~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
بخشی از وصیت نامه شهیدحسین معز غلامی : هر وقت قصد داشتید خیری به بنده حقیر برسانید آن را به هیئت
به نقل از همسر شهید مهدی حسینی
از ابتدای ازدواج عهد بستیم که بال پرواز
یکدیگر باشیم. 💍🕊
بال پرواز شدن یعنی تحمل تمام سختیها برای اوج گرفتن.
سعی میکردیم حرفهایی به همدیگر بگوییم که سبب استحکامما در مسیر شود. دوری از همدیگر بخش پررنگ زندگی ما بود.💔
افرادی که میگویند امثال همسر من برای پول رفتهاند، مدیون ما میشوند. مهدی میگفت، «اگر سختتان است، برگردم!» مستندی دیده بودم که داعش👹 سر نوجوانی را از تن وی جدا میکند.
همش با خود میاندیشیدم که، «اگر آن نوجوان برادر من بود، چه حالی داشتم؟!» و پاسخ میدادم، «نه مهدی! در سوریه بمان و تکفیریها را نابود کن!✊
اگر شما و امثال شما نباشید و اگر ما از خودمان نگذریم، این اتفاق برای برادر و خواهر من میافتد. هرجا که لازم باشد من هم آمادهام تا اسلحه در دست بگیرم و با دشمن بجنگم.»⚔
#لحظه_ای_با_شهدا
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
🖤 #امام_علی علیه السلام فرمودند:
🍀 إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
🥀 هرگاه عالمی بمیرد رخنه ای جبران ناپذیر در اسلام ایجاد می شود كه تا روز قيامت هيچ چيز آن را فرو نمى پوشد.
📖 محاسن، ج1، ص233
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
#آیت_الله_فاطمی_نیا
آیت الله #فاطمی_نیا
⇾@VESAL_180⇽
بسمحق..🍂
#پارت41
پسرکفلافلفروش
اینقسمت#اسلاماصیل
_._._._._
موسسه ای در نجف بود
به نام اسلام اصیل.
که مشغول کارچاپ وتکثیر
جزوات و کتاب بود.
من بااینکه متولدقم بودم
اما ساکن نجف شده و
در این موسسه کار می کردم.
اولین بار هادی ذوالفقاری را
در این موسسه دیدم.
پسر بسیار با ادب و شوخ
و خنده رویی بود.
اودر موسسه کار می کرد و
همان جازندگی واستراحت میکرد.
طلبه بود و در مدرسه کاشف الغطا
درس می خواند.
من ماشین داشتم.یک روز پنجشنبه
راهی کربلا بودم که هادی گفت:
_داری میری کربلا؟
گفتم:آره، من هر شب جمعه با چند
تا از رفیق ها می ریم، راستی جا داریم
تو نمی خوای بیای ؟
گفت: جدی می گی؟ من آرزو داشتم
بتونم هر شب جمعه برم کربلا.
ساعتی بعد باهم راهی شدیم.
ما توی راه با رفقا می گفتیم و
می خندیدیم، شوخی می کردیم،
سر به سر هم می گذاشتیم اما
هادی ساکت بود.
بعد اعتراض کرد و گفت:
ما داریم برای زیارت کربلا می ریم.
بسه،اینقدر شوخی نکنید.
او میگفت، اما ما گوش نمی کردیم.
برای همین رویش را از ما برگرداند
و بیرون جاده را نگاه می کرد.
به کربلا که رسیدیم،
ما با هم به زیارت رفتیم.
اما هادی میگفت:
_اینجاجای زیارت دسته جمعی نیست.
هر کی باید تنها بره و تو حال خودش
باشه،ما هم به او محل نمی گذاشتیم
و کار خودمان را میکردیم!
در مسیر برگشت،
باز همان روال را داشتیم.
شوخی میکردیم ومی خندیدیم.
هادی می گفت:
_من دیگر با شما نمی آیم،
شما قدر زیارت امام حسین(ع)
آن هم شب جمعه را نمی دانید.
اما دوباره هفته ی بعد که به
جمعه می رسید از من می پرسید؟
کی میری کربلا؟
هادی گذرنامه معتبر نداشت،
برای همین،تنها رفتن برایشخطرناک بود.دوباره با ما می آمد و بر می گشت.
اما بعد از چند هفته ی دیگر به
شوخی های ما توجهی نداشت.
او برای خودش مشغول ذکر و دعا بود.
توی کربلا هم از ما جدا میشد .
خودش بود و آقا ابا عبدالله(ع).
بعد هم سر ساعتی که معین می
کردیم می آمد کنار ماشین.
روزهای خوبی بود.
هادی غیر مستقیم خیلی چیزها
به ما یاد داد.
یادم هست هادی خیلی آدم ساده
و خاکی بود.در آن ایام با دوچرخه
از محل موسسه به حوزه ی علمیه می رفت.برای همین از او ایراد گرفته بودند.
می گفت: برای من مهم نیست که چه
می گویند.مهم درس خواندن و حضور
در کنار مولا علی(ع)است.
مدتی که گذشت از کار در موسسه
بیرون آمد! حسابی مشغول درس شد.
عصر ها هم برای مردم مستحق به صورت رایگان کار می کرد.
به من میگفت: می خوام لوله کشی یاد بگیرم! خیلی از مردم نجف به آب لوله کشی احتیاج دارند و پول ندارند.
رفت پیش یکی از دوستان و کار لوله کشی های جدید و با دستگاه حرارتی را یاد گرفت.
آنچه را که برای لوله کشی احتیاج بود از ایران تهیه کرد.حالا شده بود یک طلبه ی لوله کش!
یادم هست دیگر شهریه ی طلبگی نمی گرفت. او زندگی زاهدانه ای را آغاز کرده بود.
یک بار از او پرسیدم: تو که شهریه نمی گیری، برای کار هم مُزد نمی گیری ، پس برای غذا چه می کنی؟
گفت: بیشتر روز های خودم را با چای و بيسکوئيت می گذرانم!
با این حال ، روز به روز حالات معنوی او بهتر میشد.از آن طلبه هایی بود که به فکر تهذیب نفس و عمل به دستورات دین هستند.
ادامه دارد...
#یک_لقمه_کتاب📚
┏━🍃🌺🍃━┓
@VESAL_180
┗━🍂━
هرموقعبهبهشتزهرامیرفت..
آبۍبرمیداشتوقبورشهدارومۍشست!
میگفت:باشهداقرارگذاشتمکهمنغباررو
ازروۍِقبرهاۍآنهابشورموآنهاهمغبارِ
گناهروازروۍِدلمنبشورند!-
.
شهیدرسولخلیلی|
#سبک_زندگی
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
🕊✨
اللَّهُيُنَجِّيكُمْمِنْهَاوَمِنْكُلِّكَرْبٍ
خداشماراازاينظلمتهاوازهرناگوارىِديگر نجاتمیدهد،بازشمابهجاىِسپاس،
شرکمىورزيد.💔 انعام/۶۴
🤲خدایافرمونِزندگیمونروبهسمتیکهخِیر وصَلاحِمونهبِچَرخون💫
#رزق_امروزمون 🌻
💌 @VESAL_180
#نماز_شب
💠حاج آقا زعفری زاده؛
🔸اگر به شما بگویند دانشگاه قبول شدید تا صبح خوابتان نمی برد...
🔸 خدای مهربان میگوید بیا نماز شب بخوان!! با من انس بگیر راحت میخوابید اینجاست که هدف را خوب نشناخته ای....
@VESAL_180
امتحانات الهی | #استاد_پناهیان✨
🔻نگاهت رو طوری تنظیم که خدارو اینگونه در لحظه لحظه زندگی ببینی :)🍃
#نون_شب 💯
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
بِسمِ نآمَتـ ڪِھ اِعجاز میڪُنَد... بســمِ #اللھ••💛
بِسمِ نآمَتـ ڪِھ اِعجاز میڪُنَد...
بســمِ #اللھ••💚