دعای روز دوشنبه
{♡ بنام خداوند بخشنده مهربان ♡}
☘ ستایش خدای را که هنگام آفرینش
آسمانها و زمین احدی را گواه نساخت
و به گاه ایجاد جانداران یاوری نگرفت،
🌿 در پرستش انبازی ندارد و در
یکتاییاش پشتیبانی نخواهد،
☘ زبانها از بیان حقیقت وصفش
درمانده و خردها از ژرفای معرفتش
وامانده
🌿 و گردنکشان در برابر عظمتش
فروتن و چهرهها از بیم او متواضع
گشته و هر بزرگی در برابر بزرگیاش
تسلیم گشته است.
☘ ستایش پیاپی و پیوسته و دنبالهدار
و پایدار تنها توراست و رحمت همیشگی
و درود جاودان و بیپایان او بر رسولش باد.
♡ بار خدایا ...!
🌿 ابتدای امروزم را خیر و صلاح و
میانه امروزم را رستگاری و پایانش را
کامیابی قرار ده ؛
☘ و به تو پناه میآورم از روزی که
آغازش شیون و میانش بیتابی و
پایانش دردمندی است ،
♡ خدایا ...!
🌿 از تو آمرزش میطلبم برای هر نذری
که کردم و هر وعدهای که دادم و هر
پیمانی که بستم سپس به آن وفا نکردم
☘ و ادای حقوق بندگانت را که بر عهده
دارم از تو درخواست میکنم ،
🌿 پس هر بندهای از بندگانت و هر
کنیزی از کنیزانت که او را نزد من
حقی پایمال شده باشد که در آن به
جان یا آبرو یا مال یا خانوادهاش یا
فرزندش ستم روا داشتهام
☘ یا غیبتی از او کردهام یا بر اثر میل
خود یا خواهش دل یا تکبّر یا غضب یا
خودنمایی یا تعصّب بر او باری نهادهام،
🌿 این بنده یا کنیزت غایب باشد
یا حاضر،
☘ زنده باشد یا مرده و دستم کوتاه
شده و وسعم نمیرسد از پرداخت آن
حق یا طلب حلالیت از او؛
🌿 از تو میخواهم ای کسی که رفع
نیازها در اختیار اوست و آن حاجات
در مقابل مشیت او اجابتپذیر
و بهجانب ارادهاش شتابانند،
☘ که بر محمّد و خاندان محمّد درود
فرستی و آن بنده را که بر او ستمی
کردم هرگونه که خواهی از من راضی
گردانی و از جانب خود مرا رحمت
عطا نمایی ،
🌿 چه آمرزیدن از تو نکاهد و بخشیدن
به تو زیان نرساند ،
☘ ای مهربانترین مهربانان ...
♡ خدایا ...!
🌿 در هر دوشنبه از سوی خویش دو
نعمت بر من عطا کن،
☘ خوشبختی بندگیات را در آغازش
🌿 و نعمت آمرزشت را در پایانش،
☘ ای آنکه تنها او شایسته پرستش
است و جز او کسی گناهان را نیامرزد.
🌴🏴🏴🏴🌴
در قدیم یک فردی بود در همدان به نام " اصغر آواره "
اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسیها و مجالس بزرگان شهر مجلس گرم کنی میکرد و اینقدر کارش درست بود که همه شهر او را میشناختند...
و چون کسی را نداشت و بیکس بود بهش می گفتند اصغر آواره!
انقلاب که شد وضع کارش کساد شد و دیگه کارش این شده بود میرفت در اتوبوس برای مردم میزد و میخوند و شبها میرفت در بهزیستی میخوابید.
تا اینجا داستان را داشته باشید!
در آن زمان یک فرد متدین و مومن در همدان به نام آیت الله نجفی از دنیا میره و وصیت کرده بوده اگر من فوت کردم از حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته و گریه کن و خادم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت من را بخوانند.
خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر اومدند برای تشیبع جنازه اون در قبرستان باغ بهشت همدان و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش برای خواندن نماز میت....
حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر استادم حاج مولاحسین همدانی فاتحه ای بخوانم و برگردم.
وقتی به سر مزار استادش رسید در حین خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته و به سمت غسالخانه میبردند!
کنجکاو شد و به سمت آنها رفت...
پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه در حال تدفین آن هستید؟
یکی از کارگران گفت این اصغر آواره است!
تا اسم او را شنید فریادی از سر تاسف زد و گریست....
مردم تا این صحنه را دیدند به طرف آنها آمدند و جویای اخبار و حال حاجی شدند و پرسیدند چه شد که شما برای این فرد اینطور ناله کردید؟!
حاجی گفت: مردم این فرد را میشناسید؟
همه گفتند: نه! مگه کیه این؟
حاجی گفت: این همون اصغر آواره است.
مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود شما از کجا میشناسیدش؟!
و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی....
گفت: سالها قبل از همدان عازم شهر قم بودم و آن زمانها تنها یک اتوبوس فقط به آن شهر میرفت
سوار اتوبوس که شدم دیدم.... وای اصغر آواره با وسیله موسیقیش وارد شد...
ترسیدم و گفتم: یا امام حسین (ع) اگه این مرد بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من ساکت باشم حرمت لباسم از بین میرود، اگر هم اعتراض کنم مردم که تو اتوبوس نشستند شاید بدشان بیاد که چرا من نمیذارم شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم در قم نخو
اهم رسید... چه کنم؟!
خلاصه از خجالت سرم را به پایین انداختم...
اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود که ناگاه چشمش به من افتاد، زود تیمپو رو گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری؟ چرا نمیزنی؟
گفت: من در زندگیم همه غلطی کردم اما جلوی اولاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) موسیقی ننواختم...
خلاصه حرمت نگه داشت و رفت...
اونروز تو دلم گفتم: اربابم حسین (ع) برات جبران کنه، حالا هم به نظرم همه ما جمع شدیم برای تشییع جنازه اصغر آواره و خدا خواسته حاجی عنایتی بهانه ای بشود برای این امر؛
خلاصه با عزت و احترام مراسم شروع شد و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش را انجام و برایش به همراه آن جمعیت نماز خواند...
این نمکدان حسین جنس عجیبی دارد
هر چقدر می شکنیم باز نمک میریزد
17.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴🏴🏴🏴🌴زیارت
🌸امام حسن علیه السلام
🌸امام حسین علیه السلام
4_6032605339046642830.pdf
517.3K
دستورالعمل امام صادق به بیمه عمر در روز عاشورا تا چهار نسل
🔴 بیمه عمر در روز عاشورا / با دستور امام صادق، #خود و فرزندان تان را تا #چهار_نسل بیمه کنید / #تضمین امام باقر برای زیارت امام حسین در عاشورا از #راه_دور
🔹در آداب روز عاشورا، دستورالعمل بسیار مهمی از امام باقر و امام صادق صادر گردیده است که #تاکنون مشابه آن در جایی مشاهده نشده است. چنین ثواب و عملی فقط در روز عاشورا، از طرف اهل بیت ذکر شده است، فضیلتی برای آن ذکر شده است که در دیگر روزهای سال، قابل تکرار #نیست. آری امام حسین، کشتی نجات است. و این حدیث و ضمانت امام باقر و امام صادق و امتداد ثمرات آن تا چهار نسل (#بیش از 300 سال)، یکی از مصادیق آن است. ان شاء الله توفیق انجام آن را داشته باشیم
🔸چنین امری، بندرت در طول عمر تکرار خواهد شد و شایسته است، شیعیان به دستور امام صادق، با عمل به این حدیث در باب آداب روز عاشورا، خویش و فرزندان را تا «چهار نسل» بیمه نمایند.
✅ کامل الزیارات، ص۱۷۴-۱۷۵. مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۸۲-۷۸۷.
🔹آداب روز عاشورا و اعمال آن در فایل فوق⬆️ ضمیمه شده است.
🔸لینک مطالعه:
http://mshrgh.ir/641676