌خو شود. 🌷👈این یعنی، مهربانی، مهربانی میاره. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
✅آتشی در دل من : جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد. 🗓 بازنشر به مناسبت ۲۷ دی‌ماه، سالروز شهادت سیدمجتبی و یارانش ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
💠 شهید : 🔸خواهران من، برادران من، عزیزان من در دل بحران‌ها و سختی‌ها مهمترین فرصت‌ها وجود دارد. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
💢 وزیر یمنی: پیام تنبیهی که قرار بود به امارات برسد، رسید 💬 وزیر اطلاع‌رسانی دولت نجات ملی: 🔻 پیام تنبیهی که قرار بود به امارات برسد، رسید. 🔻 بوق‌های اجیر شده و سازمان‌هایی که از اموال کشورهای حاشیه فارس تغذیه می‌کنند از جمله سازمان ملل و شورای امنیت، شروع به محکوم کردن و قارقار کردن خواهند کرد «بنابراین نه قارقار کلاغ‌ها و نه وزوز مگس‌ها آزاردهنده نیست.👌👌👌 عجل لولیک الفرج @Tanhamasirkerman
دبیر: به آمریکایی‌ها گفتم از کشورتان خوشم نمی‌آید 🔹رئیس فدراسیون کشتی: سفارت آمریکا روز گذشته ایمیل زد که چرا گرین‌کارت خود را پس دادی؟ به آنها گفتم از کشورتان خوشم نمی‌آید. هر چیزی در آمریکا برای علیرضا دبیر بود بروید بردارید، نوش‌جانتان. 🔹در صورتی که ویزای تمام افرادی که اعلام کردیم را بدهند به آمریکا سفر می‌کنیم. اگر روادید یک نفر از کشتی‌گیران یا اعضای کادر فنی را ندهند به آنجا نمی‌رویم. 👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👌 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
🔰غیرت‌دینی، عامل پیروزی 🔺 : غیرت دینی پدران و مادران و همسران موجب شد که جوانهای ما بروند به جبهه و در این جنگِ در واقع بین‌المللی، ‌که آمریکای آن روز، شوروی آن روز، ناتوی آن روز، ارتجاع منطقه در آن روز، همه با هم همدست شده بودند که ایران را شکست بدهند و امام را به زانو در بیاورند و نهضت را نابود بکنند، همه‌ی اینها را شکست داد و توانست پیروز بشود. 🗓 ۱۴۰۰/۱۰/۱۹ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 نقش حاج قاسم سلیمانی در توسعه حرم امام علی(ع)، حرم امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل و حرم امامین عسکریین (ع) بازسازی عتبات عالیات، توسعه حرمین شریفین و ده ها اقدام عمرانی در کشور عراق چگونه توسط حاج قاسم سلیمانی شکل گرفت. @Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
🍃 این بار دوستش حسن به سخن آمد. سؤال کرد: «آیت الله خمینی رو می‌شناسی؟» گفتم: «نه.» گفت: «تو مُقَلِّ
📔 از چیزی نمی‌ترسیدم 💌 برش‌هایی از زندگی‌نامه خودنوشت 7️⃣ مرد مبارز کم‌کم تظاهرات‌ها در شهر شکل گرفت. دیگر نام امام و شناخت او منحصر به چند نفر نبود. یک عالمه انسان او را می‌شناختند و خواهان او بودند. حجم انقلابی‌های کرمان آن‌قدر بود که می‌توان گفت کرمان محوریت اساسی در انقلاب داشت. هاشمی رفسنجانی که البته آن‌وقت شناختی از او نداشتم، باهنر، حجتی، فهیم کرمانی، مشارزاده‌ها، موحدی‌ها، ساوه، جعفری، عمده علمای کرمان، به جز چند نفر، یکپارچه ضدشاه بودند. 🕌 حالا مسجدجامع و مسجد مَلِک محل اصلی تجمع انقلابی‌ها بود. قبل از آن، مسجد قائم به دلیل وجود آیت‌الله حقیقی چنین بود؛ اما اکنون مسجدجامع به دلیل پیش‌نمازی و محوریت آیت‌الله صالحی، محور عمده تحرکات بود؛ پیرمرد نورانی کوتاه قدی که در حال کهولت سن بود، اما به‌شدت مورد احترام و توجه عمده مردم کرمان. بعدازظهرها همه جمع می‌شدند. اخبار به‌طور غیرسازمانی ردوبدل می‌شد. از تهران تا قم و شیراز، همه، از اطراف خبر داشتند و اخبار را به هم منتقل می‌کردند. ✊ اولین تظاهرات کرمان که روحانیت در صف اولش قرار داشت، شروع شد. آیت‌الله نجفی که در مسجد امام زمان عجل‌الله‌فرجه پیش‌نماز بود، جلودار بود؛ مابقی روحانیت همراه او، و مردم پشت سر روحانیت. شعارها ابتدائاً حول زندانیان سیاسی و آزادی آنان بود. کم‌کم رنگ‌وبوی ضدشاه گرفت. اما همانند یک شعله کوچک آتش که تبدیل به زبانه‌های سنگین می‌شود، فریاد «مرگ بر شاه» در سطح شهر پیچاند. ارتش که آن وقت مرکز آموزش ۰۵ را داشت و در زمان سربازي برادرم چندبار به آنجا رفته بودم، دژبان، شهربانی، آگاهی، ساواک همگی فعال بودند؛ اما موج، بسیار بزرگتر از توان آن‌ها بود. گرفتن یکی دو نفر و چند و حتی هزارنفر، اثری بر این موج نمی‌گذارد اصلا این اعداد چیزی نبود که بخواهد بر این موج سهمگین و عمیق توفنده اثر بگذارد. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
📔 از چیزی نمی‌ترسیدم 💌 برش‌هایی از زندگی‌نامه خودنوشت #حاج‌_قاسم_سلیمانی 7️⃣ مرد مبارز کم‌کم تظاه
🚩 من و دوستانم که حالا علی‌جان و عبدالله هم به آن اضافه شده بودند، بی‌محابا حرف میزدیم. صبح، اعلام تجمع در مسجد جامع شهر شد. این اعلام دهان به دهان، بیشتر از فضای مجازی امروز، تمام شهر را پر کرد! جوان‌های انقلابی و تعدادی از علما، از جمله آیت‌الله صالحی، در شبستان جمع بودند. شهربانی، با جمع کردن کولی* که در همان حوالی شهر سُکنی داشتند، از دو طرف به مسجد حمله کرد. مسجدجامع دارای سه در ورودی بسیار بزرگ و مشابه هم بود. 🏍️ تازه موتورسیکلت زردرنگ سوزوکی ۱۲۵ خریداری کرده بودم. من از در قدمگاه که بازار کرمان بود، وارد شدم و موتورم را داخل یکی از کوچه‌های فرعی که از بازار منشعب می‌شد، پارک کردم. داخل مسجد جنب‌وجوش بود. پس از ساعاتی کُولی‌ها از دو در شمالی و غربی مسجد، با حمایت نیروهای شهربانی و پاسبان‌ها، حمله خود را شروع کردند. اول تمام موتور و چرخ‌های پارک‌شده جلوی در مسجد را آتش زدند. فریاد جوان‌ها بلند شد که: «درها رو ببندید!» 🔺 به اتفاق واعظی و احمد به پشت بام شبستان مسجد رفتم. کولی‌ها و پاسبان‌ها با وحشیگری مشغول سوزاندن وسایل مردم بودند. بعد هم چند موتور را آوردند پشت در مسجد و در را آتش زدند. از دو طرف، شلیک گاز اشک‌آور به داخل مسجد شروع شد. حالا در باز شده بود و حمله به داخل شبستان آغاز شد. آیت‌الله صالحی را از پنجره شبستان به بیرون منتقل کردیم. به دلیل استنشاق گاز و کهولت سن، از حال رفته بود. روحانی سرخودی که بعداً با او رفيق شدم، به نام اسدی، با حرارت جوان‌ها را تشویق به مقابله می‌کرد. مردم هم از در غربی مسجد در حال فرار بودند و هرکسی از در می‌خواست خارج شود، زیر چوب‌وچماق کُولی‌ها سرودستش می‌شکست. 🔥 در وسط معرکه، کودکی را دیدم که وحشت زده گریه می‌کرد. ناخودآگاه داد زدم و رو کردم به پلیسی که به او حمله‌ور شده بود. گفتم: «ولش کن!» آن قدر که با تندی و شدت این کلام را ادا کردم، احساس کردم لحظه‌ای مردّد شد و ترسید. 🍃 بچه را بغل کردم و از در غربی خارج شدم. به سمت قدمگاه پیچیدم. موتور سالم بود. با احمد سوار موتور شدیم. یک گله پاسبان از جلوی ما درآمدند. تا خواستیم از کنار آن‌ها بگذریم، ده تا پانزده باطوم به سروصورتمان خورد. * کُولی‌ها (Roma، شربتی، گورونی) نژادی اسرارآمیزند که قرن‌ها پیش از هند به ایران و سرزمین های دیگر کوچ کردند. عجیب و بی‌خانمان و منزوی زندگی می‌کنند و به گدایی و فال‌گیری و رقاصی و سیاه بازی و... مشغول‌اند. ❤️ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
:بسم الله الرحمـــــن الرحیم" سلام و خدا قوت خدمت شما عزیزان 🌹 ان شالله امشب با تاخیر درس جدید رو امشب خدمتتون تقدیم میکنیم بحث ادب ان شالله به جاهای قشنگ تری میرسه.
تنها مسیری های استان کرمان
#افزایش_ظرفیت_روحی 114 ✅ در مجموع رعایت ادب توسط یه خانم خیلی بیشتر از رعایت ادب توسط یه اقا ارزشمن
115 🔶 گفتیم که انسان مومن باید سعی کنه برخی از جاها علاقه خودش رو به بعضی چیزا نشون بده ❇️ مثلا پدر و مادر اگه میخوان فرزندشون نماز خون بشه به جای اینکه هی بهش اصرار کنند که بیا نماز بخون باید عشق خودشون رو نسبت به نماز ابراز کنند. 🔸 مثلا تا خسته شدی بگو خب برم یه نماز بخونم تا جیگرم حال بیاد!😊😍 سر سجاده که هستی بگو والا دلم نمیخواد که از سر سجاده بلند بشم!🙂🥰 👌🏻 بعد کم کم بچه هم میگه این نماز چیه که انقدر مورد علاقه پدر و مادرم هست و یواش یواش به نماز علاقمند خواهد شد. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
116 🔶 بنابراین هم خانم ها و هم آقایون نیاز نیست که صد درصد احساسات خودشون رو کنترل کنند ولی تا حدی و در مواردی اگه این احساسات به درستی و زیرکی کنترل بشن "بهترین استاد" برای فرزندان خواهد بود. ☢️ برخی از جاهایی که انسان نباید احساسات خودش رو ابراز کنه یکی جایی هست که خانم به خاطر یه مساله ای از همسر خودش ناراحت هست. 🚫 در اینجا به هیچ وجه زن نباید تنفر خودش رو نشون بده. نشون دادن این تنفر "اصلی ترین عامل بی تربیتی فرزندان" خواهد بود. 💢 یکی دیگه از جاهایی که انسان نباید احساسات خودش رو بروز بده داشتن تبعیض برای ابراز احساسات نسبت به دیگران هست. 🔸 مثلا اگه پدر و مادری در برخود با مهمان فقیر و پولدار رفتار متفاوتی داشته باشند اثر تربیتی بسیار بدی روی فرزندان خواهد داشت. 💢 یا پدر و مادری بین فرزندان خودشون فرق بذارن و برخی رو بی دلیل برتر از بقیه بدونن. این کارا اثرات مخرب تربیتی بر روی فرزندان خواهد داشت ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
117 🔶 یه نکته ای در مورد ادب وجود داره که خوبه بهش دقت بشه. ببینید معمولا وقتی معلمین و مربیان میخوان کار فرهنگی انجام بدن اسم کارشون رو "تربیت" قرار میدن. 💢 در حالی که کلمه تربیت به تنهایی بار روانی خاصی نداره. تربیت، هم برای انسان قابل تصور هست و هم برای حیوان. ✅ ولی وقتی از کلمه "ادب" استفاده بشه این کلمه حتما "بار روانی مثبت" داره. بنابراین بهتره که به جای کلمه تربیت از کلمه ادب استفاده کنیم. این موضوع رو میشه حتی در مورد آموزش دین هم در نظر گرفت. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman
118 🔶 به خیلی از آدم ها وقتی بگید که به سمت دین بیا فکر میکنند دین یه کار خیلی سخت و سنگین و متفاوت از زندگی عادی هست و برای همین به سادگی سراغ دین نمیان ✅ ولی اگه بهشون بگید که بیا "آداب برخی از کارها" رو آموزش ببین معمولا مقاومتی صورت نمیگیره. 👈🏼 در حالی که واقعیت دین هم چیزی غیر از آداب مختلف هر کاری نیست. ✅ اعمالی که در دین اومده در حقیقت آداب زندگی کردن به روش صحیح و دقیق و سالم هست. آدابی که انسان نسبت به خودش و اطرافیان و پروردگارش باید رعایت کنه. اما تصور مردم نسبت به دین اینچنین نیست. 💢 الان اگه شما به یه نفر بگی بی ادب، حتما ناراحت میشه و سعی میکنه رفتاری که نشان از بی ادبی باشه رو از خودش نشون نده. ⭕️ ولی اگه به برخی آدم ها بگی بی دین میگه بله خب من اعتقادی به این حرفا ندارم و آدم عقب افتاده ای نیستم و... تازه کلی هم ممکنه به خاطر بی اعتقادیش برای بقیه کلاس بذاره! در حالی که این فرد یه آدم بی ادب نسبت به پروردگار محسوب میشه.. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @Tanhamasirkerman