eitaa logo
🫂 یواشکی های زندگی💍🔞
21.4هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
9 فایل
تبلیغات پربازده 👇💪🔥 https://eitaa.com/joinchat/4061725027C4a63c54783
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃❤️ وقتی بحثتون میشه و دلخوری پیش میاد اجازه نديد دلخوری به روز بعد بکشه. از دلش دربیاريد و بی تفاوت نخوابيد. 😊 این حس بی تفاوتی از تلخ ترین حس هایی است که روان همسرتون رو آزار میده. همون شب در موردش حرف بزنين و روز بعدتونو با شادی و رضایت از هم شروع کنين وگرنه روزی که با ناراحتی از شب قبل شروع بشه،اون روز هم هدر میره. حیفه روزای عمر و جوونیتون... نذارين به كام خودتون و شریکتون تلخ بمونه.👌 نترس با مهربونی و از خودگذشتگی کوچیک نمیشی. بازم میگم اگه گذشت آدمو کوچیک میکرد خدا بااین همه گذشتش انقد بزرگ نبود.❤️ 👌 آفرين به همسرانی که حتی تو لحظات ناراحتی و دلخوری کنارهم هستن و جاشون رو از هم جدانمیکنند.👏👏 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
3تا النگو دلم برده بود از خدا میخاستم بجاش 6 تا بهم ببخشید 😍 به اضافه دو جفت گوشوار 🥺❤️ تکنیک های عجیب و باور نکردی😱 این کانال چه معجزه ها که تو زندگی هزار نفر نکرده خدایا شکرت که با این کانال آشنا شدم🥺 زندگیم متحول شد ، همسرم با عشق باهام حرف میزنه، دیگه نگران آینده نیستم با این همه فروانی و ثروت، زندگیم رنگ خاصی گرفته، خانواده همسرم احترام ارزش قائل هستند واسم 😍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/969146553C4014759b0e
1⃣🙆برخی دختران معتقد هستند 🔴من وظیفه ندارم آشپزی کنم ، براش غذا درست کنم ، این همه سال نرفتم درس بخونم که بشینم برای شوهرم آشپزی کنم ✅در حقیقت زن وظیفه ای در قبال آشپزی کردن یا نظافت منزل ندارد ، این کاملا درسته ⚠️اما میدانید اگر شما صبح تا شب قربان صدقه شوهرتان برید و حرفهای محبت آمیز بزنید نسبت به مواقعی که غذای باب میل او را درست میکنید بسیار بسیار این محبت های کلامی کم اثر هستند مردها دوست داشتن و علاقه را در عمل می دانند ( بر عکس زنان که در کلام هم نیاز دارند ) ✅پس آشپزی را نه به عنوان وظیفه بلکه به عنوان یک سیاست زنانه برای جذب همسر بدانید 👈خواب - شکم - رابطه جنسی -احساس قدرت از کلیدهای نفوذ بر مردان است ◀️مردی که خواب آسوده دارد ، شکمش سیر میشود نیاز جنسی اش توسط همسرش تامین میشود مورد احترام همسر قرار میگیرد 🙏 با سرو کله به سمت خانه راهی می شود 😍   ⁣⁣‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
❤️🍃❤️ وقتی بحثتون میشه و دلخوری پیش میاد اجازه نديد دلخوری به روز بعد بکشه. از دلش دربیاريد و بی تفاوت نخوابيد. 😊 این حس بی تفاوتی از تلخ ترین حس هایی است که روان همسرتون رو آزار میده. همون شب در موردش حرف بزنين و روز بعدتونو با شادی و رضایت از هم شروع کنين وگرنه روزی که با ناراحتی از شب قبل شروع بشه،اون روز هم هدر میره. حیفه روزای عمر و جوونیتون... نذارين به كام خودتون و شریکتون تلخ بمونه.👌 نترس با مهربونی و از خودگذشتگی کوچیک نمیشی. بازم میگم اگه گذشت آدمو کوچیک میکرد خدا بااین همه گذشتش انقد بزرگ نبود.❤️ 👌 آفرين به همسرانی که حتی تو لحظات ناراحتی و دلخوری کنارهم هستن و جاشون رو از هم جدانمیکنند.👏👏 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
🚷🚷 زن که نباید و بسازه اون هم داره🖐 ی کانال پیدا کردم برای هایی که میخواهند خودشون و باشن 🌸 اگه داری برای خودت خانومی باشی من بهت میکنم https://eitaa.com/joinchat/2336031148C1a1a15b5a0 اینجا هیچ جلوی کم نمیاره❤️‍🔥 تمام آموزشات یک ویژه در کانال هست
250.1K
🟣تا حالا شده بهت بی احترامی کنند⁉️ تحقیر بشی یا مورد توجه عزیزانت نباشی😟 اگه از این شرایط خسته شدی بزن رو لینک زیر و فایل صوتی آخر رو گوش کن👇 https://eitaa.com/joinchat/2336031148C1a1a15b5a0
🔴بیشتر هوای همدیگر را داشته باشیم 🔹آثار گچ روی ناخن‌های مرد کارگر مشخص بود و دخترکش از اینکه مادرش پسری حامله است، خوشحال بود، ولی پدر در اعماق نگاهش غمی پنهان بود و لبخندی دروغین بر لب داشت. 🔸مادر دختر چند تکه لباس پسرانه ارزان برداشته بود و دخترک تندتند اجناس گران‌قیمت را روی پیشخوان مغازه می‌گذاشت. 🔹مادر دوباره آن‌ها را سر جای خود می‌گذاشت و می‌گفت: دخترم این‌ها را آقای فروشنده برای بچه‌های خودش آورده است. 🔸دختر در جواب مادرش گفت: پس چرا به خانه‌اش نمی‌برد؟ 🔹من هم به‌عنوان فروشنده از اینکه اجناسم را می‌فروشم باید خوشحال می‌بودم ولی ناراحت بودم و پدرومادر نگران و دخترک خوشحال را یکی‌یکی نگاه می‌کردم. این وسط فقط آن دخترک خوشحال بود. 🔸چه کسی یا چه چیزی باعث نگرانی این پدرومادر شده بود؟ آیا باید این پدرومادری که خدا داشت به آن‌ها فرزندی دیگر می‌داد، نباید خوشحال می‌بودند؟ 🔹یک نایلون روی میز گذاشتم تا مادر زودتر سروته کار را جمع کند. چند تکه لباس را در نایلون گذاشتم. 🔸مرد رو به من گفت: چقدر شد عمو؟ 🔹گفتم: قابل شما را ندارد. ۱۵٠هزار تومان. 🔸مرد کارت بانکی‌اش را داد و گفت: ان‌شاءالله که داخلش چیزی مانده باشد. 🔹کارت را کشیدم و ۱۵۰هزار ریال وارد کردم و دکمه سبز را زدم. هنوز دستگاه کاغذش بیرون نیامده بود، مرد گوشی قدیمی شکسته خود را درآورد و نگاه به پیامک بانک کرد. 🔸من تند کاغذ را از دستگاه درآوردم و با کارت در دست مرد گذاشتم. 🔹تا خواست بگوید اشتباه کشیدی و به ریال کشیدی، دست او را فشار دادم و به او چشمک زدم و گفتم: خدا برکت بدهد. 🔸زن و دخترک نایلون را برداشتند و تشکر کردند و به‌راه افتادند. مرد خود را مشغول کرد تا کارت را داخل کیف کهنه‌اش جا بدهد. پشت‌سرش را نگاه کرد دید دخترومادر از مغازه بیرون رفتند. 🔹سپس گفت: ان شاءالله هر چه از خدا می‌خواهی به شما بدهد. یک هفته است بیکارم. 🔸تازه متوجه علت ناراحتی او شدم. بهش گفتم: مبارک شما باشد، کاری نکردم. کمی بیشتر به شما تخفیف دادم. 🔹مرد رفت و من ماندم و احساس کردم صدای خدا را شنیدم که گفت: دمت گرم. 💢 آن روز اولین روزی بود که زیانی پر از سود کردم، چون هوای بنده خدا را داشتم. ‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌ 🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷ ┏ • • - • - • - • - • - ┓ @Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃› ┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
😍 راهکار سرازیر شدن رزق و روزی 😍 🔥 دستورالعمل آیت الله بهجت: که بلاها رو دفع می کنه و رزق و روزی رو زیاد ..😳 🌟 باز شدن بخت ازدواج 🌟شکستن طلسم و دعای ازدواج 🌟 استحکام روابط زوجین 🌟دفع اجنه 🌟 جلوگیری از طلاق 🌟 دفع استرس و پریشانی 😍خودتون بیاین و معجزات این ذکر رو ببینید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1101660370Ce8754d85e8 🌈اگه می خوای توی زندگیت اتفاق بیفته بسم الله 😍👆👆 .
. ‼️ از کجا بدونم طلسم شدم؟ 😥 چکار کنم رزق و روزیم زیاد بشه؟ 😔 🧿 خیلی تو چشم هستم 🤔 👇راه مصونیت از چشم زخم اینجاست👇 خواستگار نداری؟🤦🏻‍♀ مشکلات مـالی داری؟🤦🏻‍♂ زندگیت بـه بن بست خورده؟🤦🏻 طلسم شدی و دائم چشم میخوری؟🤦🏼‍♂ 👌🏻بیا ببین براش چی میگه👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1101660370Ce8754d85e8 .
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 همه تو محضر منتظر ما بودند .. با ورودمون همه کل کشیدند.. عاقد خطبه ی عقد رو خواند و ما بعد از امضای عقدنامه ، رسما زن و شوهر شدیم .. بعد از تموم شدن امضاها عباس نفس بلندی کشید و کنار گوشم گفت دیگه هیچ کس نمیتونه ما رو از هم جدا کنه ... بعد از محضر همگی شام خونه ی ما دعوت بودند .. خانمها طبقه ی بالا بودند و مشغول رقص و پایکوبی شدند .. موقع شام من و عباس به اتاق من رفتیم تا اولین شام زندگیمون رو تنهایی بخوریم .. آبجی فاطمه سینی غذا رو زمین گذاشت و گفت خوردید صدا بزن بیام ببرم .. رفت و در رو بست .. عباس پشت سرش در رو قفل کرد و برگشت با شیطنت نگاهم کرد و گفت بیا که از گشنگی دارم میمیرم .. گفتم منم و خواستم بشینم که عباس بازوم رو گرفت و به سمت خودش کشوند 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2 طفلک دختره😢👆🙈🔞 کاملش سنجاق شده😍