May 11
📝 پایِ درسِ نور...
فوالله... لا اغضبتنی و لا عصت لی امراً و لقد کنت انظر الیها فتنکشف عنّیالهموم والاحزان
سوگند به خدا که فاطمه علیها السلام هیچگاه مرا خشمگین نکرد و در هیچ کاری از من سرپیچی ننمود و من هرگاه به فاطمه علیها السلام نگاه میکردم، غم و اندوه از من زدوده میشد.
📚 بحارالانوار/43/134
#روز_مادر #میلاد_حضرت_زهرا #مادر
🌱🌸•●@karbalaah●•🌸🌱
امشب دو تا عیدی خواهیم داشت 😊
با ما همراه باشید تا دقایقی بعد...
#روز_مادر #میلاد_حضرت_زهرا #مادر
⬅️ فوروارد ➡️
ما را به دوستانتان معرفی کنید👇🏻
•●@karbalaah●•
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این از عیدی اول:
در شام میلاد امام رضا علیهالسّلام یکی از خادمین کانال، دعاگو و نائب الزيارة شما هستند.
السلام علیک یا أباالحَسَن علي بن موسی الرضا....
#روز_مادر #میلاد_حضرت_زهرا #مادر
🌱🌹•●@karbalaah●•🌹🌱
اینم دومین عیدی🌹
إنشاءالله مبارکترین عیدها که ظهور امام زمان علیهالسّلام هست رو ببینیم😊
و البته اینم یادآوری کنم، ما کاره ای نيستیم این عیدیها بانی داره 😁
✅ بانی محترم گفته هر نفر یک عیدی🌷
لطفاً مراعات کنید تا تعداد بیشتری بتونند دریافت کنند🙏🏻
https://pay.eitaa.com/v/?link=bF2wH
#روز_مادر #میلاد_حضرت_زهرا #مادر
🌱🌸•●@karbalaah●•🌸🌱
یک روز دعای مادرم میگیرد...
💚 اللهم عجل لولیك الفرج 💚
#امام_زمان #میلاد_حضرت_زهرا #روز_مادر
🌹🌼•●@karbalaah●•🌼🌹
⁉️ نمیدونم این قضیه راسته یا نه...
ولی قشنگه...
اسمش عبدالله بود.
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود...
وضع مالی درست و حسابی نداشت و
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد.
تو شهرِ این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد...
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت و خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط. . . !
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔...
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه ...
اومد خونه
به خانمش گفت
خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه؟؟؟
کتکش زد...
و گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری...
و اِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که.
هی میگفت
آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 ...
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم...
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریهاش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ،
بعد برو بفروش
خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریهاش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید، عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت.
با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد ...
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود ...
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد...
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود❤️😍
میخوام بگم حسین...
تو حواست به عبدالله بود...
حواست بود خرج هیئتت رو نداره...
اینجوری هواشو داشتی...
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
میشه یه شب
حسین حسین بین الحرمین باشه؟!🚶🏿♂
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم... 💔😔
آخه جایی رو غیر حرمت نداریم به خدا...
کجا بریم ما ؟؟
خودت مارو بردی زیر عَلَم...
آقا خودت مارو عاشق کردی...
دوساله حرم نیومدم💔
عاشقا میفهمن چی میگم...
خودمو میگم...
منم عبدالله دیوونه...
تو منم بخر...
#امام_زمان #کربلا #دلتنگی
•●@karbalaah●•
9.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همهی دلخوشیام
آخرِ شبها
این است:
دو سه خط با
❤️ تو ❤️
سخن گفتن و آرام شدن...
#امام_زمان #روز_مادر #مادر
•●@karbalaah●•