کافه شعر و ادب
دیگر آن خندهی زیبا به لب مولا نیست همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست قطرهی اشک علی تا به ته چاه رسی
درد داری، دست بر بازو بگیر اما بمان
پیش چشمم دست بر پهلو بگیر اما بمان
من که می دانم برایت راه رفتن مشکل است
باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان
🌴🥀🌴
گرچه سختی می کشی در خانه، باشد کار کن
فضه را بنشان و خود جارو بگیر اما بمان
با غروبت خانه ام تاریک شد، لطفا نرو
مثل شمعی نیمه جان سوسو بگیر اما بمان
🌴🕯🌴
غربت من گرچه سنگین است روی شانه ات
با غم تنهایی من خو بگیر اما بمان
چهره می پوشانی از من، گرچه دلخونم ولی
جان حیدر! هر شب از من رو بگیر اما بمان
#محسن_ناصحی
🌴🏴🌴
به این میگن مسمار
حدس بزنید چیه؟
همون چیزیِ که رفت تو سینه ی حضرتزهرا😭
چقدر بزرگه
چه دردی داره
یه خانم باشه
18 سالهِ
حامله..
این بره تو سینه اش
جوری که قبلش با آتیش پشت در داغ شده باشه😭
بعد بین درو دیوار
بخوان حضرتعلی رو ببرن
تو اون حال
بلند شی و بری دفاع کنی
اون نامرد با غلاف زد به بازوت
جوری که گفتی:
منِ زهرا کم نذاشتم
رگها بریده شد...
آخ مادرم😭😭
آخ مادرمم 🥀
#فاطمیه🌴🏴🌴
کافه شعر و ادب
به این میگن مسمار حدس بزنید چیه؟ همون چیزیِ که رفت تو سینه ی حضرتزهرا😭 چقدر بزرگه چه دردی داره یه
پشت در، عشق را اذان میداد
پرچم شیعه را تکان میداد
با تمام توان به مسلخ عشق
راه را بر همه نشان میداد
او که با چشم روشنش هر روز
نور را هدیه بر جهان میداد
مثل باران دعای هر روزش
به همه اهل شهر نان میداد
امتحان بود و حال غیرت را
ارث سرخی به شیعیان میداد
مثل روز ازل برای خدا
فاطمه، باز امتحان میداد
زن، ولی مثل ذولفقار علی
به حماسه، به غم، زبان میداد
حجت اللهِ اهل بیت اینجا
درس سختی به مشرکان میداد
دشمن او را به جرم عشق علی
بین دیوار و در مکان میداد
در که بر روی پهلویش وا شد
عرش را نالهاش تکان میداد
دشمن از عرش چادرش رد شد
مرتضی دید و داشت جان میداد
دست هایش سپر شدند اما
تازیانه مگر امان میداد
دست شیطان غلاف را پر کرد
نوبتی دست این و آن میداد
محسنش روزگار را میدید
اگر آتش کمی زمان میداد
پای مسمار در حرم وا شد
فضه آمد اگر نه جان میداد
خط خون در مسیر آن کوچه
خبر از زخم خون فشان میداد
#فاطمیه
🌴🥀🏴🥀🌴
کافه شعر و ادب
به این میگن مسمار حدس بزنید چیه؟ همون چیزیِ که رفت تو سینه ی حضرتزهرا😭 چقدر بزرگه چه دردی داره یه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حضرت_زهرا
الهى! كوثرم كو؟ دلبرم كو؟
گلم كو؟ هستى ام كو؟ گوهرم كو؟
على تنها و دلخون مانده افسوس
يگانه مونس و تاج سرم كو؟
الهى! كلبه ام را غم گرفته
دل محزون من ماتم گرفته
شرار شعله هاى در نديدم
گلم را خصم از دستم گرفته
الهى! سينه من كوى درد است
گلستان سرورم سرد سرد است
عزيزم فاطمه از رنج مسمار
رخ مهتابى اش غمگين و زرد است
🌴🕯🌴
الهى! دست من را بسته بودند
حريم خانه ام بشكسته بودند
به ضرب تازيانه آن جماعت
تن مرضيه را آزرده بودند
🌴🥀🌴
الهى! غمگسارم، سوگوارم
شب است و طاقت رفتن ندارم
فلك با من سرسازش ندارد
بدون فاطمه نالان و زارم
🌴🏴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مــــــــــــــــادر
به تپش های دل حیــــــــــــــــدر..
به جوونی علی اکبـــــــــــــــــــــــــر..
پرقنداق علــــــــــــــی اصغـــــــــــــــــــر
*مارو تنهــــــــــــــــــــــا نزاری محشـــــــــــــــر*
#فاطمیه
🌴🕯🌴
«وَ إِنَّمَا أَبكِی مَخَافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی»
گریه میکنم و میترسم بعد از تو زیاد زنده بمانم.
عاشقانه های امیرالمومنین.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
که هر عضوی به درد آید ، به جایش دیده می گرید ...
#رنجی
#رشید_کاکاوند
🌴🥀🌴