eitaa logo
『‌‌‌‌‌‌‌‌‌ٺــاظھــوࢪ ...‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌』‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
642 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
28 فایل
🌿 بسم رب المھدے 🌿 حضرٺ مھدے { عج } : اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم . براے ٺعجیل در ظھور من زیاد دعا ڪنید ڪه خود فَرَج و نجاٺ شما اسٺ .  📨 خادم ڪانال : جھٺ ٺبادل . دریافٺ انٺقاد . سوالاٺ . درخواسٺ ها . @Nr_2009
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 🦋 ششم همان روز به بيمارستان مراجعه كردم و التماس ميكردم كه مرا عمل كنيد ، ديگر قابل تحمل نيست. كميسيون پزشكی تشكيل شد. عكس‌ها و آزمايش‌های متعدد از من گرفتند. در نهايت تيمِ پزشكی كه متشكل از يک جراحِ مغز و يک جراحِ چشم و چند متخصص بود، اعلام كردند: يک غده نسبتاً بزرگ در پشتِ چشم تو ايجاد شده، فشارِ اين غده باعث جلو آمدن چشم گرديده. به علتِ چسبيدگی اين غُده به مغز، كارِ جداسازی آن بسيار سخت است. و اگر عمل صورت بگيرد، يا چشمانِ بيمار از بين ميرود و يا مغزِ او آسيب خواهد ديد. كميسيون پزشكی، خطرِ عمل جراحي را بالای ۶۰ درصد ميدانست و موافقِ عمل نبود. اما با اصرارِ من و با حضور يک جراح از تهران، كميسيون بار ديگر تشكيل و تصميم بر اين شد كه قسمتی از ابروی من را شكافته و با برداشتنِ استخوانِ بالای چشم، به سراغ غده در پشتِ چشم بروند. عمل جراحی من در اوايلِ ارديبهشت ماه ۱۳۹۴ در يكی از بيمارستان‌های اصفهان انجام شد. عملی كه شش ساعت به طول انجاميد. تيمِ پزشكی قبل از عمل، بارِ ديگر به من و همراهان اعلام كرد: به علت نزديكی محلِ عمل به مغز و چشم، احتمالِ نابينایی و يا احتمالِ آسيب به مغز و مرگ وجود دارد. براي همين ، احتمالِ موفقيتِ عمل، كم است و فقط با اصرار بيمار، عمل انجام ميشود. با همهٔ دوستان و آشنايان خداحافظی كردم. با همسرم كه باردار بود و در اين سالها سختی‌ های بسيار كشيده بود ، وداع كردم. از همه حلالیت طلبيدم و با توكل به خدا راهی بيمارستان شدم. وارد اتاق عمل شدم. حسِ خاصی داشتم. احساس ميكردم كه از اين اتاق عمل ديگر بر نميگردم. تيم پزشكی با دقت بسياری كارَش را شروع كرد. من در همان اولِ كار بيهوش شدم.🧠👁😴 ادامه دارد...‼️ | @Until_advent✨|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برگے از زندگے شهیده شیرین روحانی نژاد 🦋•| کمک‌های پنهانی او  مادر می‌گوید: «من فقط یک‌بار شاهد بودم که یک تلویزیون ال سی دی را به خانه آورد تا پسرم افشین آن را تنظیم کند. گفتم: «شیرین جان ما که تلویزیون داریم.» کمی مِن و مِن کرد و گفت: «این را برای خانمی خریدم که همسرش را ازدست‌داده و چند تا بچه و قد و نیم قد دارد و تلویزیون در خانه ندارد تا بچه‌هایش سرگرم باشند. خانم سرپرست خانوار و مجبوره سرکار برود و بچه‌ها حوصله‌شان سر می‌رود.» من در این چند سال فقط این را از شیرین شنیدم؛ اما حالا بعد از رفتنش روز نیست که تلفن‌خانه ما زنگ نخورد از بخشش‌هایی که شیرین در حقشان کرده است نگویند». 🍃 «وقتی شیرین رفت سروصدایش در بیمارستان هم بلند شد شیرین علاوه بر اینکه هزینه ویزیت تعدادی از بیمارانی که به بیمارستان مراجعه داشتند را خودش پرداخت می‌کرد، هزینه آزمایش‌های احتمالی راهم به متصدی داروخانه می‌سپرده که از آنها نگیرند. علاوه بر آن پول‌توجیبی هم به بیمارانش می‌داده بعد از شهادت شیرین، همه این رازهای سربه‌مهر فاش شد». |@Until_advent🌻|
بازگشت پیکر ۴۳ شهید گلگون کفن به کشور فرمانده کمیته جستجوی مفقودان ستاد کل نیرو‌های مسلح: 🔹پیکر پاک و مطهر ۴۳ شهید گلگون کفن هشت سال دفاع مقدس امروز بدون حضور مردم از مرز شلمچه به میهن اسلامی باز گشتند. 🔹پیکر این شهدا مربوط به عملیات والفجر مقدماتی، خیبر، بدر و تک‌های دشمن در سال ۱۳۶۷ است./تسنیم |@Until_advent🕊|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا