#پاسخ_تفصیلی
بر اساس آیات قرآن و روایات میتوان گفت پیغمبران الهی در مقام و منزلتِ واحدی نیستند، بلکه جایگاههای گوناگونی در پیشگاه الهی دارند.
قرآن در این رابطه میفرماید: بعضى از این پیامبران را بر بعضى دیگر برترى دادیم.
البته با این آیات، تا حدودی ثابت میشود که بین پیامبران نحوهای از برتری وجود دارد؛ امّا تعیین مصداق، که مثلاً فلان پیامبر از فلان پیامبر افضل است، نیاز به دلیل دیگری دارد.
ولی در روایات تا حدودی مصداق نیز تعیین شده است.
پیامبر اسلام(ص) فرمود :خدای متعال، پیامبران خودش را را بر فرشتگان مقربش برتری داد و مرا بر تمامی پیامبران و رسولان برتری داد.
امام صادق(ع) در این زمینه فرمود: آقا و سرور پیامبران و رسولان پنج نفرند که آنان اولو العزم رسولانند و آسیاب نبوت و رسالت گرد آنها میچرخد. آن پنج نفر عبارتاند از: نوح، ابراهیم، موسى، عیسى(ع) و محمد(ص).
امام علی(ع) در بیانی بسیاری از امتیازات پیامبر اسلام(ص) بر انبیای دیگر را بر شمردهاند به جهت طولانی بودن این سخن، جهت رعایت اختصار فقط قسمت اول و آن بخش که مرتبط با موضوع کنفرانس است را نقل میکنیم
آغاز روایت چنین است: امام کاظم(ع) به واسطه پدران گرامش از امام حسین(ع) نقل کرده است: روزى یکى از علماى یهودى أهل شام که کتب آسمانى تورات، انجیل، زبور و صحف پیامبران(ع) را خوانده و بر دلائل و براهین همه آنها واقف و آگاه بود، به مجلسى وارد شد که در آن گروهى از أصحاب رسول خدا(ص)، امام علی(ع) و ابن عبّاس و ابن مسعود، و أبو معبد الجهنىّ حضور داشتند.
یهودى گفت: ای امت محمد هیچ درجه و فضیلتى از انبیا و مرسلین ترک نگفتید جز آنکه همه آنها را به پیامبر خودتان نسبت دادید، حال حاضرید به سؤالات من در آن مورد پاسخ گویید؟!
حضرت امیر(ع) وقتى اینگونه دید فرمود:
آرى من حاضرم، و این را باز تکرار میکنم که خداوند متعال هیچ درجه و فضیلتى به انبیاء و مرسلین عطا نکرده جز آنکه همه آنها را به محمّد(ص) بخشید، بلکه چندین برابر آنرا به محمّد عطا فرمود.
عالم یهودى گفت: آیا تو پاسخ مرا خواهى گفت؟
حضرت(ع) فرمود: آرى، امروز براى تو فضائلى از رسول خدا(ص) ذکر خواهم کرد که موجب روشنایى چشم مؤمنان، و برطرف کننده تردید شک کنندگان در فضائل آن حضرت شود.
حضرت علی هر گاه فضیلتى را براى خود بر میشمرد میفرمود: «مرا هیچ فخرى به ذکرفضایل نیست»، و من اکنون به نوعى فضائل آنحضرت را ذکر میکنم که هیچ خللى در شخصیّت انبیاى دیگر پیش نیاید، و این رافقط و فقط به جهت شکر خداوند در بخششهایش به محمّد همانند آنچه به تمام انبیاء داده است، ذکر میکنم.
اما آن قسمت از روایت که مرتبط با موضوع مااین است که:
عالم یهودى گفت: این حضرت موسى(ع) است که خداوند عزّ و جلّ در طور سیناء با او سخن گفت و نجوا کرد.[شما در مورد پیامبرتان چه چیزی دارید که مثل این فضیلت یا برتر از آن باشد؟]
حضرت فرمود: همین طور است، و خداوند در سدرة المنتهى به محمّد(ص) وحى فرستاد[و با او سخن گفت]، پس جایگاه وى در آسمان پسندیده، و در بالاترین مکان عرش مورد توجه است.
به هر حال بیان تمام ویژگیها و برتری پیامبر اکرم(ص)، بر انبیای دیگر نیاز به فرصت بیشتری دارد؛ از اینرو به برخی از شاخصه هاوبرتری های پیامبر اکرم(ص) اشاره میکنیم
شاخصهای برتری پیامبر(ص)
1. برتری کتاب آسمانی رسول اکرم(ص)
مقام و شخصیت معنوی هر پیامبر در کتاب آسمانی او تجلی میکند.
مقام موسی کلیم در حدّ تورات و مقام عیسی مسیح در حدّ انجیل جلوه گر شده است.
انبیای پیشین نیز در حدّ کتب و صحف آسمانی خود ظهور کردهاند.
اگرچه همۀ آنچه انبیای گذشته آوردهاند و کتابهای آسمانی آنان حقّ است، ولی بر اساس آیات قرآن همۀ کتابهای انبیای گذشته، زیر سیطره و نفوذ قرآن کریم حفظ میشود: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیْمِناً ً عَلَیْه» این قرآن را به حق بر تو نازل کردیم و این در حالى است که کتابهاى پیشین را که در برابر آن قرار دارد تصدیق میکند و شاهد و نگاهبان آنها است.
«هیمنه» یعنی سیطره و نفوذ علمی، نه نفوذ مادّی؛ چون «انبیاء با هم برادرند».
انبیا هیمنه مادّی ندارند اگر سیطرهای باشد همان سیطره علمی است.
منظور از سیطره علمی این است که نمیگذارد آنها از دست بروند، تحریف انها را تصحیح میکند به طوری که موارد تحریف شده انها را بعد از عرضه بر قرآن کریم به خوبی میتوان تشخیص داد و اصلاح کرد.
وقتی سیطره و فضیلت قران بر همه کتابهای انبیای سلف ثابت شود، سیطره و فضیلت رسول خاتم نیز بر دیگر انبیا ثابت میشود؛ زیرا پیامبر در حد قرآن است و قرآن، مهیمن است، پس پیغمبر اسلام مهیمن است.
2. خاتمیت
یکی از شاخصههای برتری پیامبر اکرم(ص)، بر انبیای دیگر، ویژگی خاتمیت آنحضرت است. خدای سبحان در مورد خاتمیّت رسول اکرم(ص) میفرماید: محمد پدر هیچیک از مردان شما نیست؛ اما فرستاده خدا و خاتم پیامبران است.
«خاتم» یعنی مُهر که در پایان نوشتهها و نامهها قرار میگیرد. نویسنده بعد از انگه نامه مینوشت و تمام مقاصد خود را بیان میکرد، پایان نوشته خود را مُهر میکردو ختم آنرا اعلام میکرد.
انبیا کتاب و کلام حقاند، چنانکه درباره حضرت عیسی(ع) آمده است: خداوند تو را به کلمه ای از خویش نوید میدهد که نامش مسیح، پسر مریم است.
خداوند که از طریق فرستادن پیامبران و وحی با انسانها سخن میگوید، پس از پایان کلمات و گفتارش، سلسله نبوّت و صحیفه رسالت پیامبران را با فرستادن پیامبر اکرم(ص) مُهر کرده است.
مقصود از خاتمیّت، تنها تأخّر و خاتمیّت زمانی نیست، بلکه خاتمیّت رتبی در قوس صعود نیز هست. بنابراین، از آیه مذکور چنین استفاده میشود که پیامبر اکرم(ص) واجد همه مزایا، فضیلتها و خصوصیات پیامبران گذشته است و تا روز قیامت احدی بهتر و کاملتر از او نخواهد آمد؛ زیرا اگر کاملتر از او یافت میشد، حتماً او به مقام خاتمیّت میرسید؛ نه رسول اکرم(ص).