به کویش هرکه را در خاک و خون افتاده می بینم
ز راه پیش بینی گریه ام بر خویش می آید
🌴💙🌴
مرگ را همسنگ با هجران مدان ای دل که من
بارها سنجیده ام مردن یکی هجران صد است
کدورت از می بی غش گرفته است
پیراهنم ز بوی گل آتش گرفته است
گفتی که از نهان دلت باخبر نِیَم
تو در دلی کدام نهان بر تو فاش نیست
نداند رَسم یاری بی وفا یاری که من دارم
به آزار دلم کوشد دلآزاری که من دارم
زلفِ پریشان ز تو و شانه شدن با دلِ من
زلزله ها با تو و ویرانه شدن با دلِ من
طالعم از روزِ ازل ، سوختنم در غمِ تو
شمع شدن با تو و پروانه شدن با دلِ من
#سیدشهرام_علیزاده