3.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدئوی کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس طی جلسهای در کشور عراق
|@Until_advent🍃|
.
#رسم_خوبان
.
مرخصی داشتیم ...
قرار شد با حاجحسین بریم اصفهان
حاجی گفت : بیا با اتوبوس بریم!
بهش گفتم: با اتوبوس؟ تویِ این گرما؟!
.
حاجحسین تا این حرفم رو شنید گفت:
گرما؟ پس بسیجیها تویِگرما چیکار میکنن؟
من یکدفعه باهاشون از فاو اومدم شهرک
هلاک شدم ، اونا چی بگن ؟
با همون اتوبوس میبَرمت
تا حالت جا بیاد ...
.
📚 یادگاران ۷ "کتاب شهید خرازی" ص ۳۳
.
#شهید_حاج_حسین_خرازی
#فرمانده_لشکر14_امامحسین
|@Until_advent🌿|
صبح ها كه از منزل بيرون مي آييد
اين دعا را بخوانيد :
" بِسمِ اللّٰه وَ بِاللّه حَسبی اللّٰه تَوکَلتُ علی الله"
" وَ لاحَول ولاقُوه الابِاللّٰه العَلي العَظيم "
#آیت_اللّٰه_جاودان
|@Until_advent✨|
🦋#سه_دقیقه_در_قیامت
🦋 #قـسمت پنجم
عمليات به خوبی انجام شد و با شهادتِ چند تن از نيروهای پاسدار، ارتفاعات و كلِ منطقه مرزی، از وجودِ عناصر گروهک تروريستی پژاک پاكسازی شد. من در آن عمليات حضور داشتم. يک نبردِ نظامیِ واقعی را از نزديک تجربه كردم، حس خيلی خوبی بود.
آرزوی شهادت نيز مانند ديگر رفقايم داشتم، اما با خودم ميگفتم: ما كجا و توفيق شهادت؟! ديگر آن روحياتِ دورانِ جوانی و عشق به شهادت، در وجود ما كمرنگ شده بود.
در آن عمليات، به خاطر گرد و غبار و آلودگی خاکِ منطقه و... چشمان من عفونت کرد.آلودگی محيط، باعث سوزشِ چشمانم شده بود. اين سوزش، حالت عادی نداشت. پزشکِ واحدِ امداد، قطرهای را در چشمان من ريخت و گفت: تا يک ساعت ديگه خوب ميشوی. ساعتی گذشت اما همينطور دردِ چشم، مرا اذيت ميكرد. چند ماه از آن ماجرا گذشت. عملياتِ موفقِ رزمندگانِ مدافع وطن، باعث شد كه ارتفاعاتِ شمال غربی به كُلی پاكسازی شود. نيروها به واحدهای خود برگشتند، اما من هنوز درگير چشمهايم بودم.
بيشتر، چشمِ چپ من اذيت ميكرد. حدود سه سال با سختی
روزگار گذراندم. در اين مدت صدها بار به دكترهای مختلف مراجعه كردم اما جواب درستی نگرفتم. تا اينكه يک روز صبح، احساس كردم كه انگار چشمِ چپ من از حدقه بيرون زده! درست بود! در مقابلِ آينه كه قرار گرفتم، ديدم چشمِ من از مكانِ خودش خارج شده! حالت عجيبی بود. از طرفی درد شديدی داشتم.👁🤯
ادامه دارد...‼️
| @Until_advent✨|
🦋#سه_دقیقه_در_قیامت
🦋 #قـسمت ششم
همان روز به بيمارستان مراجعه كردم و التماس
ميكردم كه مرا عمل كنيد ، ديگر قابل تحمل نيست. كميسيون پزشكی تشكيل شد. عكسها و آزمايشهای متعدد از من گرفتند. در نهايت تيمِ پزشكی
كه متشكل از يک جراحِ مغز و يک جراحِ چشم و چند متخصص بود، اعلام كردند: يک غده نسبتاً بزرگ در پشتِ چشم تو ايجاد شده، فشارِ اين غده باعث جلو آمدن چشم گرديده. به علتِ چسبيدگی اين غُده به مغز، كارِ جداسازی آن بسيار سخت است. و اگر عمل صورت بگيرد، يا چشمانِ بيمار از بين ميرود و يا مغزِ او آسيب خواهد ديد.
كميسيون پزشكی، خطرِ عمل جراحي را بالای ۶۰ درصد ميدانست و موافقِ عمل نبود. اما با اصرارِ من و با حضور يک جراح از تهران، كميسيون بار ديگر تشكيل و تصميم بر اين شد كه قسمتی از ابروی من را شكافته و با برداشتنِ استخوانِ بالای چشم، به سراغ غده در پشتِ چشم بروند. عمل جراحی من در اوايلِ ارديبهشت ماه ۱۳۹۴
در يكی از بيمارستانهای اصفهان انجام شد. عملی كه شش ساعت به طول انجاميد. تيمِ پزشكی قبل از عمل، بارِ ديگر به من و همراهان اعلام كرد: به علت نزديكی محلِ عمل به مغز و چشم، احتمالِ نابينایی و يا احتمالِ آسيب به مغز و مرگ وجود دارد. براي همين ، احتمالِ موفقيتِ عمل، كم است و فقط با اصرار بيمار، عمل انجام ميشود.
با همهٔ دوستان و آشنايان خداحافظی كردم. با همسرم كه باردار بود و در اين سالها سختی های بسيار كشيده بود ، وداع كردم. از همه حلالیت طلبيدم و با توكل به خدا راهی بيمارستان شدم.
وارد اتاق عمل شدم. حسِ خاصی داشتم. احساس ميكردم كه از اين اتاق عمل ديگر بر نميگردم. تيم پزشكی با دقت بسياری كارَش را شروع كرد. من در همان اولِ كار بيهوش شدم.🧠👁😴
ادامه دارد...‼️
| @Until_advent✨|
[ فلسطین زیبا🇵🇸 ]
#القدس_لنا
|@Until_advent🍂|
برگے از زندگے شهیده شیرین روحانی نژاد
🦋•| کمکهای پنهانی او
مادر میگوید: «من فقط یکبار شاهد بودم که یک تلویزیون ال سی دی را به خانه آورد تا پسرم افشین آن را تنظیم کند. گفتم: «شیرین جان ما که تلویزیون داریم.» کمی مِن و مِن کرد و گفت: «این را برای خانمی خریدم که همسرش را ازدستداده و چند تا بچه و قد و نیم قد دارد و تلویزیون در خانه ندارد تا بچههایش سرگرم باشند. خانم سرپرست خانوار و مجبوره سرکار برود و بچهها حوصلهشان سر میرود.» من در این چند سال فقط این را از شیرین شنیدم؛ اما حالا بعد از رفتنش روز نیست که تلفنخانه ما زنگ نخورد از بخششهایی که شیرین در حقشان کرده است نگویند».
🍃 «وقتی شیرین رفت سروصدایش در بیمارستان هم بلند شد شیرین علاوه بر اینکه هزینه ویزیت تعدادی از بیمارانی که به بیمارستان مراجعه داشتند را خودش پرداخت میکرد، هزینه آزمایشهای احتمالی راهم به متصدی داروخانه میسپرده که از آنها نگیرند. علاوه بر آن پولتوجیبی هم به بیمارانش میداده بعد از شهادت شیرین، همه این رازهای سربهمهر فاش شد».
#شهیــــــــده_شاخص_1400
#دکتر_شیرین_روحانی_نژاد
#عفاف_و_حجاب
|@Until_advent🌻|
بازگشت پیکر ۴۳ شهید گلگون کفن به کشور
فرمانده کمیته جستجوی مفقودان ستاد کل نیروهای مسلح:
🔹پیکر پاک و مطهر ۴۳ شهید گلگون کفن هشت سال دفاع مقدس امروز بدون حضور مردم از مرز شلمچه به میهن اسلامی باز گشتند.
🔹پیکر این شهدا مربوط به عملیات والفجر مقدماتی، خیبر، بدر و تکهای دشمن در سال ۱۳۶۷ است./تسنیم
|@Until_advent🕊|