6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از....
دنیـا
از...
جـامونـده ها
از...
دلہــای شڪستـہ
از...
نالہ ھای سربه فلڪ ڪشیده
به ...
توکه شاهدبراحوالـم بودے و هستے 🙂❣
رفیقِ شهیدم صدامودارےڪہِ؟ :)
☘☘☘
#برادر_شهیدم
#کلیپ_شهید_مشلب
•┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈•
@TarighAhmad
•┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈•
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
💙✨💙✨💙✨💙 ✨💙✨💙✨ 💙✨💙 ✨ 💎 نآحِـــ🍃ـــــله 🖋 #قسمت_بیست_و_ششم با بابا و ریحانه نشستیم تو ماشین داداش علی
💙✨💙✨💙✨💙
✨💙✨💙✨
💙✨💙
✨
💎 نآحِـــ🍃ـــــله 🖋
#قسمت_بیست_و_هفتم
مشغول تست زدن شدم .
طبق برنامه ریزی نوبت جمع بندی مطالب چهار تا پایه اول و دوم و سوم و چهارم بود!!!
خسته به اتاق شلختم نگاه کردم که هرگوشه اش یه دسته کتاب روهم تلمبار شده بود .
دلم میخواست از خستگی همشونو پاره کنم .
دیگه حوصلمم از درس خوندن سر رفته بود
بند بند هر کتاب و از (از و به و در و را) حفظ بودم .
دیگه حالم بهم میخورد وقتی چشام به متناش میافتاد.
دلم هیجان میخاست .
بیخیال افکارم شدم و تست دینیو وا کردم .
تایم گرفتم و تو ده دقیقه تونستم ۹ تا سوالو بزنم از اینکه نمیتونستم زمانمو مدیریت کنم حرصم میگرفت .دوباره زمان گرفتمو با دقت بیشتری مشغول شدم.
این دفعه تونستم ۱۲ تا تستو تو ۱۰ دقیقه بزنم . خوشحال پریدم رو تختو با اون صدام یه جیغ داغون کشیدم که باعث شد خودم ازشنیدن صدام خجالت بکشم .
صدای ماشین بابا رو ک شنیدماز اتاق پریدم بیرون .
مامان و دیدم که با دست پر وارد خونه شد.
باعجله از پله ها پایین رفتمو ازدستش نایلکس خریدو کشیدم بیرون و همه ی خریداشو رومبل واژگون کردم .
به لباسایی ک واسه خودش خریده بود اعتنایی نکردم
داشتم دنبال لباسایی که واسه من خریده بود میگشتم که مامان داد زد
+علیک سلام خانم . لباسامو چرا ریخت و پاش میکنییی عه عه
هه نگرد واس تو چیزی نگرفتم
پکر نگاش کردمو
_چقد بدیییی توو راحت میگه واست لباس نخریدم .
مشغول حرف زدن بودیم که بابا هم با نایلکسای تو دستش اومد تو سلام کردمو از پله ها رفتم بالا که
بابا گفت
+کجا میری ؟ بیا اینو بپوش ببین سایزت هست یا نه
از خوشحالی خیلی تند پریدم سمتش و نایلکس و ازش گرفتم و محتویاتشو ریختم بیرون .
یه پیرهنِ بلند بود
سریع رفتم تو اتاقمو پوشیدمش.
رفتم جلو آینه و مشغول برانداز کردن خودم شدم .
پیرهن بلندِ آبی که تا رو مچ پام میرسید
و دامن زیرش سه تا چین میخورد .
آستین پاکتیشم تا رو ارنجم بود.
یقش هم گرد میشد و روش مدل داشت
رو سینشم سنگ کاری شده بود .
وا این چه لباسیه گرفتن برا من .
مگه عروسی میخام برم .
به خودم خیره شدم تو آینه که مامان درو باز کرد و اومد تو .
پشتش هم بابا اومو
عجیب نگاشون کردم.
_جریان این چیه ایا؟
مگه عروسیه؟
بابا خندیدو
+چقد بهت میاد .
مامانم پشتش گف
+عروسی که نه حالا .
_پس چیه این؟
+حالا بَده یه لباس مجلسی خوب پیدا کردم بعد سالی برات .
که واسه یه بار دقیقه نود نباشیم .
از حرفاشون سر درنمیاوردم بی توجه بهشون گفتم
_برین بیرون میخام لباسو در ارم .
از اتاق رفتن و درو بستن .
لباسه رو در اوردمو دوباره کنار کمدم گذاشتمش.
گوشیمو گرفتم
از رو جزوه های کلاسا عکس انداختم و برا ریحانه فرستادم .
اینستاگراممو باز کردم و داشتم دونه دونه پستا رو چک میکردم که چشمم به پست محمد داداش ریحانه افتاد.
عکس یه سری بچه بسیجی بود از پشت که تو اتوبوس نشسته بودن .
زیرشم نوشته بود:(پیش به سوی دیار عشق و دگر هیچ)
با خنده گفتم
_دیار عشق؟ دیارم مگه عشق داره
شاید منظورش همون بسیج و اینا باشن .
پیجشو باز کردم تا همه ی پستاشو ببینم.
دونه دونه بازشون میکردم و تند تند میخوندم.
همش یا مداحی بود یا لباس بسیجی یا شهید .
یه دونه عکسم محض رضای خدا از صورتش نزاشته بود واقعا فازشو درک نمیکردم .
تعداد بالای کامنتاش منو کنجکاو کرد تا ببینم چنتا فالوئر داره که دهنم از تعجب وا موند
اههههه 23k چه خبرهههه؟؟؟!
یاعلیییی
این از خودش عکس نزاشته که واسه چی انقدر بازدید کننده داره؟
لابد الکین...
خب حق داره الکی خودشو بگیره .
از پیچ مذهبیام مگه بازدید میکنن وا.
دقیقا چه چیزی براشون جذابه؟
عجبا .آدم شاخ در میاره!
تو افکارم غرق بودم و مشغول فضولی تو پیج این و اون که ریحانه پیام داد :مرسی عزیزم دستت درد نکنه
یه قلب براش فرستادمو گوشیمو خاموش کردم.
که مامان داد زد :
+فاطمهههه قرصات و خوردی؟
گوشیو انداختم رو تختو رفتم پایین .
قرصمو ازش گرفتمو با یه لیوان اب خوردم .
_مرسی مامان .
+خواهش میکنم.اخر من نفهمیدم تو این سرمایِ کوفتیو از کی گرفتی .
_والا خودمم نمیدونم .
اینو گفتم و دوباره از پله ها رفتم بالا که احساس سرگیجه کردم .
فوری اومدم تو اتاق و دوباره دراز کشیدم رو تخت ساعت ۱۱ شب بود
۲۰ دیقه هم نشد که خوابم برد
با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم .
به ساعت نگا کردم ۶ و نیم بود و نمازمقضا شده بود .
از تخت پاشدم رفتم دسشویی وضومو گرفتمو نمازمو خوندم .
با عصبانیت رفتمپایین که کسیو ندیدم.
با تعجب مامان و صدا زدم کسی جواب نداد .
رفتم تو اتاقش که دیدم گرفته تخت خوابیده. متوجه شدم که امروز شیفتِ شبِ.
بیخیال در اتاقو بستموسایلمو جمع کردم لباسامو پوشیدم و رفتم پایین .
با صدای بوق سرویسم کلافه بندای کفشمو بستمو رفتم تو ماشین !
به محض رسیدن به کلاس کیفمو انداختم رو صندلی و منتظر شدم که معلم بیاد....
📝 #ادامهـ_دارد
🔸
7.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افشاگرى نقشه حاميان دولت براى انتخابات،از كودتا تا تعويق انتخابات
پشت پرده راز مذاكرات تا گشايش اقتصادى در اين دوماه
.
اين كليپ بايد به دست همه
ايرانى ها برسه،حتما ببينيد و منتشر كنيد
.
#تكرار_فريب
#روحانى_دور_شو
#نه_به_تعويق_انتخابات
🌸•┄═•═┄•🌸
@TarighAhmad
🌸•┄═•═┄•🌸
#چادرانه ❣
وقتے ڪانونهاے سیاسے ضدایـ🇮🇷ــرانے ، براے نابودے #چـــادر شب و روز ندارن، معلوم میشه چادر دیگه یه پارچه مشڪے ساده براے حفظ حجاب نیست‼️
یه اسلحه است....
اسلحتو زمین نذار بانو! 👊🏻
شاید بدون چادر حجــ🧕🏻ـابت ڪامل باشه،
ولے مبارزهات چی⁉️🤨
#ریحانه ✨🌱|~
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
@TarighAhmad
اگه یکی تو کوچه خلوت مزاحمتون شد با تعجب بهش بگین:
تو میتونی منو ببینی؟😳
برگاش میریزه میره😉😂😂
#بخندمؤمن
✾✾✾══😂══✾✾✾
@TarighAhmad
✾✾✾══😂══✾✾✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عرض سلام خدمت بانوی والا مقام✋
عرض ادب خدمت دختر قتال العرب
منم ایرانی🇮🇷
تو حساب کن 🤝
روی شیعه های سلمانی 😍
#کلیپ_زینبی
•┄═━❝✨🌸✨❞━═┄•
@TarighAhmad
•┄═━❝✨🌸✨❞━═┄•
دعاےروزیازدهم🌙مبارکرمضان
🌸بسماللّٰهالرحمنالرحیم🌸
🌱اَللّهُمَّ حَبِّبْ اِلَیَّ فیهِ الْاِحْسانَ
وَکَرِّهْ اِلَیَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ
وَحَرِّمْ عَلَیَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ
بِعَوْنِکَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ💫🌱
🌿خدایا دوست گردان نزد من در این ماه احسان و نیکی را و ناخوشدار در پیش من در این روز فسق و نافرمانی و گناه را و حرام گردان در این روز بر من خشم کیفربار و آتش(سوزان) را به کمک خودت، ای فریاد رس فریادخواهان
#ماه_مبارک_رمضان
•═•••◈🌙◈•••═•
@TarighAhmad
•═•••◈🌙◈•••═•
رهبرانقلاب:
پروردگارا!
تو را به حق خون شهیدان،
تو را به حق اولیایت،
تو را به حق صاحبالزمان (ارواحنافداه)،
مرگ ما را هم به شهادت در راه خودت قرار بده.🌷
🌹 #شهادتم_آرزوست
#نائب_برحق_مولا
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
@TarighAhmad
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
#تقدیر_حضرت_آقا
مادران شهید یزدی در سال گذسته مورد تقدیر رهبر انقلاب قرار گرفتند😍
مصاحبهی «ریحانه» با مادران شهدای یزدی که مورد #تقدیر _رهبر انقلاب قرار گرفتند
حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانی نیمه شعبان فرمودند:
«در یزد مادر شهیدی با همکاری جمعی از بانوان، خانههای خودشان را به خیاطخانه تبدیل کردند که در این #خیاطخانهها #ماسک تولید میکنند و در اختیار مردم قرار میدهند.» ۱۳۹۹/۰۱/۲۱
یاد شهدا با صلوات🌹
پ.ن: کار فرهنگی
•┄═━❝✨🌸✨❞━═┄•
@TarighAhmad
•┄═━❝✨🌸✨❞━═┄•
#استوری😍
#تلنگرشهدایی✨
پیشنهاد دانلود👌
خدانکند که👇
❌حرف زدن و نگاه به نامحرم❌
برایتان عادی شود.😞
پناه میبرم به خدا♥️
از روزی که ❌گناه❌
فرهنگ و عادت مردم شود.😞
شهید حمید سیاهکالی مرادی🌹
#سالروز_ولادت🍃💚
┈┈••✾❀🌙❀✾••┈┈
@TarighAhmad
┈┈••✾❀🌙❀✾••┈┈
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
#استوری😍 #تلنگرشهدایی✨ پیشنهاد دانلود👌 خدانکند که👇 ❌حرف زدن و نگاه به نامحرم❌ برایتان عادی شود.😞 پ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگویند آغاز نو شدن
آغاز شدن بهار است 🌿
اما برای من روز تولد تو سرآغاز فصل دیگری از زندگیست😍
یادت باشه واسه من کاری کنی 🙃
#کلیپ
#ولادت_شهید
#حمید_سیاهکالی
•┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈•
@TarighAhmad
•┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈•
{✨🌼}
وَلَا تَحْزَنَ ،
وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ...
[قصص | ١٣]
-شکستگی های دلم را
نگه داشته ام، تو ترمیمشان کنی♥️🍃
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
|🌙|
#آیه_گرافی
•┄═•🌤•═┄•
@TarighAhmad
•┄═•🌤•═┄•