『ٺــاظھــوࢪ ...』
- گور پهلوی . . . !
● اخیرا گورهای دسته جمعی در مشهد کشف شده است که مربوط به قتل عام گسترده مردم توسط رضاخان در واقعه مسجد گوهرشاد است. تخمین زده میشود حدود ۴هزار مرد، زن و کودک در این گورها بدون غسل و کفن به خاک سپرده شده اند ...💔!
#گور_پهلوی
『ٺــاظهــوࢪ|Untiladvent 313』
•°🌱
-این عشق پر بهاست به عالم نمیدهم
من طعم «چای روضه» به زمزم نمیدهم
#استورے | #Story 📸
#اللهم_ارزقنا_زیارت_الحسین
گوشهای از جنایات گروهک منفور کموله ...
⭕️گوشهای از جنایات کومله و دمکرات در کردستان
گروهک ضد انقلاب کومله ۱۰ نفر از سربازهای ارتش را اسیر کرده بود و اعلام کرد به شرطی گروگانها را پس میدهیم که یک پاسدار به ما بدهید.
یکی از برادران سپاه، داوطلب شد و رفت. کومله آن پاسدار را گرفت و به غیر از یک سرباز، ۹ اسیر را آزاد کرد.
با چشمانمان دیدیم که اول لباس فرم آن سپاهی را سالم درآوردند و بعد مثل وحشیها با چاقو بر سر او ریختند و هر کدام تکهای از بدنش را کندند. هر کسی این منظره را با دوربین نگاه میکرد، حالش بد میشد. بعد بدن تکهتکه شده را داخل پلاستیک گذاشتند و لباس سپاه را رویش قرار دادند و به آن سرباز گفتند: این هم پاسدار شما، حالا برو.
🔰 #شرح_در_تصویر | #عاشقان_شهادت
🔻 شهیدی که بدنش مطهرش را در دیگ آب جوش انداختند ...
حضور در کردستان ایمانیقوی و دلی چون
شیر را می طلبید ، در اردیبهشت سال ۱۳۵۹
و در جریان عملیات آزاد سازی شهر سنندج
بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط
کومله (ضد انقلاب) به اسـارت گرفته شـد.
هـمان لباس با آرمِ سپاه که پوشیده بود ،
کفایت میکرد تا خونخواران کومله تا لحظهٔ
شهـادت بلاهایی بر سرش بیـاورند که بـاور
این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است
#شهید_احمد_وکیلی_ناطق
جنایت کومله
تازه دیپلمش را گرفته بود که جنگ شروع شد. با دوستانش عازم جبهه غرب شد. اوایل آذر ماه 59 وقتی همراه با همرزمانش از سردشت به سنندج میرفت، طی حمله گروهک کومله، از ناحیه گلو دچار جراحت سطحی شد.
در راه درمانگاه با دوستانش در کمین کومله قرار گرفتند و به این ترتیب اسیر شد.
پس از شکنجهی فراوان حتی گوشت بدنش را بریدند تا به خیال خودشان از او اطلاعات بگیرند.
در نهایت روز ۹ آذر ماه ۵۹ تیر خلاص را به قلبش زدند و بعد از شهادتش او را در کنار جاده رها کردند.
#شهید_مسعود_فراهانی
مادر و خواهرش نیز در اثر بمباران بعثیها در خمین به شهادت رسیدند.
تو یک مادری!
با پسر جوانت منتظر اذان هستید تا افطار کنید صدای زنگ میاد پسرت درو باز میکنه و صدای چند شلیک؛ میدوی به سمت در؛ پسرت غرق خونه....
بغلش میکنی و همزمان چند نفر وارد خونه میشن اونجا رو آتیش میزنن و موقع رفتن تیر خلاصو به گلوی پسرت میزنن
ماجرای شهادت سعید نوری تاجر بدست گروهک رجوی
#مرگ_بر_منافق