بسم الله الرحمن الرحیم
والتین والزیتون
✍🏼پرستو علیعسگرنجاد
https://t.me/takooch
پست قبلی من را ببینید. همین چند ساعت پیش برایتان نوشتمش. دربارهٔ سریال دنیای شیرین دریاست. من همین چند ساعت پیش داشتم خوشخوشان با شما خاطرهبازی میکردم و روحم هم خبر نداشت کیلومترها آنطرفتر، زنی پیکر بیجان بچهاش را در آغوش گرفته و کمرش هرگز راست نخواهد شد.
این پسر بچه را میبینید؟ این صورت گلانداخته، این شلال طلایی موها که آدم را یاد شازدهکوچولو میاندازد، حالا زیر خاک فلسطین آرام خوابیده. او «محمد التمیمی»ست، یکی از اهالی روستای «نبیصالح» که مثل دریای داستان ما، داشته میان درختها و جویبارها، ساده و صمیمی، بزرگ میشده. سگیونیستها او را کشتند، وقتی در ماشین پدرش نشسته بود تا به دیدن اقوامشان بروند و حتماً چشمهایش از ذوق مهمانی میدرخشید. رگبار گلولهٔ اشغالگران که بیدلیل به سمتشان هجوم آورد، محمد دوساله حتماً در آخرین نگاهها پی مادرش بوده. سرش برای میزبانی سرب داغ گلولههای اسقاطیلی، زیادی کوچک نیست؟
مادرش چندهزاربار قرار است این عکس را تماشا کند؟ چقدر قرار است برای این انگشتهای کوچک معصوم که اینطور کودکانه به هم گره خوردهاند، بمیرد؟ چقدر قرار است بخواند «بأی ذنب قتلت؟» و آنقدر گریه کند تا گونههایش از شوری اشک بسوزد؟ این اشکها برای او بچه میشود؟
من یک بار دیگر هم برایتان نوشته بودم. گفته بودم «من، متصلم به همهٔ مادران جهان. من با آن مادر فلسطینی که زیتون را هسته میگیرد و در دهان بچهاش میگذارد، یکجانم. من با آن مادر عراقی که اول محرم گوشواره از گوش دخترش درمیآورد، قلب مشترک دارم.» اینها را نوشته بودم، اما حق مطلب ادا نشده بود. نتوانسته بودم بگویم هربار که کودکی در فلسطین شهید میشود، من پابهپای مادرش، تمام لحظات زندگیاش را مرور میکنم. شیرخوردنش را به یاد میآورم، اولین قدمش، اولین کلمهاش، اولین خندهاش… مادرها خوب میفهمند این یادآوریها، مادر فرزندازدستداده را خواهد کشت… و فریاد از درد مادری که بچهاش را به ظلم کشته باشند…
ما جز سوختن، بضاعتی نداریم. سالهاست با هر عکس تازهای که از شهدای سرزمین زیتون به دستمان میرسد، آتش میگیریم. عکسها، نامها، داغها، نمیگذارند زخم کهنهٔ ما دلمه ببندد. تقدیر خدا فعلاً این است که با کلماتمان، با اشکهایمان، با فریادهایمان، خود را از بهتان بیعاری و بیدردی و بیتفاوتی برهانیم. دندان خشم و دریغ روی هم میساییم و صبر میکنیم تا آن روز که خدا نابودی قومالظالمین جهان را به دست ما رقم بزند، به دست ما و فرزندانی که به آیین حسینبنعلی میپرورانیمشان.
https://t.me/takooch
https://t.me/takooch/474
لیونل مسی: من این رویا را داشتم تا به بارسلونا برگردم، اما وقتی به اتفاقات 2 سال پیش فکر کردم، نمیخواستم یکبار دیگر در چنین شرایطی قرار بگیرم تا آینده ام در دستان کسی دیگر باشد، میخواستم خودم برای آینده ام تصمیم بگیرم و این تصمیم را برای خودم و خانوادهام گرفتم.
@Twiitaa
هدایت شده از دارالقرآن پلیس
˚∘❃❁🌺﷽🌺❁❃∘˚
🎷 آثار نفخ صور در قرآن🎷
1⃣ آغاز قیامت 💐
«وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ»(۷۳)انعام
و اوست خدایی که آسمانها و زمین را به حق آفرید و روزی که بگوید: موجود باش، آن چیز بیدرنگ موجود خواهد شد. سخن او حق است و پادشاهی و فرمان عالم روزی که در صور بدمند تنها با اوست و دانای نهان و آشکار است و هم او به تدبیر خلق دانا و (بر همه چیز) آگاه است.
2⃣ آغاز همه سختی ها 💐
«عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ (۱٠)مدثر
کافران را هیچ گونه در آن راحتی و آسایش نیست.
3⃣ اجتماع انسان ها 💐
«وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا»
(۹۹)کهف
و روز آن وعده که فرا رسد (طایفه یأجوج و مأجوج یا) همه خلایق محشر چون موج مضطرب و سرگردان باشند و درهم آمیزند، و نفخه صور دمیده شود و همه خلق را در صحرای قیامت جمع آریم.
4⃣ قطع نسب و سبب 💐
«فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ» (۱٠۱) مومنون
پس آنگاه که نفخه صور قیامت دمیده شد دیگر نسب و خویشی در میانشان نماند و کسی از کس دیگر حال نپرسد.
5⃣ روز رستاخیز 💐
«وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ»(۵۱)یس
و (چون بار دوم) در صور دمیده شود به ناگاه همه از قبرها به سوی خدای خود به سرعت میشتابند.
6⃣روز تحقق وعیدهای الهی 💐
«وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ»
و آن گاه در صور بدمند (و ملایک ندا کنند که) این است روز تهدید (های الهی به خلق).
«وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ» و هر نفسی را فرشتهای (برای حساب به محشر) کشاند و فرشتهای (بر نیک و بدش) گواهی دهد.
«لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ»
و تو (ای آدمی نادان) از این (روز سخت مرگ) در غفلت بودی تا آنکه ما پرده از کار تو برانداختیم و امروز چشم بصیرتت بیناتر گردید.
«وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ»
و قرین وی (یعنی فرشته موکّل و شاهد او بدو) گوید: این همان اعمالی است که نزد من (برای امروز تو) محفوظ و مهیّاست.
(۲٠ تا ۲۳)ق
کانال رسمی نورالقــ♥ــرآن
🆔 @nouralquran
هدایت شده از 🪴* رهنمای طریق *🪴
واکنش توییتری دفتر رهبر انقلاب به رونمایی موشک #فتاح :
🔹رهبرانقلاب: امیرالمومنین فرمود: «العلم سلطان من وجده صال و من لم یجده صیل علیه».
باید علم پیدا کنید. علم که پیدا کردید، پنجهی قوی پیدا خواهید کرد. اگر علم نداشته باشید، کسانی که دارای پنجهی قوی هستند، دست شما را میپیچانند.
https://eitaa.com/joinchat/3210084356Cf7e71112fd
یکی را از ملوک عجم حکایت کنند که دست تطاول به مال رعیت دراز کرده بود و جور و اذیت آغاز کرده تا به جایی که خلق از مکاید فعلش به جهان برفتند و از کربت جورش راه غربت گرفتند چون رعیت کم شد ارتفاع ولایت نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند.
هر که فریاد رس روز مصیبت خواهد
گو در ایام سلامت به جوانمردی کوش
بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود
لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش
باری به مجلس او در کتاب شاهنامه همیخواندند در زوال مملکت ضحّاک و عهد فریدون وزیر ملک را پرسید هیچ توان دانستن که فریدون که گنج و ملک و حشم نداشت چگونه برو مملکت مقرر شد گفت آن چنان که شنیدی خلقی برو به تعصب گرد آمدند و تقویت کردند و پادشاهی یافت گفت ای ملک چو گرد آمدن خلقی موجب پادشاهیست تو مر خلق را پریشان برای چه میکنی مگر سر پادشاهی کردن نداری
همان به که لشکر به جان پروری
که سلطان به لشکر کند سروری
ملک گفت موجب گرد آمدن سپاه و رعیت چه باشد گفت پادشه را کرم باید تا برو گرد آیند و رحمت تا در پناه دولتش ایمن نشینند و ترا این هر دو نیست
نکند جور پیشه سلطانی
که نیاید ز گرگ چوپانی
پادشاهی که طرح ظلم افکند
پای دیوار ملک خویش بکند
ملک را پند وزیر ناصح موافق طبع مخالف نیامد روی از این سخن در هم کشید و به زندانش فرستاد. بسی بر نیامد که بنی عمّ سلطان به منازعت خاستند و ملک پدر خواستند، قومی که از دست تطاول او به جان آمده بودند و پریشان شده بر ایشان گرد آمدند و تقویت کردند تا ملک از تصرف این به در رفت و بر آنان مقرر شد.
پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست
دوستدارش روز سختی دشمن زور آورست
با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین
زان که شاهنشاه عادل را رعیت لشکرست
#چراغ_پنجم
#سال_اولی
@twiitaa