امروز هم از شبکه دو اطلاعات شهید را نگاه کنید
🕖 ساعت عاشقی به وقت امام رئوف
#به_نیابت_از_شهدا
#صلوات_خاصه_امام_رضا_(ع)
#راه_خدا
🕊اللهم صلَّ عَلی عَلی بن موسَی الرّضا المرتَضی ، الامامِ التّقیًَ النّقیَّ و حُجّتکَ عَلی مَن فَوقَ الارضِ و مَن تَحتَ الثَّری، الصّدیقِ الشَّهیدِ صّلَوهً کثیرَهً تامَهً زاکَیَهً مَتَواصِلهً مُتَواتِرَهً مُتَرادِفَهً کافضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدِِ مِن اولیائِکَ🕊
@downloal
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
کانال راه خدا نیاز به یک ادمین فعال میباشد جهت ادمین شدن به ای دی زیر مراجعه کنید
@Boaspl
دعای فرج
ساعت22 خواندن دعای فرج فراموش نشه
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباًكَلَمْحِ
الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِب الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَه السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#راه_خدا
@downloal
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
#سلام_مولا_جانم ❤
🥀چہ کنم چہ چارہ سازم
کہ شوم فدای مهدے
❣چہ کنم کہ من ببینم
رخ دلربای مهدے
🥀چہ خوش است آن زمانی
برسد کہ زندہ باشم
❣منِ بینوای مسکین
شنوم صدای مهدے
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
💠قسمت بیست و سوم رمان قیمت خدا
📕این داستان : رویای طوفانی
برای فرار زمان بندی کردم و در یه زمان عالی نقشه ام رو عملی کردم ... وسائل و پاسپورتم رو برداشتم و مستقیم رفتم سفارت ... تمام شرایط و اتفاقات اون چند سال رو شرح دادم ... من متاهل بودم و نمی تونستم بدون اجازه متین به همراه پسرم، ایران رو ترک کنم ...
شرایط خیلی پیچیده شده بود ... مسائل دیپلماتیک، اغتشاش های ایران، عدم ثبات موقعیت دولت در ایران که منجر به تزلزل موقت جهانی اعتبار دولت شده بود و ... دست به دست هم داده بود ...
هر چند من دخالتی در این مسائل نداشتم اما احساس گناه می کردم ... که در چنین شرایطی دارم ایران رو ترک می کنم ... هر چند، چاره دیگه ای هم نداشتم ... هیچ چاره ای ...
متین خبردار شده بود ... اومد سفارت اما اجازه ملاقات بهش ندادن ...
دولت و وزارت خارجه هم درگیرتر از این بود که بخواد به خروج بی اجازه یه تبعه عادی رسیدگی کنه ... و من با کمک سفارت، با آرتا به لهستان برگشتم ...
پام که به خاک لهستان رسید از شدت خوشحالی گریه ام گرفته بود ...
برام هتل گرفته بودن و اعلام کردن تا هر زمان که بخوام می تونم اونجا بمونم ... باورم نمی شد ...
همه چیز مثل یه رویا بود ... اما حقیقت اینجا بود ... یه رویا فقط تا پایان خواب ادامه داشت ... جایی که بالاخره یه نفر صدات کنه و تو از خواب بیدار بشی ... مثل رویای کوتاه من، رویایی که کمتر از یک ماه، طوفانی شد ...
کم کم سر و کله افراد عجیبی پیدا شد ... افرادی که ازم می خواستن علیه اسلام، حقوق زنان، حقوق بشر و ... در ایران صحبت کنم ... هنوز ایران درگیر امواج شدیدی بود اما اونها می خواستن با استفاده از من ... طوفان دیگه ای راه بندازن ...
افرادی که می خواستن من رو به اسطوره آزادی خواهی در تقابل و مبارزه با جامعه ایرانی تبدیل کنن ...
⬅️ادامه دارد...
@downloal
🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️
امروز از شبکه دو هم اطلاعات شهید خواهد گذاشت