بهقبرستانگذرکردمکموبیش
بدیدمدولتمندودرویش
نهدرویشبیکفندرخاکرفته
نهدولتمندبردهیککفنبیش
«تکستی»
. یه آدم واست یهبار صبر میکنه،
دوبار صبر میکنه، دفعهیِ سوم میشینه نگات میکنه و بعدِ یه مدت حتی نگاهتم نمیکنه .
تو فیلمِ کفشهاین کو رضا کیانیان آلزایمر داره؛ یهجا زنش بهش میگه:
+ منو میشناسی؟
میگه نه؛ فقط یادمه كِ خیلے دوسِت داشتم ( :
چه حس قشنگیه وقتی میشی مَحرمِ دل یکی❤️
یکی که بهش اعتماد داری و بهت اعتماد داره😌
از دلتنگی هاش برات میگه 💔
و از دلتنگی هات براش میگی❤️
آروم میشه و آروم میشی☺️
حسی که هیچوقت به تنفر تبدیل نمیشه !😊😍
این حس مثل قطره های بارون پاکه …🌧🤍
نمنم باران دو چشمت را تماشاخانه کرد
این درامِ بینظیر از تو، مرا دیوانه کرد
تار و پودم از غمت آشفته و پیچیده بود
خندههایت رَج به رَج آمد دلم را شانه کرد
هرچه منطق گفت من بیتو خوشم، امّا دلم
خواست تکذیبش کند اینبار... خوشبختانه کرد
شانهام لرزيد زير بارِ بغضِ دوریات
ارگ بم را چند لرزه، اينچنين ويرانه كرد
عهد بستم با خودم از تو نگویم هیچوقت
باز باران آمد و با خود مرا بیگانه کرد...
همون جایی که فروغ فرخزاد :
چهمیشودکرد؟
مگر میشود دنیا را پاره کرد و از تویش خوشبختی در آورد؟
همیناستکههست !(: