7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
بچهام نماز نمیخونه !
با دین رفیق نیست !
کجا رو اشتباه رفتم؟
#استاد_شجاعی | #استاد_پناهیان
https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik
💠برکات زیارت
🏴 زیارت امام رضا (علیهالسلام)
در تربیت نسل منتظر و زمینه سازی
ظهور، آثار و برکات زیادی دارد.
🔆 زیارت و حضور در حرم
🔎 فضای معنوی مورد نیاز در عصر انتظار
را ایجاد و به ما فرصت ارتباط با امام حی
در بستر اُنس با امام شهید را میدهد.
🏴 اشاعه سیره رضوی در شرایط
حساس کنونی در میان نسل
نوجوان و جوان
🔎موجب اتخاذ بهترین تصمیم از سوی
آن ها در عرصه های مختلف می شود
و آنان براساس سیره و منش رضوی
می توانند
✅ بستر ساز ظهور و تحقق
جامعه مهدوی شده و انقلاب ایران را به انقلاب جهانی امام زمان
(عجل الله تعالی فرجه شریف)
متصل کنند.
📝«استاد تراشیون»
https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik
استاد کریمی:
وقتی خانمی گفت:
دیگه چیزی نگو یا بی خیال, مهم نیست!
باهوش باش؛
نه بحث رو تموم کن, نه اونجا رو ترک کن!
بشین ادامه بده، ولی با یه موضوع قشنگ!! ببین چقدر حالش خوب میشه!
https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik
#حدیث_گرافی
🍃امام علی علیه السلام:
بدانید آن که قرآن را دارد چیزی کمندارد،آن که قرآن را ندارد چیزی ندارد.
پس دوای درد خویش را از قرآن بجویید،وبرای غلبه بر مشکلات خود از آن یاری بخواهید.🌱
🔰نهجالبلاغه قسمتی از خطبه ۱۷۶
بنابراین برای عمل به آیات قرآن باید همراه با خواندن؛ تدبر و تفسیر در قرآن هم باشد قرائت یه آیه همراه با فهم و عمل بهتر از قرائت کل قرآن با عدمتوجه است.
https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik
تربیت ترکیبی
بعداز هر بار آب خوردن.کلی ذوق جمله اش را می کردم.
یاحسین سلام برحسین
چندروزی مهمان خانهشان بودم.
خواهرم بعداز نوشیدن آب یاحسین می گفت و همسرش سلام برحسین.
پسرک بین دو راهی انتخاب گیرافتاده بود و جمله ترکیبی خود را ابداع کرد.
به راستی! تضاد والدین در تربیت،چه بر سر فرزندان می آورد؟
✍🏻سادات طهماسی
https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik
زندگی شاد
💠 امام سجاد علیه السلام فرمودند: 💎 اِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ نادى مُنادٍ، يا فاطِمَةُ عليها ال
تشکر از همه بانیان این امر خطیر هدایای تهیه شده از جمله تسبیح در رنگ های زیبا و مزین به نام های اهل بیت سرکلیدی های زیبا و منقش مذهبی، گیره های روسری، سرویس گوشواره و دست بند و... در پیاده روی اربعین در میان افراد شرکت کننده و موکب داران عراقی و ایرانی همچنین در گلستان شهدای اصفهان در روز اربعین و مجالس اهل بیت علیهم السلام توزیع گردید.
خدای متعال را قسم می دهیم به حرمت و برکت سیدالشهدا و اصحابش به ویژه یاران خردسالش از جمله: حضرت علی اصغر حضرت رقیه و شریفه بنت الحسن از همه شما قبول و کمترین پاداش شما را همنشینی در دنیا و آخرت با این عزیزان قرار دهد.🤲
به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik
حضرت آيت الله مرعشي نجفي مي فرمودند:
شب اول قبر آیتالله شیخ مرتضی حائری قدس سرّه، برایش نماز لیلة الدّفن خواندم، همان نمازی که در بین مردم به نماز وحشت معروف است. بعدش هم یک سوره یاسین قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هدیه کردم،. چند شب بعد او را در عالم خواب دیدم. حواسم بود که از دنیا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم: آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهای دور صحبت کند شروع کرد به تعریف کردن... وقتی از خیلی مراحل گذشتیم، همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور و وحشتافزا! صداهایی نامأنوس که موهایم را بر بدنم راست میکرد. به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود. بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم.
انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم جیغ بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد. بدجوری احساس بیکسی غربت کردم:
- خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم....
همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند.
نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. نوری چشم نواز آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، آن هم چه ترسی! هرگز در تمام عمرم تا به این حد نترسیده بودم. اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
بعد به خودم جرأت بیشتر دادم و پرسیدم: راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما 38 مرتبه به زیارت من آمدید من هم 38 مرتبه به بازدیدتان خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود؛ 37 بار دیگر هم خواهم آمد...
📚 كرامات امام رضا عليه السلام از زبان بزرگان ؛ صفحه 29
https://eitaa.com/joinchat/1442971696Cbed44059c0
شب اول ماه ربیع الاول
در این شب یک حادثه مهمّ تاریخى واقع شد و آن این که در سال سیزدهم بعثت، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از مکّه به قصد هجرت به سوى مدینه، از شهر خارج شد و در «غار ثور» پنهان گردید و امیر مۆمنان على(علیه السلام) براى اغفال دشمنان، فداکارانه در بستر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) خوابید
آیه شریفه «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ ؛ بعضى از مردمِ (با ایمان و فداکار) جان خود را در برابر خشنودى خدا مى فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است» در حقّ آن حضرت نازل شد.
سال هجرت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مبدأ تاریخ مسلمانان است و تحوّلى عظیم در جهان اسلام روى داد.