eitaa logo
طنین|Tanin
867 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
844 ویدیو
115 فایل
حال‌وهوای‌‌جمعی‌از‌دهه‌هشتادیا:)! طنین ؟ به معنای نجوا ، پژواک 🪴 تودورانی‌که‌همه‌دارن‌یاعلی‌میگن‌وعشق‌آغازمیکنن مایاابلفضل‌میگیمو‌میریم‌سراغ‌مشکل‌بعدی🤌🏿 -به‌صرف‌چای‌و‌شعر☕✨ -آغازمون‌از‌تیر¹⁴⁰³ بیشترپست‌هاتولیدداخله:) کپی جز روزمرگی هامون حلالت دلاور
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از طنین|Tanin
✋ 🍃 مےشود این روزها درد فراغـم بیشتر ✨ صبحها این بغض مےآید سراغم بیشتر 🍃 السلام اے در كنار آب مقطوع الورید ✨ آه نامٺ آمد و شد حسِ داغم بیشتر 💚 به کانال دختران چادر بپیوندید👇🏻☘ ʝơıŋ➘ 『 』 『 @dokhtaranchador1
🌸🍃 امام علی علیه السلام: خَیرُ العُلومِ ما أصلَحَکَ بهترین دانشها، دانشی است که تو را اصلاح کند. یک حدیث کوتاه اما پر معنی☝️🏻 به کانال دختران چادر بپیوندید👇🏻☘ ʝơıŋ➘ 『 』 『 @dokhtaranchador1
چرا دختر باس ... باشه، باشه، باشه و...😕 واسه که شده👆 باس.... باشه🙈 باشه😉 دختر باس باشه ❤️ 🖤 به کانال دختران چادر بپیوندید👇🏻☘ ʝơıŋ➘ 『 』 『 @dokhtaranchador1
🍂 💠یک علت مهم اینه؛ که ما حجاب رو با سبک زندگی مختص خودش معرفی نکردیم بلکه خیلی تک بعدی به ماجرا نگاه کردیم... ❇️یعنی اگر ما معرف یک سبک زندگی کامل بودیم هر حکمی مثلا حجاب جایگاه خودش رو پیدا میکرد و دلیل و فلسفه اش روشن میشد و مخالف جدی براش وجود نداشت... ❌ولی ما فقط حجاب رو معرفی کردیم.... بدون نشون دادن پیوستهاش با سایر مسائل... و جانمایی اش در سبک زندگی افراد... 🍃 ❖═▩ஜ••🍃🌹🍃••ஜ▩═ به کانال دختران چادر بپیوندید👇🏻☘ ʝơıŋ➘ 『 』 『 @dokhtaranchador1
بانو جان... میخواهم از زیبایی هایت بگویم، از چادر مشکی ساده ات، صورت زیبا و قشنگت، عفت و نجابتت.... بانوی سر به زیر شهر... چه زیبا قدم میگذاری بر کوچه و خیابان ها.... بانوی پاک دامن.... آقایمان مهدی عشق میکنید وقتی تو از خانه بیرون می آیی؛ نگاهت میکند.... میبیند که از نگاه ها در امانی و خدایت را شکر میکند که تو چادر به سر میکنی از مادرش زهرا تشکر میکند برای پروراندن دختری به این پاکی...... 🌻🌼🌻🌼🌻 به کانال دختران چادر بپیوندید👇🏻☘ ʝơıŋ➘ 『 』 『 @dokhtaranchador1
🔵بعضی ها می پرسن: "کی گفته محجبه ها فرشته اند؟؟! امیرالمومنین علی علیه السلام : ◄ همانا عفیف و پاکـ💙ـدامن،فرشته ای ازفرشته هاست. *حکمت 476 نهج البلاغه به کانال دختران چادر بپیوندید👇🏻☘ ʝơıŋ➘ 『 』 『 @dokhtaranchador1
چفیہ... 🍃 پرچمـ...🚩 چـادر... 💎 همہ از یڪ خانواده اند... امــا... چفیہ بر دوش شـهدا پرچم بہ دست رزمـندگان و چادر برسَرِ توست اے خواهر... به کانال دختران چادر بپیوندید👇🏻☘ ʝơıŋ➘ 『 』 『 @dokhtaranchador1
~~•🌸🌼~~• از کُجآ آمَده اے بآنو؟!❤ از بِهِشت؟ آرے... از دیآرِ بِهِشْتے کہ چِنین از عَطرِ چآدُرَت[❤] بوے یاس مےبارد به کانال دختران چادر بپیوندید👇🏻☘ ʝơıŋ➘ 『 』 『 @dokhtaranchador1
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️ بانو از عاشورای سال۶۱قمری خیلی گذشته است اما نکند یادت برود !🚨 پیام عاشورا را...🏴 ڪـــه نانجیب ها ... برای کشیدن چادر زینب(س) میجنگیدند ... به کانال دختران چادر بپیوندید👇🏻☘ ʝơıŋ➘ 『 』 『 @dokhtaranchador1
♚چادرم .. ↫چہ خوب است ڪہ نہ رنگت از مُد مے افتد نہ مُدلت ↫چادرم از ثبات توست ڪہ من شخصیت پیدا میڪنم... ↫رنگ سال هر رنگے ڪہ مے خواهد باشد ↫ 👌 😇♥️ به کانال دختران چادر بپیوندید👇🏻☘ ʝơıŋ➘ 『 』 『 @dokhtaranchador1
رمان پلاک پنهان ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ فرحناز خانم دخترکش را محکم در آغوش گرفت و سرو صورتش را ب*و*سه باران می کرد، سمانه هم پابه پای مادرش گریه می کرد،محمود آقا هم بعد از در آغوش گرفتن دخترکش مدام زیر لب ذکر می گفت و خدا را شکر می کرد. سمانه به طرف بقیه رفت و باهمه سالم کرد،محمد با خنده به سمتشان آمد و گفت: ــ بس کنید دیگه،مگه مجلس عزاست گریه میکنید،بریم داخل یخ کردیم همه باهم به داخل خانه برگشتند،مژگان و ثریا و زهره زن محمد مشغول پذیرایی از همه بودند ،سمانه هم کنار مادر و خاله اش و عزیز که بخاطر پادردش بیرون نیامده نشسته بود،فرحناز خانم دست سمانه را محکم گرفته بود،میترسید دوباره سمانه برود ،سمانه هم که ترس مادرش را درک می کند حرفی نمی زد و هر از گاهی دست مادرش را می فشرد. به نیلوفر نگاهی انداخت که مشغول صحبت با صغرا بود و ضغرا بی حوصله فقط سری تکان می داد ،متوجه خاله اش شد که کالفه با گوش اش مشغول بود،آرام زمزمه کرد: ــ خاله چیزی شده سمیه لبخندی زد و ب*و*سه ای بر گونه اش نشاند: ــ نه قربونت برم،چیزی نیست ولی این کمیل نمیدونم تو این شرایط کجا گذاشته رفته ــ حتما کار داره ــ نمیدونم هیچ از کاراش سر در نمیارم ،همیشه همینطوره و سمانه در دل" بیچاره کمیلی"گفت. بعد از صحبت کوتاهی با مادرش بلند شد و به سمت آشپزخانه رفت. ــ کمک نمیخواید خانما...