گیج و منگم کرده این دل، آنچنانی کاین زبان
همچو او رفته ز دست و ، لنَتَرانی میکند
شهریار
عقل بیچاره به گِل مانده ولیکن دست خود
داده بر دست ِ دل و ،با او تبانی میکند
شهریار
عاشقی ها میکند دل ، گرچه میداند که غم
لحظه لحظه از برایش نوحه خوانی میکند
هی بسازد نقشی ازروی نگاری هر دمی
درخیالش زیر گوشش پرده خوانی
شهریار
گرچه پیر است این تنم ، دل نوجوانی میکند
در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند
شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من
زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند
شهریار
ای صبا با تو چه گفتند
که خاموش شدی ،
چه شرابی به تو دادند
که مدهوش شدی ،
تو که آتشکده عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که
خاکستر و خاموش شدی ،
داغ یارانم به جان تازد که یاران راچه شد
گل به درد ارد دلم کان گلعذاران را چه شد
یادگاران بود واز یاران دیرین یادها
یادها چون درگذشت و یادگاران را چه شد
گذشته می گذرد
حال، طماع است
آینده هجوم می آورد
بهتر است بگویمت
بر گذشته چیره شو
حال را داوری کن
و آینده را بیاغاز!
درد بی درمان قـلـبـم را دوا آورده ای
با خودم گفتم ملک ایام هجران شد تمام
آمدی خوش آمدی جانی مرا آورده ای
هدایت شده از مهدی گلچین
1_1175283246.mp3
11.13M
نواهنگ فوق العاده محشر
بسیار عالی و فوق العاده
زیبای سردار دلها با صدای
رضا کرد
در قلب این مردم شدی
مختار ایران
مالک شدی اشتر شدی
در راس میدان