eitaa logo
درسهایی از قران کریم ( ترجمه و آموزش و روخوانی و تجوید و دائره المعارف ....... )
2.6هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
5.2هزار ویدیو
17 فایل
آنچه که از قران کریم می دانیم کپی مطالب آزاد و فقط یه صلوات به روح پدر و مادرم بفرست 💗💗💗
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹ویژگی های حضرت عیسی درقرآن🌹 🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀 1⃣دعوت به خدا پرستی و توحید 💖 وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [ﻋﻴﺴﻲ ﮔﻔﺖ] ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻦ ﻭ ﺷﻤﺎﺳﺖ ; ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻴﺪ [ ﻛﻪ ] ﺍﻳﻦ ﺭﺍﻫﻲ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ.(مریم٣٦) 2⃣الگوی تکریم والدین ودوری ازظلم💖 وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا ﻭ ﻣﺮﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭم ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻩ ﻭ ﮔﺮﺩﻧﻜﺶ ﻭ ﺗﻴﺮﻩ ﺑﺨﺘﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ .(مریم٣٢) 3⃣روشنگری و رفع اختلاف 💖 وَلَمَّا جَاءَ عِيسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻋﻴﺴﻲ ﺩﻟﺎﻳﻞ ﺭﻭﺷﻦ ﺁﻭﺭﺩ ، ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺣﻜﻤﺖ ﺁﻭﺭﺩم ، ﻭ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ [ﺣﻜﻢ] ﺑﺮﺧﻲ [ ﺍﺯ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻭ ﺍﺣﻜﺎم ] ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﻨﻢ(زخرف٦٣) 4⃣آبرومندی و مقبولیت در دنیا وآخرت💖 إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ] ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺍﻱ ﻣﺮﻳﻢ ! ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﻠﻤﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺶ ﻣﺴﻴﺢ ﻋﻴﺴﻲ ﺑﻦ ﻣﺮﻳﻢ ﺍﺳﺖ ﻣﮋﺩﻩ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻣﻘﺒﻮﻟﻴّﺖ ﻭ ﺁﺑﺮﻭﻣﻨﺪﻱ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻘﺮﺑّﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(آل عمران٤٥) 5⃣ با برکت و سودمند 💖 وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ ﻭ ﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺎﺑﺮﻛﺖ ﻭ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪم ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ.(مریم٣١) 🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼 کانال👇 @Targomeh
(ع) يكى از پيامبران اولوالعزم و بزرگ، حضرت عيسى عليه‌السلام است كه نام مباركش در قرآن 25 بار به عنوان عيسى و 13 بار به عنوان مسيح آمده است، واژه عيسى ترجمه عربى كلمه يشوع است كه به معنى نجات دهنده مى‏ باشد . او 1998 سال قبل (570 سال قبل از ولادت پيامبر اسلام) در سرزمين كوفه در كنار رود فرات چشم به جهان گشود.(761)و به گفته بعضى او در دهكده ناصره يا بيت المقدس در عصر سلطنت فرهاد پنجم يكى از شاهان اشكانى متولد گرديد. ولادت او به طور معجزه به اذن خدا، بدون پدر رخ داد. مادرش حضرت مريم عليهاالسلام دختر عمران از بانوان فرزانه و از شخصيت‏هاى برجسته بنى اسرائيل بود، پدر مريم عليهاالسلام به نام عمران از نسل حضرت سليمان عليه‌السلام بود و از علماى برجسته و پارسا و عابد بنى اسرائيل به شمار مى‏ آمد . نام مريم عليهاالسلام در قرآن 34 بار آمده، و يك سوره قرآن (سوره نوزدهم) به نام مريم است، كه از آيه 16 تا 36 به ماجراى ولادت حضرت عيسى عليه‌السلام و سخن گفتن او در گهواره، و بخشى از زندگى او و چگونگى دعوتش مى‏ پردازد . قبل از آن كه عيسى عليه‌السلام متولد شود، فرشتگان از جانب خداوند مريم عليهاالسلام را به تولد او مژده دادند و شخصيت عيسى عليه‌السلام را معرفى كردند، چنان كه در آيه 45 سوره آل عمران مى‏ خوانيم : إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِى الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ؛ به ياد آوريد هنگامى را كه فرشتگان (از جانب خدا) به مريم گفتند: اى مريم! تو را به كلمه‏ اى (وجود باعظمتى) از طرف خودش مژده مى‏ دهد كه نامش مسيح، عيسى پسر مريم است، در حالى كه در دو جهان، انسان برجسته و از مقربان درگاه خدا خواهد بود. عيسى عليه‌السلام تحت سرپرستى مادرش مريم عليه‌السلام بزرگ شد، در سن دوازده سالگى به مجلس عابدان و پارسايان و انديشمندان راه يافت، و با آن‏ها به مباحثه و مناظره پرداخت. آثار عظمت و معرفت فوق العاده، در همان نوجوانى در چهره‏ اش ديده مى‏شد. عيسى عليه‌السلام در سى سالگى مبعوث به رسالت شد، گرچه طبق آيه 30 سوره مريم وَ جَعَلَنِى نَبِيّاً هنگام كودكى در گهواره سخن گفت و خود را پيامبر خواند، ولى رسميت رسالتش از سى سالگى به بعد بود. او داراى معجزات فراوان از جمله درمان نمودن بيمارى هاى ناعلاج، و زنده كردن مردگان بود. كتاب انجيل بر او نازل شد، و داراى شريعت مستقل بود، و بنى اسرائيل را به سوى خداى يكتا و بى‏ همتا، دعوت مى كرد ، و بر اثر شرايط خاص زندگى و اجبار به سفرهاى متعدد براى تبليغ دين خدا، ازدواج نكرد و ناگزير بود كه به طور مجرد زندگى كند. از زهد عيسى عليه‌السلام اين كه مى‏ گفت : خدايا قرص نان جوينى صبح و ظهر و شب به من برسان، بيش از اين نرسان كه موجب طغيان من گردد. عيسى عليه‌السلام داراى دوازده يار مخصوص به نام حواريون بود، كه در عصرش و بعد از آن، او را بسيار يارى كردند و در گسترش آيينش كوشيدند، جز يك نفر از آن‏ها به نام يهودا اسخريوطى كه منافق گرديد. عيسى عليه‌السلام 33 سال عمر كرد، يهوديان او را دستگير كردند تا بكشند، خداوند او را از دست آن‏ها نجات داد و به آسمان برد، و در روزهاى آخر عمر، شمعون را وصى و جانشين خود نمود. حضرت يحيى عليه‌السلام او را تصديق كرد و از مبلغان آيين او گرديد.(762) آيين او تا بعثت پيامبر اسلام (610 سال) ادامه يافت، و اكنون تعداد پيروان حضرت مسيح عليه‌السلام در دنيا از تعداد همه پيروان اديان ديگر بيشتر است، كه به عنوان مسيحى خوانده مى‏ شوند . کانال👇 @Targomeh
(ع) رسالت عيسى عليه‌السلام و معجزات و پندهاى او حضرت عيسى عليه‌السلام در سى سالگى رسماً رسالت خود را به مردم اعلام نمود، و هر رسولى براى اثبات پيامبرى و رسالت خود معجزه دارد. عيسى عليه‌السلام به بنى اسرائيل گفت: انِّى قَد جِئتُكم بآيَةٍ مِن ربِّكُم؛ من از طرف پروردگار شما نشانه اى برايتان آورده‌ام . آنگاه پنج معجزه خود را به اين ترتيب برشمرد: 1 - من از گِل چيزى به شكل پرنده مى‏ سازم ، سپس در آن مى‏ دمم ، به فرمان خدا پرنده اى مى‏ گردد . 2 - كور مادرزاد را بينا مى‏ كنم . 3 - مبتلايان به بيمارى برص (پيسى) را بهبود مى‏ بخشم . 4 - مردگان را زنده مى‏ كنم . 5 - و از آن چه مى‏ خوريد و در خانه خود ذخيره مى‏ سازيد ، خبر مى‏ دهم . قطعا در اين نه نشانه اى براى شما به سوى حق است، اگر ايمان داشته باشيد. اى مردم! خداوند پروردگار من و شما است، او را بپرستيد، نه من و نه چيز ديگر را اين است راه راست. گروهى عيسى عليه‌السلام را تصديق كرده، ايمان آوردند، ولى گروهى ديگر او را انكار كرده و معجزات او را سحر و جادو خواندند. عيسى عليه‏ السلام همچنان مردم را به سوى توحيد دعوت مى‏ كرد، و با پند و اندرز، آن‏ها را به راه راست هدايت مى‏ نمود. روزى با حواريون (ياران خاص خود) از سرزمين اردن به بيت المقدس، حركت كردند. در بين راه هر كور و شل را مى‏ ديد به اذن خدا شفا می بخشيد. به اين ترتيب مردم را با آيات و نشانه‏ هاى الهى، از بت‏پرستى و انحراف بر حذر داشته و به سوى خداى بزرگ راهنمايى مى نمود. شخصى از او پرسيد: سخت‏ترين چيز چيست؟ فرمود: خشم خدا. از او پرسيد: چه چيز موجب دورماندن از خشم خدا است؟ فرمود: ترك خشم خود. به گفته مولانا: گفت عيسى را يكى هشيار سر چيست در هستى ز جمله صعب‏تر گفتش اى جان! صعب تو خشم خدا كه از آن دوزخ همى لرزد چو ما گفت از خشم خدا چبود امان گفت: ترك خشم خويش اندر زمان كظم غيظ است اى پسر خط امان خشم حق ياد آور و در كش عنان‏ کانال👇 @Targomeh
(ع) دو نكته آموزنده (مقام على عليه‌السلام و عفت مريم) در ماجراى تولد حضرت عيسى عليه‌السلام از مريم عليهاالسلام دو نكته وجود دارد كه پيام‏آور درسهاى بزرگ عقيدتى و عملى است. 1 - با اين كه حضرت مريم عليها السلام از هر نظر پاك بود، و همواره در محراب عبادت به سر مى‏برد و خدمتگزار مسجد بيت المقدس در جهت ظاهر و باطن بود، هنگام زايمان، از جانب خداوند به او خطاب شو از مسجد بيرون برو، و به تعبير قرآن به مكان دوردستى رفت،چرا كه حرمت مسجد را بايد نگه داشت. ولى در مورد ولادت حضرت اميرمؤمنان على عليه‌السلام هنگامى كه مادرش فاطمه بنت اسد عليهاالسلام مشغول طواف كعبه بود و درد زايمان او را فرا گرفت، ديوار كعبه شكافته شد، و ندايى به او رسيد كه وارد خانه كعبه شو، فاطمه عليهاالسلام داخل خانه كعبه شد، و آن ديوار ترميم يافت و حضرت على عليه‌السلام در درون كعبه يعنى در مقدس‏ترين مكان، متولد شد. و اين يك افتخار بزرگى است كه بيانگر عظمت حضرت على عليه‌السلام در مقايسه با حضرت عيسى عليه‌السلام مى‏ باشد ، از اين رو در طول زمان، علماى شيعه به اين مطلب بر عظمت على عليه‌السلام استدلال مى‏ كنند . 2 - حضرت مريم عليهاالسلام در رابطه با حفظ حريم عفت و حجاب، بسيار حساس و مراقب بود. هنگامى كه به اذن الهى بدون شوهر باردار شد، از اين نظر كه مردم جاهل مبادا به او تهمت ناجوانمردانه بزنند، بسيار ناراحت بود و شدت ناراحتيش به اندازه‌ای بود كه هنگام زايمان مى‏گفت: يا لَيتَنِى مِتُّ هذا وَ كُنتُ نَسياً مَنسِيّاً؛ اى كاش قبل از اين مرده بودم و به كلى فراموش مى‏ شدم . (مريم، 23) مسيحيانى كه ادعاى پيروى از حضرت عيسى عليه‏السلام مى‏ كنند ، ولى در اروپا و آمريكا و... آن همه دامنه بى عفتى را گسترش مى‏ دهند ، در حقيقت دورترين افراد نسبت به حضرت مسيح عليه‌السلام هستند، آن‏ها گستاخى را به جايى رسانده‌اند كه عكسى تحت عنوان عكس حضرت مريم عليهاالسلام پخش مى‏ كنند كه نمايانگر يك زن بدحجاب يا بى حجاب است و حتى در كنفرانس زنان كه سال گذشته در پكن برقرار شد، عكس آن چنانى را به عنوان عكس حضرت مريم عليهاالسلام بر بالاى دكور سالن كنفرانس نصب كرده بودند، زهى گستاخى و اهانت بى شرمانه كه روح پاك حضرت مريم عليهاالسلام از چنان نسبت‏هاى ناروا بيزار است، اكنون نيز او مى‏ گويد : كاش به دنيا نيامده بودم، يا به طور كلى فراموش مى‏ شدم و مرا به اين گونه عكس و تمثال، متهم نمى‏ كردند! عجيب است، مريم كه بايد سمبل حجاب و عفت گردد، به دست مردم نااهل، سمبل بدحجابى و دريدگى ضد حجاب شده است!! کانال👇 @Targomeh
(ع) مجازات همسفر عيسى عليه السلام ، بر اثر خودبينى‏ يكى از مهمترين كارهاى حضرت عيسى عليه‌السلام براى تبليغ دين برنامه سياحت و بيابانگردى بود. در يكى از اين سياحت‏ها، يكى از دوستانش كه قد كوتاه بود و همواره در كنار حضرت عيسى عليه‌السلام ديده مى‏شد، به همراه عيسى عليه‌السلام به راه افتاد، تا با هم به دريا رسيدند. عيسى با يقين خالص و راستين گفت: بسم‌الله ، سپس بر روى آب حركت كرد، بى آن كه غرق شود. آن شخص قد كوتاه هم وقتى كه عيسى عليه‌السلام را ديد كه بر روى آب راه مى‏ رود ، با يقين خالص گفت: بسم‌الله ، و سپس بر روى آب به راه افتاد، بى آن كه غرق بشود، تا به عيسى عليه‌السلام رسيد. ولى در همين حال، خودبينى او را گرفت و با خود گفت: اين عيسى روح الله است كه بر روى آب، گام بر مى‏ دارد ، من نيز روى آب حركت مى‏ كنم ، فَما فَضلُهُ عَلىَّ؟ بنابراين، عيسى عليه‌السلام چه برترى بر من دارد؟ همان دم زير پايش بى‏ قرار شد و در آب فرو رفت و فرياد زد: اى روح الله! دستم به دامنت، مرا بگير و از غرق شدن نجات بده. عيسى عليه‌السلام دست او را گرفت و از آب بيرون كشيد و به او فرمود: اى كوتاه قد! مگر چه گفتى؟ (كه در آب فرو رفتى) كوتاه قد: گفتم؛ اين روح الله است كه بر روى آب مى‏ رود ، من نيز بر روى آب مى‏روم. (بنابراين چه فرقى بين ما هست)، خودبينى مرا فراگرفت (و در نتيجه به مكافاتش رسيدم). عيسى عليه‌السلام فرمود: تو خود را (بر اثر خودبينى) در مقامى كه خدا آن را براى تو قرار نداده، نهادى. خداوند بر تو غضب كرد، اكنون از آن چه گفتى توبه كن. او توبه كرد، آن گاه به مرتبه اى كه خدا برايش قرار داده بود، بازگشت. کانال👇 @Targomeh
(ع) نمونه‌ای از تواضع حضرت عيسى عليه‌السلام روزى عيسى عليه‌السلام به حواريون (اصحاب نزديك و خاص) خود فرمود: من كارى با شما دارم، آن را انجام دهيد. (از آن جلوگيرى نكنيد.) حواريون: كارت را انجام بده، ما آماده هستيم. حضرت عيسى عليه‌السلام برخاست و پاهاى آن‏ها را شست، آن‏ها عرض كردند: اى روح خدا! ما سزاوارتر به اين كار هستيم. حضرت عيسى عليه‌السلام فرمود: سزاوارترين انسان به تواضع و فروتنى، عالِم است، من اين گونه به شما تواضع نمودم، تا بعد از من، شما نسبت به مردم، اين گونه تواضع كنيد. آن گاه عيسى عليه‌السلام افزود: بالتَّواضُعِ تَعمُرُ الحِكمَةُ لا بِالتَّكَبُّرِ، وَ كَذلِكَ فِى السَّهلِ ينبُتُ الزَّرعُ لا فِى الجَبَلِ؛ بناى حكمت با تواضع ساخته مى‏ شود، نه با تكبر، و همچنين زراعت در زمين نرم مى‏ رويد، نه در زمين سخت کانال👇 @Targomeh
(ع) هلاكت همسفر ابله عيسى عليه‌السلام مرد ابلهى در يكى از سفرها، با عيسى عليه‌السلام همسفر شد. او به جاى اين كه از محضر عيسى عليه‌السلام درسهاى معنوى بياموزد و خود را از آلودگى هاى گناه پاك نمايد، به جمع كردن مقدارى استخوان از بيابان پرداخت، و هدفش از اين كار، رشد معنوى نبود، بلكه هدفش يك نوع سرگرمى بود. استخوان‏هاى جمع كرده را به خيال اين كه استخوان‏هاى انسان مرده است، نزد عيسى عليه‌السلام آورد و اصرار پياپى كرد، كه با ياد كردن اسم اعظم، صاحب آن استخوان‏ها را زنده كند. عيسى عليه‌السلام به خدا عرض كرد: اين مرد اين گونه اصرار دارد. خداوند به او فرمود: او مرد گمراهى است و هدف الهى ندارد. سرانجام عيسى عليه‌السلام در حالى كه نسبت به او خشمگين بود، ناگزير به اذن الهى، صاحب آن استخوان‏ها را زنده كرد. ناگهان آن استخوان‏ها به صورت شيرى در آمد و به آن مرد ابله حمله كرد و او را دريد و خورد. معلوم شد آن استخوان‏ها، از شير مرده بوده است. عيسى عليه‌السلام به آن شير گفت: چرا او را دريدى و خوردى؟ شير پاسخ داد: چو تو به او خشم كردى. عيسى عليه‌السلام گفت: چرا خونش را نخوردى؟ شير گفت: زيرا قسمت من نبود. آرى، آن مرد ابله به جاى اين كه روح مرده خود را در محضر عيسى عليه‌السلام زنده كند، به سراغ استخوان‏هاى پوسيده رفت. اى برادر! غافل نباش، وقتى آب صاف ديدى، آن را در خاك نريز و گل آلود نكن، وگرنه سگ نفس اماره تو را مى‏ درد ، چنان كه شير، آن مرد ابله را دريد. بنابراين با خاك ريختن بر روى استخوان‏هاى سگ نفس اماره از صيد شدن به دست او جلوگيرى كن. هين سگ اين نفس را زنده مخواه كه عدو جان توست از ديرگاه خاك بر سر استخوانى را كه آن مانع اين سگ بود از صيد جان‏ کانال👇 @Targomeh
(ع) نااميدى ابليس از گمراه كردن عيسى عليه‌السلام روزى ابليس (شيطان جنّى) در گردنه اَفِيق بيت المقدس سر راه عيسى عليه‌السلام را گرفت، و با پرسش هايى مى‏ خواست او را گمراه كند، ولى از گمراه كردن او نااميد و سركوفته شد و عقب‏نشينى كرد. سؤال و جواب او و عيسى عليه‌السلام به اين صورت بود: ابليس: اى عيسى! تو كسى هستى كه عظمت پروردگارى تو به جايى رسيده كه بدون پدر به دنيا آمده اى. عيسى: عظمت مخصوص خداوندى است كه مرا چنين آفريد. چنان كه آدم و حوا را بدون پدر و مادر آفريد. ابليس: تو كسى هستى كه عظمت پروردگارى تو به جايى رسيد كه در گهواره سخن گفتى. عيسى: بلكه عظمت مخصوص آن خدايى است كه مرا در نوزادى به سخن آورد، و اگر مى‏ خواست مرا لال مى‏كرد. ابليس: تو كسى هست كه عظمت پروردگارى تو به جايى رسيد كه از گَل پرنده‌ای مى‏ سازى و سپس به آن مى‏ دمى و آن زنده مى‏ شود . عيسى: عظمت مخصوص خدايى است كه مرا آفريده و نيز آن چه را كه تحت تسخير من قرار داد آفريد. ابليس: تو كسى هست كه عظمت پروردگاريت به جايى رسيده كه بيماران را درمان مى‏ كنى و شفا مى‏ بخشى . عيسى: بلكه عظمت مخصوص آن خداوندى است كه به اذن او، بيماران را شفا مى‏ دهم و اگر اراده كند خود مرا بيمار مى‏ سازد . ابليس: تو كسى هست كه عظمت پروردگاريت به جايى رسيده كه مردگان را زنده مى‏ كنى . عيسى: بلكه عظمت از آن خدايى است كه به اذن او مردگان را زنده مى‏ كنم و آن را كه زنده مى‏ كنم ، به ناچار مى‏ ميراند و خدا مرا نيز مى‏ ميراند. ابليس: تو كسى هست كه عظمت پروردگاريت به جايى رسيده كه روى آب دريا راه مى‏ روى ، بى آن كه پاهايت در آب فرو رود و غرق گردى. عيسى: بلكه عظمت از آن خدايى است كه آب دريا را براى من رام نمود و اگر بخواهد مرا غرق خواهد نمود. ابليس: تو كسى هست كه زمانى خواهد آمد بر فراز همه آسمان‏ها و زمين و آن چه در ميانشان است قرار مى‏ گيرى ، و امور آن‏ها را تدبير مى‏ نمايى و روزى هاى مخلوقات را تقسيم مى‏ كنى . اين سخن ابليس، به نظر عيسى عليه‌السلام بسيار بزرگ آمد، همان دم گفت: سُبحانَ الَّلهِ مِلأَ سَماواتِهِ وَ ارضه وَ مِدادَ كَلِماتِهِ، وَ زِنَةَ عَرشِهِ وَ رِضى نَفسِهِ؛ پاك و منزه است خدا از هر گونه عيب و نقص، به اندازه پرى آسمان‏ها و زمينش و همه مخلوقاتش وو به اندازه وزن عرشش و خشنودى ذات پاكش. ابليس آن چنان از سخن عيسى عليه‌السلام منكوب شد كه با حالى زار و سرشكسته از آن جا گريخت و در ميان لجن زارى كثيف افتاد. کانال👇 @Targomeh