❣﷽❣
📚 #رمان
#عاشقانه_شهدا ♥️
#خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی
↲به روایت همسرشهید
3⃣ #قسمت_سوم
💟تو کُلّ جلسه #خواستگاری یه لبخند قشنگ تو چهره ش دیده میشد. به ندرت به هم نگاه میکردیم، ولی هر بار که چشَم به چهره ش می افتاد اون لبخندو مي دیدم طی این دو ساعت به طور عجیبی مهرش به دلم نشست💖 تو این مدت کوتاه یه احساس #شوق خاصی تو دلم رخنه کرده بود
💟خودمو دختر خوشبختی میدیدم
که یه #زندگی دوست داشتنی در انتظارشه. هی تو دلم بالا و پایین کردم تا آخرش به خودم جرأت دادم و ازش پرسیدم: چرا بین این همه دختر، #من…؟با یه لبخند زیبا☺️ گفت: راستش اونقده سنگین و نجیب بودید که من شیفته شما شدم، الآن حدود یه سالی میشه که به شما فکر میکنم و زیر نظرتون دارم
🕎یهو تموم وجودم گرم شد. دلم پر از ذوق شد😍 از تعریفاش. تو ذهنم مدام مراسمایی رو که #باهم دعوت بودیمو مرور میکردم و میگفتم: لابد اون روزو میگه یا فلان حرفمو شنیده و...
💟تو همین افکار بودم که انگار تیر خلاصو زده باشه تو یه جمله کوتاه گفت: فقط اینو بدونید که #خوشبختتون میکنم، قول میدم. این حرفش چنان دلگرمی♥️ و اطمینانی بهم داد که همه چیزو تموم شده دیدم. سرمو انداختم پایین و گونه هام سرخ شد و ساکت موندم خندید و گفت: سکوت کردید، پس راضی هستید😉
💟از اتاق که رفتیم بیرون #مادرش پرسید: خب بالاخره به نتیجه ای رسیدید؟ از قیافه هاتون معلومه که دلتون پیش هم گیر کرده؟! آره⁉️ جفتمون سرمون پایین بود و میخندیدیم😅
💟مادرامون به هم و به ما تبریک میگفتن و شیرینی🍱 تعارف میکردن اصلا باورم نمیشد منی که اصلا به #ازدواج فکر نمیکردم عرض دو ساعت اینقده نظرم نسبت به زندگی و آینده تغییر کنه
✍پ.ن:
قشنگ ترین حس میدونید چیه؟
اینکه یه آقا اونم نه هرررر آقایی
بلکه اونی که قراره بشه زندگیت
ازت کلی تعریف کنه و
اعتماد بنفست بره بالا 😊😍
#ادامه_دارد ...
╔═.💚.═════╗
@TowardsLighting
╚═════.💚.═╝
#عاشقانه_شهدا ♥️
#خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی
↲به روایت همسرشهید
4⃣ #قسمت_چهارم
💟سر #سفره_عقد اونقد ذوق زده بود که منو هم به هیجان می آورد. وقتی خطبه جاری شد و #بله رو گفتم صورتمو چرخوندم سمتش تا بازم اون لبخند زیبای همیشگیشو ببینم😍 اما به جای اون لبخند زیبا اشکای شوقی رو دیدم که با #عشق تو چشاش حلقه زده بود. همونجا بود که خودمو #خوشبخت_ترین زن دنیا دیدم
💟محرم که شدیم. دستامو گرفت و خیره شد به چشام، هنوزم باورم نمیشد
بازم پرسیدم: چرا من…⁉️ از همون لبخندای دیوونه کننده تحویلم داد و گفت: #تو قسمت من بودی و من قسمت تو قلبم از اون همه خوشبختی تند تند میزد💗 و فقط خدا رو شکر میکردم به خاطر #هدیه عزیزی که بهم داده بود
💟هر روزی که از عقدمون میگذشت
بیشتر به هم #عادت میکردیم. طوری که حتی یه ساعتم نمیتونستیم بی خبر از هم باشیم. هیچ وقت فکرشو نمیکردم تا این حد مهربون و احساساتی باشه به بهونه های مختلف واسم کادو🎁 میگرفت و غافلگیرم میکرد. وقتی صحبت از برگشتش به #خدمت پیش اومد خیلی دلامون گرفت. بغض و #دلتنگی از همون موقع تو چهره هردوتامون پیدا بود
💟وقتی که رفت یه دل سیر دور از چش همه گریه کردم😭بعدشم پناه بردم به دفترچه دلنوشته هام، تقریبا هر روز زنگ میزد سعی میکرد با شوخی و خنده دلتنگیامو کم کنه خیلی فکر #احساساتم بود. همه سعیشو میکرد تا من احساس ناراحتی نکنم، وقتی گفت داره میاد مرخصی، اونقده ذوق کردم😍 که همه خونواده خنده شون گرفته بود. هر بارم با گل و شیرینی مستقیم میومد خونه ی ما ...
#ادامه_دارد ...
╔═.💚.═════╗
@TowardsLighting
╚═════.💚.═╝
🍃🎧🍃🎧
پنج قانون عشق
فایلی فوقالعاده مهم
در مورد آگاهی های گفته شده در این فایل صوتی تفکر کنید.
اون ها رو باور کنید
و بعد این آگاهی ها رو وارد زندگی خودتون کنید.
بارها گوش کنید...
#سعید_زاهد
🍃@TowardsLighting
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
...:
ارسال شده از سروش+:
#اخلاق_زیبا🌷
🔺️مادر شوهر بعد از اتمام ماه عسل با تبسم به عروسش گفت: تو توانستی در عرض سی روز پسرم را وادار به انجام نمازهایش در مسجد بکنی ؛ کاری که من طی سی سال در انجام آن تلاش کردم و موفق نشدم....!
عروس جواب داد: مادر داستان سنگ و گنج را شنیدهای؟
میگویند سنگ بزرگی راه رفت و آمد مردم را سد کرده بود ، مردی تصمیم گرفت آن را بشکند و از سر راه بردارد. با پتکی سنگین نود و نه ضربه به پیکر سنگ وارد کرد و خسته شد.
مردی از راه رسید و گفت : تو خسته شدهای ، بگذار من کمکت کنم. مرد تنها صدمین ضربه را وارد کرد و سنگ بزرگ شکست ، اما ناگهان چیزی که انتظارش را نداشتند توجه هر دو را جلب کرد. طلای زیادی زیر سنگ بود.
مرد دوم که فقط یک ضربه زده بود گفت: من پیدایش کردم ، کار من بود ، پس مال من است. مرد گفت: چه میگویی من نود و نه ضربه زدم دیگر چیزی نمانده بود که تو آمدی!
مشاجره بالا گرفت و بالاخره دعوای خویش را نزد قاضی بردند و ماجرا را برای قاضی تعریف کردند.
مرد اول گفت : باید مقداری از طلا را به من بدهد ، زیرا که من نود و نه ضربه زدم و سپس خسته شدم و دومی گفت: همهی طلا مال من است ، خودم ضربه زدم و سنگ را شکستم.
قاضی گفت : نود و نه جزء آن طلا از آن مرد اول است ، و تو که یک ضربه زدی یک جزء آن از آن توست. اگر او نود ونه ضربه را نمیزد ، ضربه صدم نمیتوانست به تنهایی سنگ را بشکند.
و تو مادر جان سی سال در گوش فرزند خواندی که نماز بخواند بدون خستگی و اکنون من فقط ضربه آخر را زدم...!
💚چه عروس خوش بیان و خوبی ، که نگذاشت مادر در خود بشکند و حق را تمام و کمال به صاحب حق داد و نگفت : بله مادر من چنینم و چنانم ، تو نتوانستی و من توانستم. بدین گونه مادر نیز خوشحال شد که تلاشش بی ثمر نبوده است
👌اخلاق اصیل و زیبا از انسان اصیل و با اخلاق سرچشمه میگیرد جای بسی تفکر و تأمل دارد ، کسانی که تلاش دیگران را حق خود میدانند کم نیستند اما خداوند از مثقال ذرهها سوال خواهد كرد.
🍃@TowardsLighting
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
آدم زنده به محبت نیاز دارد
و مرده به فاتحه
ولی ما جماعت برعکسیم
برای مرده گل می بریم
و فاتحه ی زندگی بعضی ها را
می خوانیم...!
🍃@TowardsLighting
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
ﺯﻣﻮﻧﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺩﺧﺘﺮ ۱۴ ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ۲۶ ﺳﺎﻟﺸﻪ😁..ﺯﻥ ۴۰ ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ۱۴ ﺳﺎﻟﺸﻪ 😳...ﭘﺴﺮ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﺧﺘﺮﻩ 😛..ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﭘﺴﺮﻩ 😄...ﺑﻌﺪ ﻣﯿﮕﻦ ﭼﺮﺍ ﺩﯾﻮﻧﻪ ﺷﺪﯼ
ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ 😂...ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑنی 😭)ﺗﻮ ﺣﻤﺎﻡ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧﻦ 😅)ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﻣﯿﺨﻮابن ، ﺗﻮ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﺑﺎ ﺗﻠﻔﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻦ 😱😎ﻣﻮﻗﻊ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﻦ 😇ﻣﻮﻗﻊ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻣﯿﺪﻥ( 🚕
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﺯﺵ ﻣﺘﻨﻔﺮﻥ " ﻋﺸﻘﻢ " ﻣﯿﮕﻦ😘😘😍😍
ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻥ ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯿﮑﻨﻦ 😍😍
ﻣﻮﻗﻊ ﺗﯽ ﻭﯼ ﺩﯾﺪﻥ تلگرامﭼﮏ ﻣﯿﮑﻨﻦ ، ﻣﻮﻗﻊ تلگرام ﭼﮏ ﮐﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ 😳😳😳
ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭن 😄😄😄
ﻣﻮﻗﻊ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺧﻮﺍﺑﻦ😳
ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻣﯿﺨﻮﻧﻦ 💌
ﻭ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻦ 🙏🙏🙏ﯾﻨﯽ ﻫﯿﭻ ﺟﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺣﺎﻟﺘﯽ ﺍﺻلا ﻣﻤﮑﻦ
ﻧﯿﺴﺖ☺️☺️...ﻧﺨﻨﺪ 😀😀ﺧﻮﺩﺕ ﻫﻢ ﻫﻤﻴﻨﺠﻮﺭﻱ هستی👍👍👍
ﻣﯿﺮﯼ ﺯﻥ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﻣﯿﮕﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟😂ﻣﯿﺮﯼ ﻣﺴﮑﻦ مهر ﺛﺒﺖﻧﺎﻡ ﮐﻨﯽ ﻣﯿﮕﻦ ﺯﻥ ﺩﺍﺭﯼ؟😳
ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻨﻮ ﮔﻮﺵ ﮐﻦ : ﻣﯿﺮﯼ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺷﻐﻞ ﻣﯿﮕﻦ ﻣﺘﺎﻫﻠﯽ ؟😁
ﻣﯿﺮﯼ ﻣﺘﺎﻫﻞ ﺷﯽ ، ﻣﯿﮕﻦ ﺷﻐﻠﺖ ﭼﯿﻪ ؟
به ایران خوش آمدی 😂😂😂😍😍
🍃@TowardsLighting
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
...:
*بزرگی را گفتند: تو برای تربیت فرزندانت چه میکنی؟*
گفت: هیچ کار
گفتند: مگر میشود؟
پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟
گفت: من در تربیت خود کوشیدم
تا الگوی خوبی برای آنان باشم.
فرزندان ، راستی گفتار و درستی رفتار پدر و مادر را می بینند ، نه امر و نهی های بیهوده ای که خود بدان عمل نمیکنند.
تخم مرغ اگر با نیروی بیرونی بشکند ، پایان زندگیست.
ولی اگر با نیروی داخلی بشکند ، آغاز زندگیست.
*همیشه بزرگترین تغییرات از درون شکل میگیرد*.
درون خود را بشکن تا شخصیت جدیدت متولد شود.
آنگاه خودت را خواهی دید
*اهل دلی میگفت* :
*تاریخ تولدت مهم نیست، تاریخ تحولت مهم است*.
اهل کجا بودنت مهم نیست ، اهل و بجا بودنت مهم است.
منطقه زندگیت مهم نیست ، منطق زندگیت مهم است.
*درود بر کسانی که دین دارند و تظاهر ندارند*.
*دعا دارند و ادعا* *ندارند*.
*نیایش دارند و نمایش ندارند*
*حیا دارند و ریا ندارند*.
*رسم دارند و اسم* *ندارند*
🍃@TowardsLighting
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
...:
*آقایون بخونن*
*آقایان_فراموش_نکنند*
💠هیچ وقت نگید من دارم #کار میکنم و خانمم داره اینو میبینه و باید بفهمه این یعنی #دوست داشتنش
💠خانم شما به #شنیدن واژههای دوست داشتن و #ابراز علاقه و محبت #کلامی و رفتاری نیاز داره!
💠و این مساله همچون نیاز به آب خوردن، نیازی #همیشگی است
🍃@TowardsLighting
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
...:
💫
بعضی از ادمها
فکر میکنند
قوی بودن،یعنی
هیچگاه احساس درد نکردن
اما در واقع قویترین آدمها
اونهایی هستند که
درد رو حس میکنند
میفهمند و میپذیرند
🍃@TowardsLighting
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃