eitaa logo
طنین|Tanin
856 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
844 ویدیو
115 فایل
حال‌وهوای‌‌جمعی‌از‌دهه‌هشتادیا:)! طنین ؟ به معنای نجوا ، پژواک 🪴 تودورانی‌که‌همه‌دارن‌یاعلی‌میگن‌وعشق‌آغازمیکنن مایاابلفضل‌میگیمو‌میریم‌سراغ‌مشکل‌بعدی🤌🏿 -به‌صرف‌چای‌و‌شعر☕✨ -آغازمون‌از‌تیر¹⁴⁰³ بیشترپست‌هاتولیدداخله:) کپی جز روزمرگی هامون حلالت دلاور
مشاهده در ایتا
دانلود
8.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 اول به دست خالی من یک نگاه کن درمانده را اگر دلت آمد جواب کن... @dokhtaranchador1
8.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 اول به دست خالی من یک نگاه کن درمانده را اگر دلت آمد جواب کن... @dokhtaranchador1
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 دور از تو مانده ام، گره ام وا نمی شود ماهی که فارغ از غم دریا نمی شود راه حرم نشان بده، از شهر خسته ام لطفا نده جواب مرا با "نمی شود" 😭 @hamedemaminejhad 🖤
آغاز امامت و ولایت امام مهربان و غایب ما شده ای شیعیان صاحب الزمان وقت دعای فرج شده مبارک باد این عید بزرگ شیعیان آقا دوباره وقت امامتت شده 🌹🌹🌹🌹🌹🌹👏👏👏👏👏👏👏👏👏
AUD-20200921-WA0062.mp3
7.24M
صوت دلنشین دعای فرج👆🏻 (الهی عظم البلاء) 💔 ــ ــ‌ ــ ــ ــ‌ ــ ــ ــ‌✿ــ‌ ــ ــ ــ‌ ــ ــ ــ‌ ــ ⁦@dokhtaranchador1
به نام خدا 🌸🌸🌸 آغاز امامت و ولایت امام مهربان و غایب ما شده ای شیعیان صاحب الزمان وقت دعای فرج شده مبارک باد این عید بزرگ شیعیان آقا دوباره وقت امامتت شده 🌹🌹🌹🌹🌹🌹👏👏👏👏👏👏👏👏👏 @dokhtaranchador1
طنین|Tanin
🥀گمان می‌کنم آن روزهای آخر، میان وصیت‌های پنهانی مادر، آن زمان که علی گوشش را کنار بستر فاطمه می‌گذاشته😭 یا آن هنگام که فاطمه زیر لب با مولایش نجوا می‌کرده... صحبت از تو بوده است. شاید از آرزوی دیدار تو می‌گفته یا از اینکه چقدر چشم انتظارِ توست! یا از آن‌که تنها با آمدن تو دلش شاد می‌شود هرچه بوده من فکر می‌کنم ذکر لب‌های مادر در واپسین روزها تنها تو بودی... تو که آخرین امیدش در این دنیایی! تو که عزیزکرده‌ی زهرایی! 🖤 مهدی جان! مادر مگر غیر از ظهورِ تو چه می‌خواهد؟!❤️💔 یا سلام الله علیها 』 『 @dokhtaranchador1
طنین|Tanin
شهید آوینی : ظهور این جوانان نشانه‌ای است بر پایان عصر حاکمیت ظلم و استکبار و نزدیک شدن دولت کریمه‌ی آل مُحَمَّد ﷺ 』 『 @dokhtaranchador1
❤️🍃🌸🌷🌸🌷🌸❤️ یه موتور گازی داشت 🏍 که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت . یه روز عصر ... که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️ رسید به چراغ قرمز .🚦 ترمز زد و ایستاد ‼️ یه نگاه به دور و برش کرد 👀 و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣 الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️ نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳 اشهد ان لا اله الا الله ...👌 هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید 😂 و متلک مینداخت😒 و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳 که این مجید چش شُدِه⁉️ قاطی کرده چرا⁉️ خلاصه چراغ سبز شد🍃 و ماشینا راه افتادن🚗🚙 و رفتن . آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید؟ چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀 و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ 😏 پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖 و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒 من دیدم تو روز روشن ☀️ جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌. به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"👌 همین‼️✌️ 🎌برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین برای شادی روحش صلواتی هدیه دهیم🌹 』 『 @dokhtaranchador1