به جای فال، بیاید شعرِ جدیدم رو به مناسبتِ شب یلدا بخونید یهکم گریه کنید؛
هرچند با عمارتِ ویران برابرم
یک روز از بلندیِ این درد میپرم
امشب که دوستان همه جمع اند دورِ من
بردار ای بغض گران، دست از سرم
باید برای این شبِ یلدای لعنتی
دیوانِ خاطراتِ دلم را بیاورم
یک بیت از هبوطِ جوانی بخوانم و
یک بیت از سیاهیِ احوالِ دفترم
حالم شبیهِ دخترِ دیوانه ای ست که
هنگامِ مرگ، با همه گفته ست؛ بهترم
هرشب برای من شبِ یلداست، بیگمان
با این دقیقههای اضافی برادرم
از ما گذشته شوقِ وفاداریِ جهان
هرروز در توهمِ دنیای دیگرم
ای کاش میشد آخر این شعر، عمر را
هدیه دهم به عطرِ نفسهای مادرم...
#این_دخترِ_دیوانهی_شاعر
#شعر
#شاعر
#یلدا
#فال
#حافظ
@Twiitaa
صدبار دلم گفت بگو میخواهیش
ای بر پدر شرم و حیایم صلوات😁📿
#خوشنام_فیک
عاشِقَت هَستَم خِجالَت می کِشَم از گُفتَنَش
مَن حَیا کَردَم دَهان بَستَم ولی آیا تو هَم؟!
#بینام_آشنا
رو ندارم که بگویم صنم و عشق منی
مذهبی بودنمان دردسری شد که نگو!🥴🤦🏻♀️
#سس_ماس
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
#حافظ
#شوق_پرواز
@Twiitaa
صدبار دلم گفت بگو میخواهیش
ای بر پدر شرم و حیایم صلوات😁📿
#خوشنام_فیک
عاشِقَت هَستَم خِجالَت می کِشَم از گُفتَنَش
مَن حَیا کَردَم دَهان بَستَم ولی آیا تو هَم؟!
#بینام_آشنا
رو ندارم که بگویم صنم و عشق منی
مذهبی بودنمان دردسری شد که نگو!🥴🤦🏻♀️
#سس_ماس
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
#حافظ
#شوق_پرواز
رسم پرهیز از جهان ای کاش برمیداشتند
کاش یوسف روزِ اول با زلیخا رفته بود🫠
#جوینده
@Twiitaa
ما مرَّ ذِكرُكَ إلّا وابتسمتُ لهُ
كأنَّك العيد والباقون أيّامُ
هرگاه يادِ تـو از خاطرم گذشت،
تبسُّم كردم،
انگار تــو خودِ "عيد"ی
و دیگران "ایام"اند..
فیالواقع؛
همه بر سرِ زبان اند و تـو در میانِ جـانی..
#سعدی
#درخت_زیتون
وأنَا أبحَثُ عنِّی.. وَجَدْتُکَ.
هنگامی که پیِ خودم بودم.. تــو را یافتم.
فی الواقـع؛
هواخواهِ تــوام جانا و میدانم که مـیدانی ...!
#حافـظ
@Twiitaa
وأنَا أبحَثُ عنِّی.. وَجَدْتُکَ.
هنگامی که پیِ خودم بودم.. تــو را یافتم.
فی الواقـع؛
هواخواهِ تــوام جانا و میدانم که مـیدانی ...!
#حافـظ
چنان به فکرِ تــو در خویشتن فرو رفتیم
که خشک شد چو سبو دست زیرِ سر ما را..
#صائب
#درخت_زیتون
@Twiitaa
چنان به فکرِ تــو در خویشتن فرو رفتیم
که خشک شد چو سبو دست زیرِ سر ما را..
#صائب
#درخت_زیتون
چـشم مستِ یـارِ من
میخانه میریزد
به هم...
#حـافظ
@Twiitaa
چـشم مستِ یـارِ من
میخانه میریزد
به هم...
#حـافظ
شبی شراب به یادِ تـو نازنین خوردم
شرابِ ناب از انگورِ دستچین خوردم
به کوچه آمده بودم کمی هوا بخورم
که چشمِ مستِ تــو را دیدم و زمین خوردم!
#بهمن_صباغ_زاده
#درخت_زیتون
@Twiitaa