eitaa logo
حرفای خودمونی
116 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کافه شعر و ادب
▶️ این دل آلوده‌ام دلبر نمی‌خواهد مگر؟! حضرت صاحب زمان نوکر نمی‌خواهد مگر؟! بال پرواز مرا سوزاند نارِ معصیت مرغِ دل تا بامِ دلبر، پر نمی‌خواهد مگر؟! غفلت از تو اوج بدبختیِ ما شد ای دریغ چاره‌ای این دردِ زجرآور نمی‌خواهد مگر؟! راه گم کردم بیا یابن‌الحسن دستم بگیر ظلمتِ این سینه پیغمبر نمی‌خواهد مگر؟! چند وقتی می‌شود از زندگی سیرم دگر نوکرت چیزی ز تو دیگر نمی‌خواهد، مگر_ 🌴🥀🌴 _روزیِ یک‌بار روضه در شبِ جمعه حرم من یقین دارم‌‌‌... دعا باور نمی‌خواهد مگر؟! " إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ..." یعنی دل آلوده‌ام... ...شعله‌ای در زیر خاکستر نمی‌خواهد مگر؟! خواستم گریه کنم فرمود: "...فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ ..." گریه بر ارباب، چشمِ تر نمی‌خواهد مگر؟! 🌴🕯🌴 مادری از عرش آمد سمت خاک کربلا گفت: این پیکر، کفن آخر نمی‌خواهد مگر؟! دست بردار از سرش ای ساربانِ بی وفا یک سؤال... ارباب انگشتر نمی‌خواهد مگر؟! گوشوار دخترش بردید؟! باشد... بس کنید دخترِ سبط‌النبی معجر نمی‌خواهد مگر؟! 🌴🕯🌴
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
🔶🔹🌴🌹💎🌹🌴🔹🔶 📖داستان تاجر ۴ زنه روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود که 4 زن داشت. زن چهارم را از همه بیشتر دوست داشت و او را مدام با خریدن جواهرات گران قیمت و غذاهای خوشمزه خوشحال می‌کرد. بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او می‌داد.‌‌ زن سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار می‌کرد. اگرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او تنهایش بگذارد. واقعیت این است که او زن دومش را هم بسیار دوست داشت. او زنی بسیار مهربان بود که دائما نگران و مراقب همسرش بود. مرد در هر مشکلی به او پناه می‌برد و او نیز به تاجر کمک می‌کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید. اما زن اول مرد، زنی بسیار وفادار و توانا بود که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش.... در زندگی بود که اصلا مورد توجه مرد نبود. با اینکه از صمیم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه ای که تمام کارهایش با او بود حس می‌کرد و تقریبا هیچ توجهی به او نداشت. روزی مرد احساس مریضی کرد و قبل از آنکه دیر شود فهمید که به زودی خواهد مرد. به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت: ‌"من اکنون 4 زن دارم، اما اگر بمیرم دیگر هیچ کسی را نخواهم داشت و تنها و بیچاره خواهم شد"! بنابراین تصمیم گرفت با زنانش حرف بزند و برای تنهایی‌اش فکری بکند. اول از همه سراغ زن چهارم رفت و گفت:"من تورا بیشتر از همه دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده ام و انواع راحتی ها را برایت فراهم آورده ام ، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می‌شوی تا تنها نمانم؟"زن به سرعت گفت : " هرگز" و مرد را رها کرد. ناچار با قلبی که به شدت شکسته بود نزد زن سوم رفت و گفت:‌"من در زندگی تو را بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟"زن گفت: " البته که نه! زندگی در اینجا بسیار خوب است. تازه من بعد از تو می‌خواهم دوباره ازدواج کنم " قلب مرد یخ کرد. مرد تاجر به زن دوم رو آورد و گفت:"تو همیشه به من کمک کرده ای . این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید تو از همیشه بیشتر می‌توانی در مرگ همراه من باشی؟ "زن گفت :" این بار با دفعات دیگر فرق دارد . من نهایتا می‌توانم تا گورستان همراه جسم بی جان تو بیایم اما در مرگ،...متاسفم"! گویی صاعقه ای به قلب مرد آتش زد. در همین حین صدایی او را به خود آورد:"من با تو می‌مانم ، هرجا که بروی"، تاجر نگاهش کرد، زن اول بود که پوست و استخوان شده بود ، انگار سوءتغذیه، بیمارش کرده باشد. غم سراسر وجودش را تیره و ناخوش کرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود . تاجر سرش را به زیر انداخت و آرام گفت:" باید آن روزهایی که می‌توانستم به تو توجه می‌کردم و مراقبت بودم ..." در حقیقت همه ما چهار زن داریم! ا الف: زن چهارم بدن ماست که مهم نیست چقدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنیم وقت مرگ، اول از همه او ما را ترک می‌کند. ب: زن سوم دارایی‌های ماست. هر چقدر هم برایمان عزیز باشند وقتی بمیریم به دست دیگران خواهد افتاد. ج : زن دوم که خانواده و دوستان ما هستند. هر چقدر هم صمیمی و عزیز باشند ، وقت مردن نهایتا تا سر مزارمان کنارمان خواهند ماند. د: زن اول که روح ماست. غالبا به آن بی توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست می‌کنیم.او ضامن توانمندی های ماست اما ما ضعیف و درمانده رهایش کرده ایم تا روزی که قرار است همراه ما باشد، اما دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است. 🔶🔹🌴🌹💎🌹🌴🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ویتامین عشق💗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیخیال شاعری، یک جمله و ختم کلام! خسته ام، در کنج چشمانت محلم میدهی؟ @vitamine_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راستی حواست هست⁉️ 🍁آخرین ماه پائیز از میـانه گذشت 🍂 و بار سفر برای رفتن بسته🍂🍁 ❄️زمستان با سوز و سرما در راه است🌨 اما من برایت آرزو میکنم🙏 تمام روزگارت🔅 بهاری باشد و بس🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. رازی که خودت نتونستی نگهش داری و به بقیه گفتیش..! چطور انتظار داری بقیه نگهش دارنو به کسی نگن.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ریا نباشه ، مسیر پیاده روی هر روز من و همراهام 😄 چطوره ؟! به اندازه کافی با صفا هست یا تغییرش بدم ؟! 😄😉😄 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🪴هر کجا خسته شدی ،یا که غصه شدی ،از غیب به دادت برسد . 🟨🟧🟨🟧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚂خوشبختی یک سفر است 🍂نه یک مقصد 🚂زیبا زندگی کنید و 🍂از حال لذت ببرید 🚂لحظه هاتون سرشار از 🍂خوشی و شادمانی جمعه‌تون‌شاد‌در‌کنار‌خانواده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🍃🌸ایرانِ‌زیبا🌸🍃 🍃🏕☀️دشت بابونه جنگل فندقلو ؛ طبیعتِ چشم‌نوازِ شهرستانِ نمین ؛ استان اردبیل. 🌿💚🤍❤️🌿