═༅𖣔🌺﷽🌺𖣔༅═
#چله_عاشقی
#چله_سوره_حشر
1⃣2⃣روزتاعروج مالک زمان
📣میگفت:قرآن همراهتون هست؟
اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره #حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند...
چهل روز به نیابت از شهیدان
#قاسم_سلیمانی #ابومهدی_المهندس #پورجعفری و #شهدای_مقاومت
۱۴صلوات و قرائت سوره حشر
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
شروع:۱۴۰۰/۹/۳
پایان:۱۴۰۰/۱۰/۱۳
🖤🥀کانال تنهامسیر استان کرمان 👇
http://eitaa.com/joinchat/1367539744C38a905eac9
✍ #استاد_پناهیان :
🔺 ما فوقالعاده زرنگیم (!) و برای اینکه گیرِ امتحانات اجتماعیِ سخت نیفتیم، با هم کار نمیکنیم!
🔺 و از کنار هم رد میشویم و ارتباطمان را در حدّ یک «سلام و علیک» نگه میداریم و کارتشکیلاتی نمیکنیم.
۱۳۹۵/۰۳/۰۲
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #حاج_قاسم_سلیمانی : اینکه گفته میشود الاعمال بالنیّات، نیت انسان هم برشی از تعلقات است، تعلقات اثر اساسی را در اراده ، اقدام و عمل انسان در حرکتش دارد.
👈اگر انسان، تعلقش به شهادت بود، در وقت خطر و در وقت پیروزی، همان حالی را دارد که در وقت شکست دارد، هیچ اثری بر او نمیگذارد.
🏴 21 روز تا دوّمین سالگرد 💔
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 تو بیشتر میفهمی یا پیغمبر خدا؟!😊
+ خنده 💓
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
⚠️ #تلنگر
🔔 امتحان و صبر
🕋 لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
⚡️ترجمه:
قطعاً شما در #اموال و #جانهاىخويش آزمايش خواهيد شد
و از كسانى كه پيش از شما كتاب (آسمانى) داده شدهاند و از كسانى كه شرك ورزيدهاند، سخنان آزار بسيارى مىشنويد
و اگر #صبورى و #پرهيزگارى پيشه كنيد، پس قطعاً آن (صبر، نشانهى) عزم استوار شما در كارهاست.
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
#تدابیر
#شب_یلدا
#اصول_تغذیه
1⃣
🔸سوال: آیا می شود در شبهای فصل پاییز یا زمستان هندوانه خورد؟!
⚠️جواب: مسلماََ کار درستی نيست زیرا؛
▫️اولاً در روايات مى فرمايند هر ميوه اى را در فصل خودش بخوريد.
▫️ثانیاً؛ شب اول زمستان اگر بخواهید با خوردن هندوانه رطوبت و سردی اش را بيشتر کنید این کار باعث:
○ تکرر ادرار، بی اختياری ادرار
○ تب کليه، قولنج کليه می شود
🗯همچنین بلغم سفيد، در بدن بالا می رود.
🔺حالا اگر فرد در سن سالخورده گان باشد يا پرخور و کم تحرک است اين فرد پوده و سردل مي کند، تُخَمه مي کند. ضريب رطوبت اضافی بدنش بالا میرود.
@Tanhamasirkerman
#مکتب_سردار_کریمان
📜 سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
این ملت، ملت کمنظیری است، این ملتی است که امیرالمومنین(ع) و فرزندان گرانقدرش امام حسن مجتبی و حضرت سیدالشهدا(ع) در غربت او به سر میبردند، این ملت اگر آن روز در خدمت آن امام و امامان معصوم بود، امروز عالم اسلامی چیز دیگری بود، خداوند تقدیر کرد در این دوره و در این برهه.
@Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺خیلی رهبر خوشکل خوشکل خوشگل🌺
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
⤴️⤴️⤴️ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_نوزدهم 🌄 بعد از ظهر تلاش کردم تا روی خودم را به سمت دیوار برگرد
⤴️⤴️⤴️
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمت_بیستم
💠 نشـــــانه ها
🧟♂ پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده را هم دیده ام. نمیدانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده. لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشی.
💯 بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد. یکی دو هفته بعد از بهبودی من، پدرم در اثر یک سانحه مصدوم شد و چند روز بعد دار فانی را وداع گفت. خیلی ناراحت بودم اما یاد حرف عموی خدا بیامرزم افتادم که گفت: این باغ برای من و پدرت هست و به زودی به ما ملحق میشود.
🔅 در یکی از روزهای دوران نقاهت به شهرستان دوران کودکی و نوجوانی سر زدم و سراغ مسجد قدیمی محل رفتم و یاد و خاطرات کودکی و نوجوانی برایم تداعی شد. یکی از پیرمردهای قدیمی مسجد را دیدم. سلام و علیک کردیم و برای نماز وارد مسجد شدیم. یکباره یاد صحنه هایی افتادم که از حساب و کتاب اعمال دیده بودم.
⚡️ یاد آن پیرمردی که به من تهمت زده بود و بخاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید. این افکار و صحنه ناراحتی آن پیرمرد همینطور در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: باید پیگیری کنم و ببینم این ماجرا تا چه حد صحت دارد. هر چند میدانستم که مانند بقیه موارد این هم واقعی هست. اما دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شد را از نزدیک ببینم.
🗣 به آن پیرمرد گفتم: فلانی رو یادتون هست؟ همونکه چهار سال پیش مرحوم شد؟
گفت: بله، خدا نور به قبرش بباره.
چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر میکرد. آدم درستی بود. مثل اون حاجی کم پیدا میشه.
🕌 گفتم: بله اما خبر داری این بنده خدا چیزی تو این شهر وقف کرده؟ مسجد، حسینیه؟! گفت: نمیدونم. ولی فلانی خیلی باهاش رفیق بود اون حتماً خبر داره. الان هم توی مسجد نشسته.
📿 بعد از نماز سراغ همان شخص رفتیم. ذکر خیر آن مرحوم شد و سوالم را دوباره پرسیدم. این بنده خدا چیزی وقف کرده؟ این پیرمرد گفت: خدا رحمتش کنه. دوست نداشت کسی خبردار بشه اماچون از دنیا رفته بشما میگویم.
🔸 ایشان به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: این حسینیه رو میبینی که اینجا ساخته شده؟ همان حاج آقا که ذکر خیرش و کردی این حسینیه رو ساخت و وقف کرد. نمیدونی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی میکنیم و دیوار حسینیه رو بر میداریم و ملحقش میکنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر بشه.
✔️ من بدون اینکه چیزی بگم جواب سوالم را گرفتم. بعد از نماز سری به حسینه ام زدم و برگشتم. شب با همسرم صحبت میکردیم. خیلی از مواردی که برای من پیش آمده بود باور کردنی نبود.
👼 بعد به همسرم که ماه چهار بارداری را پشت سر گذاشته بودم: راستی خانم من قبل از اینکه بیمارستان بروم با هم سونوگرافی رفتیم و گفتند که بچه ما پسر است. درسته؟! گفت: آره برگه اش رو دارم. کمی سکوت کردم و با لبخند به خانمم گفتم: اما اون لحظه آخر به من گفتند: بخاطر دعاهای همسرت و دختری که تو راه داری شفاعت شدی. به همسرم گفتم: این هم یک نشانه است. اگه این بچه دختر بود معلوم میشه که تمام این ماجراها صحیح بوده.
در پاییز همان سال دخترم بدنیا آمد. اما جدای از این موارد تنها چیزی که پس از بازگشت ترس شدیدی در من ایجاد میکرد و تا چند سال مرا اذیت میکرد ترس از حضور در قبرستان بود!
🎶 من صداهای وحشتناکی می شنیدم که خیای دلهره آور و ترسناک بود. اما این مسئله اصلا در کنار مزار شهدا اتفاق نمی افتادـ در آنجا آرامش بود و روح معنویت که در وجود انسانها پخش میشد. لذا برای مدتی به قبرستان نرفتم و بعد از آن فقط صبح های جمعه راهی مزار دوستان و آشنایان می شدم.
♢ادامه دارد...
📚 #کتاب_خوانی
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
"بسم الله الرحمـــــن الرحیم"
ســــ🤚ــلام
شبتون بخیر عزیزان🌹
زندگیتون شاد
شبتون پر از نشاط
و اموراتتون همگى بر وفق مراد🌺
با تدریس #افزایش_ظرفیت_روحی در خدمتتونیم😊
تنها مسیری های استان کرمان
#افزایش_ظرفیت_روحی 91 🔶 وقتی انسان بخواد "مبارزه با هوای نفس" رو شروع کنه و کارهای خوب رو یکی یکی ا
#افزایش_ظرفیت_روحی 92
❇️ انگیزه محبت انگیزه خوبی هست ولی یه ایراد مهم داره؛
👈🏼 اینکه چنین انگیزه ای کم به دست میاد و به این سادگی ها پیدا نمیشه.
بله مردم عموما اهل بیت رو دوست دارند ولی محبتشون به اهل بیت انقدر زیاد نیست که بخواد انگیزه تمام رفتاراشون در طول زندگی باشه.
🔸 یکی از خصوصیات انگیزه محبت اینه که بسیار قوی تر و سریع هست ولی انگیزه محبت یه مقدار پر افت و خیز هست و نوسان داره و البته این طبیعیه.
🔹 قلب انسان به طور معمول گاهی پر از محبت هست و گاهی هم خالی از محبت میشه. گاهی آدم داغ میشه برای امام حسین علیه السلام و گاهی هم حتی توی جلسه روضه نمیتونه گریه کنه و این موضوع نگران کننده نیست.
🔶 گاهی آدم احساس میکنه خیلی علاقه به عبادت خدا داره و گاهی هم زیاد این احساس رو نداره...
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
🌺 ان شالله سعی میکنیم این بحث بسیااااار زیبا و مهم و موثر رو کم کم جلو ببریم.
فقط از همه عزیزان درخواست میکنم که واقعا روی این موضوع فکر کنند. اگه کسی میخواد توی دینداری عمیق بشه تنها راهش اینه که خیلی در مورد مباحث دینی فکر کنه.
حالا یه سوال بپرسم!😊
🔸 به نظرتون آخر این بحث میخوایم به چی برسیم؟ چه انگیزه ای با ثبات ترین انگیزه برای اعمال انسان خواهد بود؟!
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
#افزایش_ظرفیت_روحی 92 ❇️ انگیزه محبت انگیزه خوبی هست ولی یه ایراد مهم داره؛ 👈🏼 اینکه چنین انگیزه
🔹 گفتیم که انگیزه برخی از کارهای عبادی ما داشتن محبت به خدا و اولیاء الهی هست. مثلا خیلی ها به خاطر علاقه ای که به امام حسین دارن توی خونشون جلسه روضه میگیرن.
🌹 یا خیلی ها به خاطر علاقه ای که به رهبر انقلاب دارن کارای خوب انجام میدن. راهپیمایی ها و انتخابات هایی که مومنین انجام میدن عمدتا به خاطر محبتشون به امام خامنه ای هست. یا خرید کالای ایرانی و .....
خیلی ها هم به عشق سردار سلیمانی اهل نماز و حجاب شدن و ...
خلاصه هر کسی در یه حد و اندازه ای رفتارهاش به خاطر محبتش هست.
اما سوال اینه:
❇️ به نظر شما اینکه آدم رفتاراش از سر محبت باشه چه خوبی ها و چه بدی هایی داره؟
روی جواب این سوال خیلی فکر کنید. ببینم کی میتونه دقیق و کامل بنویسه.😌
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
👈 #یادمون_باشه
هر ادعایی که کنیم ؛ امتحان میشیم ، تا عیارمون برای خودمون ، محرز بشه !
⚡️راستی رو ، در سختی ، میآزمایند !
اگر در سختی ، پای قولهایی که دادیم ،
پای هدفهایی که چیدیم ،
پای زحمتایی که کشیدیم ،
ایستادیم ، و ادامه دادیم ؛ یعنی اهل راست گفتنیم...اهل "قدم صدق".
شبتون بخیر 🌜⭐️🌛
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
💕ུྃبِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْུྃ💕
عرض سلام و ارادت خدمت شما خوبان ☺️🌹
صبح قشنگ سهشنبهتون پر از خیر و برکت الهی✨
سپاس بخاطر بودنتون و حضور ارزشمندتون که قوت قلب ماست😍❤️
دوست جان من ؛
غمگین نباش!
از پنجرهای که رو به دیوارها باز میشود و
از دری که لولا ندارد!
بغض گاهی شبیه نور است،
وقتی میشکند💥رنگینکمان زیبایی میشود...🌈
ابرها اگر نبارند، به درد آسمان نمیخورند
این را،
از زلزله خیزترین شانههای دنیا فهمیدهام..⛱
پس این بار که زمین خوردی
زخمهایت را قاب کن ، و گردن اتاق بیانداز...
باران اگر زمین نخورَد،
هیچ درختی این قدر زیبا نمیشود...🌳👌
زندگی خانهای اجارهای است...!
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
💥 #حدیث_روز
🌻 امام کاظم "علیه السلام"⇩:
🌍 ↫ دنیا را ناچیز بشمرید و آن را راحت بگیرید؛
چرا که به یقین، هیچ مردمی، آن را راحــت نگرفتند، مگر آن که خداوند، زندگی را بـــر آنان گوارا نمود...👌✔️
📚{أعلام الدین، ص 280}
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
═༅𖣔🌺﷽🌺𖣔༅═
#چله_عاشقی
#چله_سوره_حشر
0⃣2⃣روزتاعروج مالک زمان
📣میگفت:قرآن همراهتون هست؟
اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره #حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند...
چهل روز به نیابت از شهیدان
#قاسم_سلیمانی #ابومهدی_المهندس #پورجعفری و #شهدای_مقاومت
۱۴صلوات و قرائت سوره حشر
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
شروع:۱۴۰۰/۹/۳
پایان:۱۴۰۰/۱۰/۱۳
🖤🥀کانال تنهامسیر استان کرمان 👇
http://eitaa.com/joinchat/1367539744C38a905eac9
#یک_دقیقه_تدبر
سوره ی مریم را که باز میکنی دنیایی سراسر از شگفتی میبینی...
از دعای حضرت زکریا برای درخواست فرزند در نهایت پیری و نازایی....
تا تولد بدون پدر حضرت عیسی و سخن گفتن در گهواره ی او و....
اما نکته ی جالب اینجاست؛
🌺---> قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ ۖ <---🌺
پرودگارت گفت ؛ این کارها نزد من بسیار آسان است... (سوره مریم آیه ۲۱)
یعنی خداوند شگفت انگیزترین کارها برای ما را، آسان ترین کارها برای خود میداند
و جالب اینجاست این جمله را چندین بار تکرار میکند تا همواره به تو اطمینان دهد که:
آنچه تو سخت و دشوار و محال می پنداری نزد خداوند سختی و دشواری ای ندارد.
پس به قدرتش اعتماد کن، بر او توکل کن
بی شک، او تو را به سر منزل مقصودت خواهد رساند...👌
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 واکنش رهبرمعظم انقلاب به ظلم دشمنان و تحریم دارویی
♦️ خدا رحم کرد دانشمندان ما واکسن کرونا را تولید کردند وگرنه معلوم نبود کی به ما واکسن میدادند
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
💢سازش و تحمل در زندگی مشترک💢
💠 #رهبر_معظم_انقلاب ۷۸/۴/۹
⭕️اگر دیدید که همسرتان یک نقطه عیبی دارد-هیچ انسانی بیعیب نیست-
و مجبورید او را تحمل کنید❗️
تحمل کنید😊
👈🏼 که او هم همزمان،دارد یک عیبی را از شما تحمّل میکند‼️
⚠️آدم عیب خودش را که نمیفهمد، عیب دیگری را میفهمد💯
پس بنا بگذارید بر تحمّل✅
🔷اگر چنانچه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید👌
اگر دیدید کاری نمیشود کرد، با او بسازید.
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
⤴️⤴️⤴️ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_بیستم 💠 نشـــــانه ها 🧟♂ پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتف
⤴️⤴️⤴️
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمت_بیست_و_یکم
💠 مدافعـان حـــــــرم
💯 دیگر یقین داشتم که ماجرای شهادت همکاران من واقعی است. در روزگاری که خبری از شهادت نبود چطور باید این حرف را ثابت میکردم. برای همین چیزی نگفتم. اما هر روز که برخی همکارانم را در اداره میدیدم یقین داشتم یک شهید را که تا مدتی بعد به محبوب خود خواهد رسید ملاقات میکنم.
⁉️ اما چطور این اتفاق می افتد؟
آیا جنگی در راه است!؟
چهار ماه بعد از عمل جراحی و اوایل مهر ماه ۱۳۹۴ بود که در اداره اعلام شد کسانی که علاقه مند بحضور در صف مدافعان حرم هستند می توانند ثبت نام کنند.
☣ جنب و جوشی در میان همکاران افتاد. آنها که فکرش را میکردم همگی ثبت نام کردند. من هم با پیگیری بسیار توفیق یافتم تا همراه آنها پس از دوره آموزشی تکمیلی راهی سوریه شوم.
✴️ آخرین شهر مهم در شمال سوریه یعنی شهر حلب و مناطق مهم اطراف آن باید آزاد میشد. نیروهای ما در منطقه مستقر شدند و کار آغاز شد. چند مرحله عملیات انجام شد و ارتباط تروریست ها با ترکیه قطع شد. محاصره شهر حلب کامل شد.
🙏 مرتب از خدا میخواستم که همراه با مدافعان حرم به کاروان شهدا ملحق شوم. هیچ علاقه ای بحضور در دنیا نداشتم. مگر اینکه بخواهم برای رضای خدا کاری انجام دهم.
✨ من دیده بودم که شهدا در آن سوی هستی چه جایگاهی دارند. لذا آرزو داشتم همراه با آنها باشم. کارهایم را انجام دادم. وصیت نامه و مسائلی که فکر میکردم باید جبران کنم، انجام شد. آماده رفتن شدم. بیاد دارم که قبل از اعزام خیلی مشکل داشتم. با رفتن من موافقت نمی شد و... اما با یاری خدا تمام کارها حل شد.
💢 ناگفته نماند که بعد از ماجراهایی که در اتاق عمل برای من پیش آمد کل رفتار و اخلاق من تغییر کرد. یعنی خیلی مراقبت از اعمالم انجام میدادم تا خدا نکرده دل کسی را نرنجانم؛ حق الناس بر گردنم نماند. دیگر از آن شوخی ها و سر کار گذاشتن ها و... خبری نبود.
〽️ یکی دو شب قبل از عملیات رفقای صمیمی بنده که سالها با هم همکار بودیم دور هم جمع شدیم. یکی از آنها گفت: شنیدم که شما در اتای عمل حالتی شبیه مرگ پیدا کردید و... خلاصه خیلی اصرار کردند که برایشان تعریف کنم.
اما قبول نکردم. من برای یکی دو نفر خیلی سربسته حرف زده بودم و آنها باور نکردند. لذا تصمیم داشتم که دیگر برای کسی حرف نزنم.
↩️ جواد محمدی، سید یحیی براتی، سجاد مرادی، عبدالمهدی کاظمی، برادر مرتضی زارع و علی شاهسنایی و ... مرا به یکی از اتاقهای مقر بردند و اصرار کردند که باید تعریف کنی. من هم کمی از ماجرا را گفتم. رفقای من خیلی منقلب شدند. خصوصاً در مسئله حق الناس و مقام شهادت.
☀️ فردای آنروز در یکی از عملیات ها به عنوان خط شکن حضور داشتم. در حین عملیات مجروح شدم و افتادم. جراحت من سطحی بود اما درست در تیررس دشمن افتاده بودم. هیچ حرکتی نمی توانستم انجام دهم. کسی هم نمی توانست به من نزدیک شود. شهادتین را گفتم. در این لحظات منتظر بودم با یک گلوله از سوی تک تیر انداز تکفیری بشهادت برسم. در این شرایط بحرانی عبدالمهدی کاظمی و جواد محمدی خودشان را بخطر انداختند و جلو آمدند.
آنها خیلی سریع مرا به سنگر منتقل کردند.
🤬 خیلی از این کار ناراحت شدم. گفتم: برای چی این کار را کردید؟ ممکن بود همه مارو بزنند. جواد محمدی گفت: تو باید بمانی و بگویی که در آن سوی هستی چه دیدی. چند روز بعد باز این افراد در جلسه ای خصوصی از من خواستند که برایشان از برزخ بگویم.
☺️ نگاهی به چهره تک تک آنها کردم. گفتم چند نفری از شما فردا شهید می شوید. سکوتی عجیب در آن جلسه حاکم شد. با نگاههای خود التماس میکردند که من سکوت نکنم. حال آن رفقا در آن جلسه قابل توصیف نبود. من همه آنچه را دیده بودم را گفتم. از طرفی برای خودم نگران بودم. نکند من در جمع اینها نباشم. اما نه... ان شاء الله هستم.
🙏 جواد با اصرار از من سوال میکرد و من جواب میدادم. در آخر گفت: چه چیزی بیش از همه در آنطرف به درد ما میخورد؟ گفتم: بعد از اهمیت به نماز با نیت الهی و خالصانه هر چه میتوانید برای خدا و بندگان خدا کار کنید.
🍃 روز بعد یادم هست که یکی از مسئولین جمهوری اسلامی در مورد مسائل نظامی اظهار نظری کرده بود که برای غربی ها خوراک خوبی ایجاد شد. خیلی از رزمندگان مدافع حرم از این صحبت ناراحت بودند. جواد محمدی مطلب همان مسئول را به من نشان داد و گفت: می بینی؟ پس فردا همین مسئولی که اینطور خون بچه ها را پایمال میکند از دنیا می رود و میگویند شهید شده.
♢ ادامه دارد...
📚 #کتاب_خوانی
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان⇩
@Tanhamasirkerman