eitaa logo
کافه شعر و ادب
747 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
3 فایل
خوش آمدید بزرگواران کپی آزاد اگه دوست داشتی یه صلوات هم بفرست خادم Yasamanha@
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
  ای دریغا که حریفان همه سر بنهادند باده عشق عمل کرد و همه افتادند همه را از تبش عشق قبا تنگ آمد کله از سر بنهادند و کمر بگشادند 🌴💙🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پوشیده چون جان، می روی، اندر میانِ جان من. چون می روی،بی من مرو... ای جانِ جان، بی‌تَن مَرو! 🌴💙🌴
جان من و جان تو را هر‌دو بهم دوخت قضا 🌴💙🌴
تو بگو هست کسی تا که مرا دریابد تو به من می خندی و من از خنده ی تو می فهمم که کسی نیست مرا دریابد. 🙃 🌴💙🌴
هر که با مرغ هوا دوست شود خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود. 🙃 🌴💙🌴
🌴💙🌴 سمت دلتنگی ما چند قدم راهی نیست حالمان خوب فقط طاقتمان طاق شده
جهان یادگار است و ما رفتنی به گیتی نماند به جز مردمی به نام نکو گر بمیرم رواست مرا نام باید که تن مرگ راست کجا شد فریدون و هوشنگ شاه که بودند با گنج و تخت و کلاه برفتند و ما را سپردند جای جهان را چنین است آیین و رای 🌴💙🌴
گفتمش در وصل خواهی کشتنم یا در فراق؟ گفت بی‌تابی مکن، خواهیم کردن زین دو یَک 🌴💙🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتمش شیرین ترین آواز چیست؟ چشم غمگینش به رویم خیره ماند 🌴💙🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو مال منی و من گدایت شده ام دلتنگِ شنیدن صدایت شده ام تو رفته ای و هنوز من خوبم ، شکر چیزی نشده ، فقط فدایت شده ام !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفته ای از بر ما چشم به راهیم بیا حلقه در گوش در کعبه آهیم بیا... 🌴💙🌴
گفته بودم که به دریا نزنم دل اما کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟! 🌴💙🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داغ و درد است همه ... نقش و نگار دل من... 🌴💙🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در پرده ی ساز ما ، نوا بسیار است عیب و هنر و زنگ و صفا بسیار است خواهی کف گیر و خواهی گوهر بردار ما دریاییم و موج ما بسیار است 🌴💙🌴
کمم در چشم خلق اما برای خویش بسیارم 🌴💙🌴
یاد آن عهد که دل در خم گیسوی تو بود شب من موی تو و روز خوشم روی تو بود صائب
 تو نگاه می کنی کار من آه کردن است. ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است. شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست. روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ بی‌وفا، حالا که من افتاده‌ام از پا چرا؟ نوش‌دارویی و بعد مرگ سهراب آمدی سنگدل، این زودتر می‌خواستی، حالا چرا؟ عمر ما مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا؟ نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن، با ما چرا؟ وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا؟ شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود ای لب شیرین، جواب تلخ سربالا چرا؟