eitaa logo
طنین|Tanin
852 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
844 ویدیو
115 فایل
حال‌وهوای‌‌جمعی‌از‌دهه‌هشتادیا:)! طنین ؟ به معنای نجوا ، پژواک 🪴 تودورانی‌که‌همه‌دارن‌یاعلی‌میگن‌وعشق‌آغازمیکنن مایاابلفضل‌میگیمو‌میریم‌سراغ‌مشکل‌بعدی🤌🏿 -به‌صرف‌چای‌و‌شعر☕✨ -آغازمون‌از‌تیر¹⁴⁰³ بیشترپست‌هاتولیدداخله:) کپی جز روزمرگی هامون حلالت دلاور
مشاهده در ایتا
دانلود
كسی‌كه‌ازمردم،نه‌پاداش‌طلب‌كند ونه‌تشكّربخواهد،خداوندبه‌اوهم پاداش‌می‌دهدوهم‌تشــكّرمی‌كند - سوره‌ انسان
طنین|Tanin
#رمان_دوراهی #قسمت_پنجاه_و_سوم من_روشنک چیزی شده انقدر میخندی... روشنک_وایسا...وایسا تو چرا این ش
دنبال می دویدم: -روشنک...روشنک... -ساکتو بذار کنار وسایل من بعدشم بیا اینجا بشین تا خبر بدن بریم. -روشنک خواهش میکنم. - نمیشه خب. اشک توی چشمام حلقه زد به چشماش نگاهی انداختم و گفتم: -اگر این اتفاق نیفته من نمیام. روشنک لبخندی زد و گفت: -آخه عزیزم این چه حرفیه اگر جا بمونیم چی؟؟ -روشنک مگه تو نمیگی هرچی قسمت باشه همون میشه. پس اگر قسمتمون باشه که بریم شلمچه حتما میریم و از اتوبوس جا نمیمونیم. روشنک در فکر فرو رفت و بعد از مدتی گفت: -باشه اشکال نداره ولی اول بگو چرا میخوای الان بری مزار شهدا؟؟؟ -من دلم نمیخواد وقتی قلب شهیدی رو شکستم برم اونجا باید قبلش ازش عذر خواهی کنم. چشم هایش را ریز کرد و گفت: -یعنی چی؟؟ -یادته رفته بودیم بهشت زهرا. آخرین بار همین دو روز پیش. کنار مزار شهید . -خب؟؟ -یادته تا فهمیدم اون شهید امر به معروفه خواستم بلند شم تو نذاشتی؟ -خب خب؟؟ -خیلی وقت پیش وقتی شنیدم یه شهیدی شهید شده بخاطر امر به معروف و بخا‌طر دفاع از دوتا خانوم بی حجابی که توی درد سر افتادن. راستش اولش با خودم گفتم میخواست این کارو نکنه که نکشنش...با خودم گفتم اصلا ربطی نداره من دوست ندارم حجابمو رعایت کنم!!! اون و امثال اونم به ما کاری نداشته باشن. گذشت بعد از مدتی که بخا‌طر قضیه ی اون آقا پسری که منو اذیت کرد توسط یلدا. همون پسره پیمان. وقتی توی درد سر افتادم. یه پسر شبیه همون شهید با خانومش بود وقتی دید من توی درد سر افتادم کنار خیابون با موتورش ترمز زد و نگه داشت. سمت پیمان رفت که یه وقت صدمه ای به من نزنه... و اونجا بود که فهمیدم اون شهید بخاطر ناموسش از خودش گذشت... واقعا از شهید خلیلی شرمنده شدم واقعا بزرگواره... من باید ازش عذر خواهی کنم... روشنک خواهش میکنم بریم مزار... روشنک اشک توی چشم هاش جمع شده بود. -باشه زود باش بریم سریع بر گردیم ان شاءالله که جا نمی مونیم. شهید بزرگوار ... چگونه پاسخ به خون شهدا می دهیم؟؟؟ به قلم: مریم سرخہ اے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از طنین|Tanin
بِـسّم‌اللـہ‌ِالْـرَحمن‌اَلـرَحیم•[♥️]•
طنین|Tanin
چِشمـٰآنت‌لَرزه‌براندآم دُشمن‌مۍاندآزد!!! :)🖇♥️ ◖🍃🌿◗•.@dokhtaranchador1.•❫
طنین|Tanin
رنج‌ماراکه‌توان‌بردبه‌یک‌گوشه‌چشم شرط‌انصاف‌نباشدکه‌مداوانکنی..(: ‌ ◖🍃🌿◗•.@dokhtaranchador1.•❫