eitaa logo
『‌‌‌‌‌‌‌‌‌ٺــاظھــوࢪ ...‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌』‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
642 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
28 فایل
🌿 بسم رب المھدے 🌿 حضرٺ مھدے { عج } : اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم . براے ٺعجیل در ظھور من زیاد دعا ڪنید ڪه خود فَرَج و نجاٺ شما اسٺ .  📨 خادم ڪانال : جھٺ ٺبادل . دریافٺ انٺقاد . سوالاٺ . درخواسٺ ها . @Nr_2009
مشاهده در ایتا
دانلود
✅چشمه و آبشار مجن ، شاهرود 👈آب این آبشار و چشمه بدلیل گذر از مواد معدنی به رنگهای مختلف دیده می‌شود. ✨ فتبارک الله احسن الخالقین🌷 🌸@Until_advent
📚 کتاب 🗒 سوم روز بعد از صبح دنبالِ كارِ سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوس ها بودند كه متوجه شدم رفقای من، حكم سفر را از سپاهِ شهرستان نگرفته اند. سريع موتورِ پايگاه را روشن كردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم. در مسيرِ برگشت، سرِ يک چهار راه، راننده پيكان بدون توجه به چراغ قرمز، جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد كرد. آنقدر حادثه شديد بود كه من پرت شدم روی كاپوت و سقف ماشين و پشتِ پيكان روی زمين افتادم. نيمه چپ بدنم به شدت درد ميكرد. راننده پيكان پياده شد و بدنش مثل بيد ميلرزيد. فكر كرد من حتماً مرده ام. يک لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائيل به سراغ ما هم آمد! آنقدر تصادف شديد بود كه فكر كردم الان روح از بدنم خارج ميشود. به ساعت مچی روی دستم نگاه كردم. ساعت دقيقاً ۱۲ ظهر بود. نيمه چپ بدنم خيلی درد ميكرد! يكباره يادِ خواب ديشب افتادم. با خودم گفتم:« اين تعبير خواب ديشب من است. من سالم ميمانم. حضرت عزرائيل گفت كه وقت رفتنم نرسيده. زائران امام رضا ۷ منتظرند. بايد سريع بروم.» از جا بلند شدم. راننده پيكان گفت: شما سالمی! گفتم: بله. موتور را از جلوی پيكان بلند كردم و روشنش كردم. با اينكه خيلی درد داشتم به سمت مسجد حركت كردم. راننده پيكان داد زد: آهای، مطمئنی سالمی؟؟ بعد با ماشين دنبال من آمد. او فكر ميكرد هر لحظه ممكن است كه من زمين بخورم. كاروان زائران مشهد حركت كردند. درد آن تصادف و كوفتگی عضلاتِ من تا دو هفته ادامه داشت. بعد از آن فهميدم كه تا در دنيا فرصت هست بايد برای رضای خدا كار انجام دهم و ديگر حرفی از مرگ نزنم. هر زمان صلاح باشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد، اما هميشه دعا ميكردم كه مرگ ما با شهادت باشد.😇🌹 ادامه دارد...‼️ @Until_advent
📚 کتاب 🗒 در آن ايام ، تلاش بسياری كردم تا مانند برخی رفقايم، وارد تشكيلات سپاه پاسداران شوم. اعتقاد داشتم كه لباسِ سبزِ سپاه، همان لباس يارانِ آخر الزمانی امامِ غایب از نظر است. تلاش های من بعد از مدتی محقق شد و پس از گذراندنِ دوره های آموزشی، در اوايل دهه هفتاد وارد مجموعه سپاه پاسداران شدم. اين را هم بايد اضافه كنم كه ؛ من از نظر دوستان و همكارانم، يک شخصيتِ شوخ، ولی پركار دارم. يعنی سعي ميكنم، كاری كه به من واگذار شده را درست انجام دهم، اما همهٔ رفقا ميدانند كه حسابی اهل شوخی و بگو بخند و سركار گذاشتن و... هستم. رفقا ميگفتند كه هيچكس از همنشينی با من خسته نميشود. در مانور های عملياتی و در اردوهای آموزشی، هميشه صدای خنده از چادر ما به گوش ميرسيد. مدتی بعد، ازدواج كردم و مشغول فعاليت روزمره شدم. خلاصه اينكه روزگار ما، مثل خيلی از مردم، به روزمرگی دچار شد و طی ميشد. روزها محل كار بودم و معمولا شب‌ها با خانواده. برخی شب‌ها نيز در مسجد و يا هيئتِ محل حضور داشتيم. سالها از حضور من در ميان اعضای سپاه گذشت. يک روز اعلام شد كه برای يک مأموريتِ جنگی آماده شويد. سال ۱۳۹۰ بود و مزدوران و تروريست‌های وابسته به آمريكا، در شمالِ غربِ كشور و در حوالی پيرانشهر، مردمِ مظلومِ منطقه را به خاک و خون كشيده بودند. آنها چند ارتفاعِ مهم منطقه را تصرف كرده و از آنجا به خودروهای عبوری و نيروهای نظامی حمله ميكردند، هر بار كه سپاه و نيروهای نظامی برای مقابله آماده ميشدند، نيرو‌های اين گروهک تروريستی به شمالِ عراق فرار ميكردند. شهريورِ همان سال و به دنبال شهادت سردار جان‌نثاری و جمعی از پرسنل توپخانهِ سپاه، نيروهای ويژه به منطقه آمده و عمليات بزرگي را برای پاكسازی كُل منطقه تدارک ديدند.🚔🚁 ادامه دارد...‼️ @Until_advent
کدهای بسيار خوب از قرآن ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 🍂اگه فرزند صالح می خوای : رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ . ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 🍂اگه می ترسی قلبت گمراه بشه : رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّاب . ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 🍂اگه می خوای شهيد از دنيا بری : رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ . ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 🍂اگه غم و غصّه ی بزرگی داری : حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ . ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 🍂 اگه می خوای خودت و فرزندانت پايبند نماز باشيد : رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِی رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ . ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 🍂اگه می خوای همسر و فرزندانت بهت وفادار باشن : رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا . ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 🍂 اگه خونه ی خوب می خوای : رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِين . ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 🍂 اگه می خوای شيطان ازت دور باشه : رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ . ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 🍂اگه از عذاب جهنّم می ترسی : رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا . ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 🍂اگه می ترسی خدا اعمالت رو قبول نکنه : رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ . ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 🍂اگه ناراحتی : إنما أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه . ▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋