این نوع گاو به گفته رسانه خبری آمریکاییهای یهودی، از سال ۷۰ میلادی در دنیا پیدا نشده و یهودیان افراطی را چشم انتظار تولد و پرورشش گذاشته؛ تا آنجا که دست به دامن دانشمندان ژنتیک در آمریکا شدهاند تا این رویا را تحقق بخشند. چیزی که ابوعبیده فاش کرد انتقال این گاوها بود! ظاهرا این پروژه هزاران دلاری درنهایت در لابراتواری در تگزاس جواب داده! این را محمد ضیف، فرمانده کل گردانهای عزالدین قسام هم گفته بود. آن هم در روز اول جنگ، هفتم اکتبر.
نتیجه آنکه براساس گزارش میدل ایست مانیتور، پنج گاو موسرخ برتر انتخاب شدند و در ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۲ به اسرائیل پرواز کردند تا به طور مخفیانه در مزرعهای متعلق به موسسه تمپل در بیت شئان، شمال دره اردن، بزرگ شوند. جالب اینکه به گزارش اندیشکده مطالعات یهود، سازمانهای راستگرای یهودی با پیگیری ایده پرورش گاو، دامداران مسیحی انجیلی در تگزاس با اجرای پروژه پرورش گاو، وزارت امور اورشلیم با پیگیری ساخت محوطه مراسم، وزارت کشاورزی با معاف کردن این گاوها از علامتگذاری، وزارت خدمات دینی، اسکان و آموزش و پرورش با همکاری در تربیت افراد لازم برای اجرای این طرح، همگی در به سرانجام رسیدن این رویا مشارکتی جدی دارند.
اما ماجرای این گاوها چیست؟
مگر گاو موسرخ چه خاصیتی دارد؟
راستش را بخواهید تا قبل از سخنرانی ابوعبیده خیلی از ما به این دقت نکرده بودیم که یهودیان وارد مسجدالاقصی نمیشوند. آن محوطه وسیع که ۱۶ جایگاه باستانی عبادی دارد، به اعتقاد یهودیان محل معبد هیکل است؛ بنایی که به گفته سفر اعداد، بخشی از کتاب مقدس یهودیان، توسط حضرت سلیمان ساخته شده و بعد از تخریب، به دست هیرود بزرگ برای بار دوم بنا شده و در مراسم افتتاح آن هر بار یک گاو موسرخ قربانی شده!
بعد از آن که هیکل دوم هم از بین رفت، یهودیان منتظر نزول هیکل سوم از آسمان هستند و معتقدند با فرود آمدن ناگهانی این بنا از آسمان شرایط برای پایان دوران و ظهور مجدد مسیح فراهم میشود. پس تا آن روز کسی از این قوم حق ورود به محوطه را ندارد.
چرا؟!
چون یهودیان خود را پلید و آلوده میدانند و همانطورکه شبکه تی آر تی عربی در ۱۵ ژانویه امسال گزارش داده، آنها فکر میکنند تنها راه تطهیرشان این است که طی یک مراسم مفصل و با استفاده از گاو موسرخ غسل کنند تا اجازه ورود به این محوطه را پیدا کنند. نشان به آن نشان که به گزارش مشرق در تیرماه امسال خاخام بزرگ سفاردیها، که یک گروه تندروی یهودی هستند، به وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی حمله کرد و ورود او به محوطه حرم شریف را گناه دانست.
تِلیسه و تطهیر و تخریب
ایده گاو موسرخ یا تلیسه قرمز در کتاب مقدس یهودیان و حتی کتاب دانیال نبی ریشه دارد. بنیاسرائیل به دستور خداوند باید آن را قربانی و از خاکستر آن برای پاکسازی افرادی استفاده کند که با اجساد آدمیان در تماس بودند. طبق قوانین یهود خاکستر تلیسه قرمز (گاو ماده جوان) باید در سراسر حرم شریف (مکان فعلی مسجدالاقصی) پراکنده شود تا یهودیان بتوانند به آن وارد شوند.
این گاوهای موسرخ باید تولدی طبیعی داشته باشند، ماده باشند، دوساله و پرورش یافته در سرزمین اشغالی باشند، دوشیده نشده باشند، بیشتر از دو تار موی غیر سرخ نداشته باشند، و هیچ وقت زنجیری بر گردن آنها نینداخته باشند. این ویژگیها دقیقا در سفر اعداد از عهد عتیق آمده و حتی در سنتهای شفاهی یهودیان مثل تِلمود بخش میشنا هم به جزئیات آن افزوده شده است.
این آموزه دینی باعث شده گاوداران یهود در دو هزار سال گذشته دغدغه پرورش چنین موجودی را پیدا کنند و براساس گزارش سایت خبری خبرنی از شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل، گاوداریهایشان را با مراقبتی بیستوچهارساعته برای رعایت تمام اصول مورد نظرشان کنترل کنند و البته ناکام بمانند! حالا که به نظر میرسد این گاوها وارد سرزمین مقدس شدهاند، حرف مراسم پاکسازی باز پیش کشیده شده است.
مراسم پاکسازی به این شکل است که بعد از ذبح این گاوها به دست افرادی پاک و تعلیمیافته، آنها را میسوزانند و با چوب میکوبند، سپس همه را الک و ناخالصی زغال و گوشت را له میکنند تا خاکستر شود و هر چه را خاکستر نباشد از بین میبرند. شهرکنشینان برای تطهیر خود از خاکستر گاوهای سوخته، پس از مخلوط کردن آنها با آب برکهای که روی کوه زیتون شناسایی و برای مراسم آماده شده، استفاده میکنند.
همزمان با این مراسم، آغاز تخریب مسجدالاقصی نیز رقم میخورد زیرا به گزارش رسانه بریتانیایی میرر در ۲۴ سپتامبر سال گذشته، تازه در آن زمان است که یهودیان اجازه ورود به حرم شریف را پیدا میکنند. بعد از این مراسم موجودیت رژیم صهیونیستی از یک نهاد سیاسی سکولار به یک نهاد سیاسی یهودی تغییر ماهیتی واقعی پیدا خواهد کرد؛ تغییری که آغاز اتفاقاتی جدید خواهد بود.
نقش شهروند -
خبرنگاران در روایت جنگ غزه |
تاریخ را دیگر پیروز جنگ ها نمی نویسند
هدایت شده از هیئت خواهران طلبه و اساتید حوزوی مشهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی امیرالمومنین ضربت خورد
ناله و فریاد نزد...💔🥀
🎙استاد عالی
#شهادت_امام_علی
#شب_قدر
اللهم العن قتله امیرالمومنین😭😭
🔹هیئت خواهران طلبه مشهد🔹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 @heyat_kh_talabe_mashhad
هدایت شده از هیئت خواهران طلبه و اساتید حوزوی مشهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ماه_رمضان
🎥 پاسخ شهید بهشتی به این سوال که: " چرا روزه میگیریم؟"
چقدر این جواب شهید بهشتی زیبا بود... تا حالا از این زاویه نگاه نکرده بودم
🔹هیئت خواهران طلبه مشهد🔹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 @heyat_kh_talabe_mashhad
هدایت شده از هیئت خواهران طلبه و اساتید حوزوی مشهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی جالبه دقت کنید 👆👆👆
هر عملی انجام می دید هر زمان دعایی می کنید این ذکر را یادتون باشه👇👇
اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
🔹هیئت خواهران طلبه مشهد🔹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 @heyat_kh_talabe_mashhad
هدایت شده از هیئت خواهران طلبه و اساتید حوزوی مشهد
12.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
راز استفادهی حداکثریِ از شبهای قدر و دریافت تقدیرات عالی!
بهترین درخواست خدایی شدنه👌
امشب صفات خدا رو بخاهیم از خدا
🔹هیئت خواهران طلبه مشهد🔹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 @heyat_kh_talabe_mashhad
18.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 چرا از اهل دنیا دوری کنیم؟
🔸آیت الله مصباح یزدی ره
🇮🇷 تهذیب و اخلاق 🇮🇷
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اعترافات مئیر جاودان فر تحلیلگر صهیونیست در مورد اوضاع شمال و جنوب رژیم اسرائیل
Qodsnewsagency
سوءقصد به جان پوریا زراعتی - @mrtahlilgar.mp3
10.88M
🔗 سوءقصد به جان پوریا زراعتی در لندن
🎙 گروهک منافقین در لندن با حمله به پوریا زراعتی او را روانه ی بیمارستان کردند.
چرا منافقین بین تمام مهره ها زراعتی را انتخاب کرد؟
در این مرحله حذف وی و انداختن آن به گردن جمهوری اسلامی چه کمکی به مجاهدین خلق میکند؟
آیا زراعتی هم به سرنوشت رضا حقیقت نژاد مبتلا شده ؟
چرا اپوزیسیون، از نحوه مرگ رضا حقیقت نژاد حرف نمیزند؟
نوشته های روانشناس خانواده :
با یکی از مراکز مشاوره قوه قضاییه
برای حل اختلاف بین زوجین همکاری میکنم.
یک روز خانم جوانی، مراجعه کرد ،
میخواست طلاق بگیرد
گفتم : برای طلاق کمک نمی کنم!
گفت: دیگه نمیتونم ادامه بدم !
مردد بود طلاق بگیرد و یا راه حلی برای تنفری که از همسرش داشت پیدا کند.
بچه ۶ ،۷ ماهه ای داشت دختر ، خیلی ناز و زیبا و شیرین...
می گفت:
زندگی خوبی داشتیم
همسرم ، آدمی خوب، معتقد و نمازخوان است...
ولی یک روز آمد خونه و گفت؛ توی خیابون
یک مدل رنگ مو دیدم... خیلی قشنگ بود ...
من به همسرم اطمینان داشتم که خیلی چشم پاک و درستکار است و همه حرفهایش را به من می گوید ،
گفتم؛ خب چه رنگی بود ؟
گفت؛ دقیق نمیدونم ،
توش رگه های طلایی بود، رنگ عجیبی بود!
خلاصه نشستیم و با هم انواع رنگ ها را سرچ کردیم ؛
دو مدل را انتخاب کرد بهم نزدیک بود ،
گفتم؛ فردا میروم موهایم را این رنگی میکنم...
فرداش رفتم آرایشگاه نزدیک خونه
و گفتم موهام را این رنگی کن .
خیلی خوشحال بودم ، یه شام عالی درست کردم و کمی آرایش ، میز را چیدم با شمع و سالاد تزیینی و یه لباس خوب...
منتظر شدم اومد
تا مرا دید گفت؛ خوشگل شدی ولی
اون رنگی که من دیدم نیست،
گفتم بهانه نگیر
بیا شام بخوریم و زندگی را تلخ نکن.
گفت باشه
یکهفته ای گذشت
گفت؛ یکی از دوست هام میگه یه آرایشگاه خوبی هست که خانمش میره
تو هم برو آنجا....
قبول کردم و رفتم و عکس رنگ را نشون دادم.
به خانمه گفتم این پلیت رنگ را بیار بیرون خودش انتخاب کنه.
بنده خدا پذیرفت.
رنگ و همسرم با کلی وسواس انتخاب کرد و ....
اینبار موند تو ماشین دخترم را نگه داشت و بعد با هم رفتیم خونه بعد آرایشگاه.
باز تا موهام را دید ،گفت نه، اون نیست
خیلی ناراحت شده بودم
گفتم برو ، همون خانم را پیدا کن.
و دعوای لفظی و چند روز قهر و ....
گذشت ،دو هفته بعد گفت بیا بریم ی جای دیگه ...
گفتم اون آرایشگاه گرونه
ما تو اجاره خونه موندیم.
چند روز بعد آمد و گفت باشه ی وام گرفتم ،فهمیده بودم اون مو مش هم داشته و...
رفتیم یک جای گرونتر ،خدایا خودت کمک کن
آرایشگر گفت نمیشه باید رنگهای قبلی بیاد پایین و...
دو ماه صبر کردم و رفتم دو باره که نه چند باره..
این مدت خونمون شده بود دعوا خونه.
دیگه اون عشق و گرمی تو زندگیمون نبود.
ی شب گریه کردم ،اون هم با من گریه کرد و عذر خواهی و ...
خواهش کرد برای آخرین بار.
رفتم آخرین بار ، ......با پول وام و ....بماند.
وقتی من را دید شروع کرد به داد و بیداد ، و عصبانی و اینکه تو دیگه کی هستی و من با تو چکنم و ..همینطور فریاد کشان ، برای اولین بار پرتم کرد کنار اطاق،
دخترم تو بغلم بود ،از دستم افتاد و خورد به لبه مبل جهیزیه ام.....
بچه شوک شده بود،
فقط فریاد میزد ،نمیتونستم آرامش کنم، بچه ام تازه راه افتاده بود ،کفش بوق بوقی براش گرفته بودم ....
پاهای خوشگل دخترم درد گرفته بود انگار ....
رفتیم اورژانس بیمارستان و آرامش بخش و ...
فردا و فردا و فردا ،بچه ام آزمایشگاه و دکتر متخصص و ....
آخرش گفتند .... قطع نخاع شده.
به من بگو با بچه قطع نخاعی کجا برم.
من شوهرم را دوست داشتم، اون هم منو دوست داشت ..
آتیش به جونش بگیره اونکه موهاش را آن طوری رنگ کرده بود و توی خیابان...
نه ، تقصیر شوهرمه
اگر چه دیگه لال شده ..
فقط اشک میریزیم..
ازش متنفرم
دوستش داشتم
بچه م را چه کنم
تو را خدا برای قاضی بنویس طلاق.....
همه جور حرف میزد
مضطر بود.
من هم اشک ریختم!
به چهره معصوم دخترش نگاه میکردم. نمیدونستم چی بگم.
چشمهای پریشان زن و شوهر و پاهای قشنگ دختر کوچولو با کفش بوق بوقی.
خانمای بی حجاب، نمیدونن با موهای پریشان خود، چند تا زندگی را پریشان کردن ؟
سوال کردن
چرا حاج آقا صدیقی گفته ؛
امضای من جعل شده !
منظور ایشون از جمله امضای منو جعل کردن، شاید بدین مفهوم باشه که من چنین محتوایی را امضاء نکردم ..
مثل قصه ی حشمت فردوس که برگه وکالت را امضاء کرده بود ولی پسرش همه اموال حاج آقا را به اسم خودش منتقل کرده بود !
حشمت فردوس مرتب میگفت؛
من چنین چیزی را امضا نکردم!
4_5846143010382809357.mp3
3.45M
رهبر فرزانه انقلاب :
پیروزی ، تضمین شده است ...🌹