eitaa logo
🌼 کانال منتظران ظهور نور 🌼
254 دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
68 فایل
با نام و یاد خداوند بزرگ و مهربان کانال منتظران ظهور نور در ایتا به منظور معرفت و شناخت هر چه بیشتر منجی عالم بشریت
مشاهده در ایتا
دانلود
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر شهید هنیه 🏴منتظران ظهور نور 🏴 https://eitaa.com/YAMHDIADRkNI
🔴 حزب الله لبنان تصویری از نیرو های خود با پرچم قرمز منتشر کردند که نشانه انتقام است. 🏴منتظران ظهور نور 🏴 https://eitaa.com/YAMHDIADRkNI
14.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرکه را صبح شهادت نیست شام مرگ هست ومن لم يستشهد في الصباح فهو ميت في المساء 🍃🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ🌷🍃 هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند🍃🌷 ▪️جانسوزترین قصه در شهادت برای من اینه که در خاک وطن عزیزش دفن نمیشه تمام عمر برای فلسطین جنگید ، برای فلسطین جان خودش و خانواده‌اش رو داد و حالا دور از فلسطین آرام خواهد گرفت 🏴✨
⭕️ترس و تعجب صهیونیست ها از وحدت شیعه و سنی 🔸‌خبرنگار رژیم صهیونیستی: تصاویر بسیار شگفت انگیزه! چون مهمترین رهبر شیعیان جهان در حال اقامه نماز برای عروج روح رهبر سازمان حماس اهل سنت است.
سردار اسماعیل کوثری جانشین سایق فرمانده قرارگاه ثار الله و مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران: پاسخ ایران به ترور شهید هنیه نسبت به گذشته محکم تر خواهد
⭕️محاصره ي مکّه و آتش زدن کعبه توسط سپاه يزيد ♦️پس از شهادت امام حسین علیه السلام، قیام هایی برای خونخواهی آن حضرت شکل گرفت که اولین آنها در مکه و مدینه بود. 🔹يزيد سپاهى به فرماندهى مسلم بن عقبه برای مقابله با معترضین فرستاد که ابتدا به مبارزه با مردم مدینه برخاسته و آنان را در سرزمين حره شکست دادند. آنان سه روز شهر مدينه را مباح اعلام كردند و به قتل و غارت و تجاوز پرداختند. 💠 سپس به مکه (حرم امن الهی) حمله کرده و بر بلندى هاى اطراف مكه، منجنيق ها و سنگ اندازهاى بزرگى نصب كرده و به وسيله آنها شهر را سنگ باران كردند. همچنین بسته هایى که با نفت آغشته بود را آتش زده به داخل شهر انداختند و به وسیله آن خانه کعبه را تخریب و به آتش کشیدند. 🏴منتظران ظهور نور 🏴 https://eitaa.com/YAMHDIADRkNI
16.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️فیلم کامل اقامهٔ نماز رهبر انقلاب بر پیکر شهید اسماعیل هنیه
🌷 داستان کوتاه ✅ ، چاره فراق مردی به خدمت پیغمبر اسلام (ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من طاقت فراق شما را ندارم. هنگامی که به خانه می روم به یاد شما می افتم، از روی محبت و علاقه ای که به شما دارم، دست از کار و زندگی برداشته، به دیدارتان می آیم، تا شما را از نزدیک ببینم، آن گاه به یاد روز قیامت می افتم که شما وارد بهشت می شوید در والاترین جایگاه آن قرار می گیرید و من آن روز از جدایی شما ای رسول خدا چه کنم؟ بعد از صحبت های مرد انصاری، این آیه شریفه نازل شد: کسانی که از خدا و رسولش کنند، در زمره پیغمبران، صدّیقین، شهداء و صالحان هستند که خدا به آنها نعمت داده است. آنان خوب رفیقانی هستند. (نساء، 69) رسول خدا (ص) آن مرد را خواست و این آیه را برایش خواند و این مژده را به او داد که کسانی که از پیامبر (ص) کنند، در بهشت در کنار آن حضرت خواهند بود. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 3، ص 45 ✍️ شرح: امروزه از پیامبر، همان انجام و ترک است. همین باعث می شود ما هم در زمره پیامبران، صدّیقین، شهدا و صالحان باشیم.
امام جماعت یکی از مساجد لندن تعریف میکرد به یکی از مساجد داخل شهر لندن منتقل شدم که کمی از محل زندگی ام دور بود.هر روز با اتوبوس از مسجدم به خانه برمی گشتم. هفته ای می شد که این مسیر را با اتوبوس طی می کردم که یک روز حادثه ی نه چندان مهمی برایم رخ داد… سوار اتوبوس شدم و پول کرایه را به راننده دادم و او هم بقیه اش را بهم پس داد. وقتی روی صندلی ام نشستم متوجه شدم راننده 20 پنی بیشتر بهم پس داد. با خودم گفتم باید این مبلغ را به راننده پس بدهم. اما از یک طرف این مقدار مبلغ را چندان مهم نمی دانستم و با خودم می گفتم این چندان مبلغی نیست که لازم باشد پسش بدهم! همین طور داشتم با خودم یکی به دو می کردم تا اینکه تصمیم گرفتم بقیه آن پول را پس بدهم چون بالاخره حق، حق است… هنگام پیاده شدن مبلغ اضافی را به راننده دادم و گفتم: ببخشید شما این 20 پنی را اشتباهی اضافی دادید. راننده تبسمی کرد و گفت: ببخشید شما همان امام جماعت جدیدی نیستید که تازه به این منطقه آمدید؟ من مدتی است که دارم درباره اسلام فکر می‌کنم.این مبلغ را هم عمدا به شما اضافی دادم تا ببینم رفتار یک مسلمان در چنین موقعیتی چگونه خواهد بود؟! آن امام جماعت مسجد می گوید: وقتی از اتوبوس پیاده شدم حس کردم پاهایم توانایی نگه داشتن من را ندارند. به نزدیکترین تیر چراغ آن خیابان تکیه دادم… اشکهایم بی اراده سرازیر بودند نگاهی به آسمان انداختم و گفتم: خدایا! نزدیک بود دینم را به 20 پنی بفروشم!!! چنان زندگی کن . کسانی که تو را میشناسند، اما خدا را نمیشناسند،به واسطه آشنایی با تو با خدا آشنا شوند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┅┅═❁💞❁═┅‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┅‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✧