#قسمت۸۵
#رمان_عشق_من
آبمان مال یک جوب نیست. همیشه دوست داشتم یحیـی را در
جوب خودش خفه کنم! درراه برگشت خیره به خط های ممتد و سفید خیابان به یادبازی
لی لی لبخند تلخی زدم.
یادم می آید یلدا هیچ وقت برای بازی به کوچه نمی آمد. یکبارهم که من رفتم ،یحیی اشکم رادرآورد. ظرفی راپراز آب کرد و خط های سفیدی که باگچ و زحمت روی زمین کشیده بودم، پاک کرد تامن مجبور شوم به خانه بروم. زیرلب می
گویم: بدبخت عقده ای! حس می کنم یحیـی همیشه نقش موش ازمایشگاهی رابرایم
داشت. چون اولین نفری بود که فحش های جدیدی را که یاد میگرفتم نثار روحش
می کردم.
زن که بایک چسب سفید، بینـی قلمی اش را بالانگه داشته، یک بادکنک صورتی به عنوان اشانتیون دستم میدهد. قیافه ام وا
می رود! قبل ترها حداقل یک عطرسه درچهار تقدیمت
می کردند. الان چندصدهزارتومن که خرید کنی، جایزه ات میشود یک بادکنک گازی صورتی. تشکر می کنم و ازپشت صندوق کنار می روم.
عینک آفتابی ام را روی بینی بالا میدهم و از مرکزخرید بیرون می زنم. یکسویی شرت برای اوایل پاییز نیازداشتم. باتاکسی به طرف خانه برمیگردم.
یلدا و آذر و عمو چندبار به تلفن همراهم زنگ زده اند. خب حق دارند. بی خبر بیرون زده بودم. یلدا مثل سیم کارت همراه اول است. اثبات کرده که هیچ
وقت تنها نیستم. این بار دوست داشتم سیم کارت را خانه جا بگذارم. کاش بسوزد، راحت شوم. باکلیدی که عمو برایم زده دررا باز می کنم و از پله ها
بالا می روم. باورم
نمی شود نخ بادکنک راهنوز درمشتم نگه داشته ام. به طبقه اول می رسم و چندتقه به در میزنم. کسی دررا باز نمی کند. کلید را
درقفل میندازم و دررا باز می کنم. کسی نیست. لبم راکج میکنم و ابروبالا میندازم. کجا رفته اند؟!
کیف و خریدهایم راروی مبل میندازم و به سمت اتاق یلدا می روم. دراتاقش باز است و عطرملایم همیشگی اش به جان مینشیند. به اتاق نشیمن برمیگردم و تلفن همراهم رااز زیپ کوچک کیفم بیرون
می آورم و شماره یلدارا میگیرم.
جواب نمیدهد. دوباره میگیرم. چنددقیقه شنیدن بوق آزاد
خسته ام می کند.
وسایلم رابرمیدارم و به اتاق خودم می روم. بامانتو روی تخت دراز میکشم وچشمهایم را می بندم. حتما رفته اند مهمانی. همان بهتر که جا ماندم.
#به_امید_فردایی_روشن🌞
#شبتون_پر_از_آرامش_الهی🌙
(فرازی از زیارت عاشورا)
*اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ*
(پروردگارا مرا به آیین محمد و آل اطهارش زنده بدار و رحلتم را به آن آیین بمیران)
*انْ اظْهَرْتَنا عَلى عَدُوِّنا فَجَنِّبْنَا الْبَغْىَ، وَ سَدِّدْنا لِلْحَقِّ وَ انْ اظْهَرْتَهُمْ عَلَيْنا فَارْزُقْنَا الشَّهادَةَ وَ اعْصِمْنا مِنَ الْفِتْنَةِ. «3»*
(اگر ما را بر دشمن پيروزى دادى، از ستم بركنار دار و به راه حق مستقيم ساز و اگر دشمن را بر ما غلبه دادى شهادت را نصيب ما گردان و ما را از فتنه نگاه دار).
(نهج البلاغه: خطبه 171)
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
21.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠مسئول محترم،روسای سه قوا،مسئولین دستگاهها و نهادهای نظارتی بر قوانين عفاف و حجاب،مردم عزیز ایران #فرزند_شهید دفاع مقدس،شهید ماشاءالله دلیلی و #همسر_شهید مدافع حرم،شهید اکبر ملکشاهی با شما سخن می گوید...
🔻من از خون شهیدان خود نمیگذرم و اصلا مماشات نمیکنم...
🔻به ما می گویند می دانیم برای شما سخت است،ولی تحمل کنید برایتان عادی میشود.
🔻ما میخواهیم انقلاب اسلامی را به حکومت اسلامی تبدیل کنیم...
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
13.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💣 ببینید | انفجار بمب در نماز جمعه تهران هنگام خطبه آیتالله خامنهای در سال ۱۳۶۳
➕ بیانات امام خمینی درباره واکنش آیتالله خامنهای و نمازگزاران به حادثه
📅 ۲۴ اسفند۶۳شهادت جمعی از نمازگزاران نمازجمعه
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
24.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ را با دقت نگاه کنید
نشر آن بر همه واجب است ..
تا می توانید این کلیپ را منتشر کنید....
#جهاد_تبیین واجب است ✔️
این جبهه رزمنده می طلبد ✌
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥 روزمان را با #قرآن آغاز کنیم/ ترتیل ۵۳۲ قرآن کریم ( آیات ۱۷ تا ۴۰ سوره مبارکه رحمن )
❄️🌹❄️
🌺 پیامبر (ص) میفرمایند: «اِنَّ هذَا القُرآنَ مَأدَبَةُ اللهِ فَتَعَلَّموا مَأدَبَتَهُ مَا استَطَعتُم» این قرآن ادبستان خداوند است پس تا آنجا که می توانید از این ادبستان بیاموزید. ( مجمع البیان ۱/۱۶)
🎙 استاد پرهیزگار
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398