eitaa logo
داستان دفاع مقدس، نکته، نقد
141 دنبال‌کننده
422 عکس
5 ویدیو
0 فایل
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند... شهید سید مرتضی آوینی تماس با من @ghasem_vardiani
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب قاصدک ها پاییز را دوست ندارند. نوشته معصومه قیطاسی سال ۹۰ بود که این کتاب به بنده پیشنهاد شد. با اینکه به تازگی نویسندگی را به طور جدی شروع کرده بودم و احساس میکردم تا ده سال باید بیاموزم و بنویسم تا بتوانم به حوزه پژوهش و نگارش کتب شهدا وارد شوم. بالاخره قبول کردم. با اینکه اولین کارم بود و تجربه ای در این زمینه نداشتم اما معتقد بودم باید برای قصه داشتن کتاب شهدا درون خاطرات شهدا بگردیم. اما کارشناس بنیاد حفظ آثار گفت باید داستانی بنویسید و خاطرات شهید را درونش بیاورید. کاری از دستم بر نمی آمد. پس سعی کردم در مصاحبه ها دنبال ساخت شخصیتی باشم که به حاج روح الله نزدیک باشد. مصاحبه دوم معاون شهید نشسته بودم و فکری که.. یکدفعه شنیدم گفت: به وفور روستاهای اطراف کرمانشاه بمباران میشد و حاجی به من می‌گفت بدو ماشین رو روشن کن بریم کمکشان... فوری شخصیت روژان در ذهنم شکل گرفت و بار هر بار سوال پر رنگ تر شد و طرح روژان زنگنه که بعد از سالها به دنبال ناجی خود است و متوجه میشود عمو روح الله شهید شده و تصمیم میگیرد زندگینامه ایشان را بنویسد. باید سه ماهه مصاحبه و تحقیق و نگارش کتاب را می‌نوشتم و تحویل میدادم. به اجبار مشغول شدم. معاون اول ایشان به هیچ وجه پای مصاحبه نیامد و من بالاخره از اصرار خسته و حالا هم که قرار است بازنویسی انجام شود باز هم به سراغش نخواهم رفت. جفای زیادی به کتاب شد. بدون اینکه به من بگویند کتاب را دست نویسنده ای سپرده و صد و هفتاد صفحه از خاطرات همسر و نیروی شهید حذف کردند. بماند که طی دو سه ماه چقدر اذیتم کردند. اما به لطف شهید و با نام ایشان معرفی شدم و قصد دارم در بازنویسی حذفیات را اضافه کنم. شهید حاج روح الله اصل دهقان که نام شناسنامه ایش جمشید بود تا قدم در جبهه گذاشت به عشق امام خمینی نامش را روح الله گذاشت. با داشتن دو فرزند خردسال در جبهه ماند و فرمانده گردان خیبر در کرمانشاه شد. در منطقه بازی دراز محوری هست که بنام این شهید عزیز است که زمانی که زنده بود محور روح الله گذاشت. و بالاخره در عملیات نصر هفت به شهادت رسید. این کتاب سال ۹۱ در انتشارات سوره مهر منتشر و سال ۹۱/۹۲ در هفدهمین جشنواره دفاع مقدس کتاب سال نامزد دریافت جایزه سال شد. و بهار سال جاری کتاب بعد از بازنویسی روانه چاپ دوم خواهد شد. البته این سال نامش که قاصدک ها پاییز را دوست ندارند بود را حذف و حاج روح الله گذاشتند. •┈┈••✾•💠•✾••┈┈• 🔸همراه شما در کانال ❇️ داستان دفاع مقدس، نکته، نقد 🔸لینک ارتباط @ghasem_vardiani .
بخشی از کتاب قاصدک ها پاییز را دوست ندارند صفحه ۱۹۸ همهمه ها زیادتر می‌شد.سرش را سمت قله یاسر گرفت. با چشمان نیمه باز، مات نگاه کرد و پلک‌هایش روی هم افتاد. عراقی‌ها اتش می‌ریختند و با هلهله خودشان را بالا می‌کشیدند. هلی کو پترها برای بار چندم بمب‌های خوشه ای ریختند. دود و خاک، دید بچه ها را گرفته بود. بچه ها هم بی تاب آب بودند. هر کس سرجایش خودش نشسته بود و نای حرکت نداشت. بچه ها حاجی را پانصد متر پایین آوردند. خسرو با دیدن گالن آب ایستاد. نگاهش را به لب های خشک حاج روح الله سپرد. با اینکه حدس می زد زنده نیست اما با صدای لرزان داد زد: «وایسید بچه ها، حاجی تشنشه. وایسید! حاجی تشنه بود...» زانو زد. گالن را خم کرد و کف دستش را از آب پر کرد و اورد نزدیک لبه‌ای حاج روح الله... « حاجی آب... حاجی جون.. لبت رو باز کن،،،حاجی... تو رو خدا...» نگاهش روی چهره حاج روح الله ثابت ماند، درمانده اب از دستش روی زمین ریخت. عرق پیشانی اش را با سر استین پاک کرد.گوشش را نزدیک دهان و بینی حاج روح الله برد. سرش را روی سینه اش گذاشت و هق هق گریه کرد... چهره آرام حاج روح الله را بوسید. انگار خواب بود یا خودش را به خواب زده بود. او را به بچه ها سپرد و با گالن آب به سمت قله حرکت کرد، دو روز بود بچه ها اب نخورده بودند. تند تند قدم بر می‌داشت و اخرین جمله حاجی را با خود زمزمه میکرد: «یه گردان خون دادیم... نباید قله دست دشمن بیفته...» •┈┈••✾•💠•✾••┈┈• 🔸همراه شما در کانال ❇️ داستان دفاع مقدس، نکته، نقد 🔸لینک ارتباط @ghasem_vardiani .
با تشکر از سرکار خانم قیطاسی که مطالب بالا را در اختیار کانال گذاشتند. سایر عزیزان هم در صورت تمایل می توانند آثارشان در کانال داستان دفاع مقدس، نکته، نقد معرفی بفرمایند. •┈┈••✾•💠•✾••┈┈• 🔸همراه شما در کانال ❇️ داستان دفاع مقدس، نکته، نقد 🔸لینک ارتباط @ghasem_vardiani .
. •┈┈••✾•🔸﷽🔸•✾••┈┈• 🍃🌺 سلام علیکم و رحمت الله 🌺🍃 📆 چهارشنبه ‌ 🔅 ۱۹ دی ۱۴۰۳ 🔅 ۷ رجب ۱۴۴۶ 🔅 ۸ ژانویه ۲۰۲۵ 🌿 اَِلَِلَِّٰهَِمَِّ َِعَِجَِّلَ َِلَِوَِلَِیَِکَِ َِاَِلَِفَِرَِجَِ 🌿 •┈┈••✾•💠•✾••┈┈• 🔸همراه شما در کانال ❇️ داستان دفاع مقدس، نکته، نقد‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم و رحمت الله شب عزیزان خوش و خدا قوت به خواست خداوند اولین جلسه ترم اول دوره آموزش نقد ادبی با رویکرد ادبیات داستانی دفاع مقدس، با موضوع آموزش مبانی و انواع نقد ادبی و کلیات، روز شنبه بیست و دوم دی ماه 1403 ، دهم رجب به میمنت ولادت حضرت امام جواد علیه السلام، ساعت 8 شب در کانال آموزش نقد ادبی، بارگذاری خواهد شد. عزیزانی که ثبت نام کرده اند و به عضویت کانال در آمده اند در زمان اعلام شده می توانند به محتوای این جلسه دسترسی داشته باشند. بزرگوارانی هم که تا کنون ثبت نام نکرده اند و تمایل دارند در این دوره شرکت کنند، تا همان تاریخ برای ثبت نام فرصت دارند. این عزیزان می توانند از طریق سرکار خانم پورواجد مراحل ثبت نام را انجام و برای دسترسی به مطالب آموزشی از طریق ایشان به عضویت کانال آموزش نقد در آیند. یا علی🙏🍃🌺
. •┈┈••✾•🔸﷽🔸•✾••┈┈• 🍃🌺 سلام علیکم و رحمت الله 🌺🍃 📆 پنجشنبه ‌ 🔅 ۲۰ دی ۱۴۰۳ 🔅 ۸ رجب ۱۴۴۶ 🔅 ۹ ژانویه ۲۰۲۵ 🌿 اَِلَِلَِّٰهَِمَِّ َِعَِجَِّلَ َِلَِوَِلَِیَِکَِ َِاَِلَِفَِرَِجَِ 🌿 •┈┈••✾•💠•✾••┈┈• 🔸همراه شما در کانال ❇️ داستان دفاع مقدس، نکته، نقد‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالروز شهادت همسر گرامی سرکار خانم پور واجد، شهید والامقام حسین امینی امشی را در عملیات کربلای پنج، خدمت ایشان تبریک و تسلیت عرض می کنم. ان شاءالله که شرمنده شهدای عزیز و خانواده محترم شهدا نباشیم و بتوانیم راه این بزرگواران را به طور شایسته ادامه دهیم .🍃🌺🍃
🔸 •┈┈••✾•💠•✾••┈┈• 🔸همراه شما در کانال ❇️ داستان دفاع مقدس، نکته، نقد 🔸لینک ارتباط @ghasem_vardiani .
. •┈┈••✾•🔸﷽🔸•✾••┈┈• 🍃🌺 سلام علیکم و رحمت الله 🌺🍃 📆 جمعه ‌ 🔅 ۲۱ دی ۱۴۰۳ 🔅 ۹ رجب ۱۴۴۶ 🔅 ۱۰ ژانویه ۲۰۲۵ 🌿 اَِلَِلَِّٰهَِمَِّ َِعَِجَِّلَ َِلَِوَِلَِیَِکَِ َِاَِلَِفَِرَِجَِ 🌿 •┈┈••✾•💠•✾••┈┈• 🔸همراه شما در کانال ❇️ داستان دفاع مقدس، نکته، نقد‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا