💠 از خمس نترس!😱😉 سلام🙋‍♂️ اصلا شاید به مالتون خمس تعلق نگیره یا شاید خیییییلی کم بشه حیفه خمس ندی و مالت حرام بشه https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik

🔹رمان عاشقانه ❓دخترم خیلی رمان عاشقانه دوست داره. براش ضرر نداره؟ 📝 پاسخ: ❗️رمان‌ها، اشعار و جملاتِ عاشقانه، زندگی خیالی و مجازی‌ای را به تصویر می‌کشند که گرچه زیبا است اما ابدا در دنیای بیرونی قابل تحقق نیست. ❌حتی زیبائیِ وصل و فصل‌های پر فراز و نشیب عاشقانه‌ها در پلان‌ها و دیالوگ‌های فیلم نیز محصول تخیلاتِ غیرواقعیِ فیلم‌نامه‌نویسی است که خود اذعان دارد تجربه‌ی استمراری چنین زندگی عاشقانه‌ای در دنیای واقعی ممکن نیست. 🔔 مخاطبانِ قالب‌های متنوع متون، طرح‌ها و فیلم‌های عشقی، از یک سو مشتاق تجربه‌ی عاشقانه‌های مجازی هستند و از سوی دیگر، زندگی روزمره‌شان به زیبائی آن عاشقانه‌ها نیست و فرسنگ‌ها با تصویرهای رسم شده در رمان‌ها، اشعار، فیلم‌ها، نقاشی‌ها و عکس‌های عاشقانه و فانتزی فاصله دارد. ☝️فاصله‌ای که بوجودآورنده‌ی اضطراب، افسردگی، اندوه، حسرت و ناامیدی در عرصه‌ی فردی و عامل انزوا، گوشه‌نشینی و ترس از مواجهه با حقائق در عرصه‌ی اجتماعی می‌شود. نشانه‌های مزبور در بین کسانی که پایه‌ی ثابتِ رمان‌های عاشقانه هستند، کاملا مشهود است. ✍️ بسیاری از جوانانِ مبتلا به عاشقانه‌ها بخاطر تأخیر در ازدواج، با "همسر رؤیایی" خود زندگی می‌کنند و همین موضوع، منشأ سخت‌پسندی آنان در همسرگزینی است؛ زیرا هیچ‌کدام از گزینه‌های پیش‌رو، منطبق با ملاک‌های رؤیایی تخیلات وی نیست. ⚠️ چنین اشخاصی اگر اقدام به ازدواج کنند، باید با مشکلاتِ زیادی دست و پنجه نرم کنند. چرا که گاهی ذهنیت عشق به "همسر رؤیایی" پاک‌ناشدنی است و کم نیستند جوانانی که دورانِ عاشقانه‌ی دوستی با جنس مخالف را شیرین‌تر از ارتباط با همسر می‌دانند. ➕دوست‌داران عاشقانه‌ها، عمدتا چشم‌انتظارِ زندگی رؤیاییِ پس از ازدواج هستند. اما در واقع، حتی با ازدواج نیز رؤیای شیرین آنان تعبیر نمی‌شود و فروپاشی، بنیان چنین خانواده‌هائی را تهدید می‌کند. زیرا کسی که چارچوب ذهنی‌اش را با فضای مبالغه‌آمیز عاشقانه‌ها بسته است، دچار نوعی طغیانِ عشق می‌گردد. ❗️❗️نمکِ عاشقانه‌ها، عطشِ عشق و تمایل به داد و ستد عشق را آن‌قدر زیاد می‌کند که هیچ همسری قدرت ارضاء و مهار چنین عشقِ پر حرارتی را ندارد. علاوه بر این‌که دنیای تخیلیِ عاشقانه‌ها، هیچ‌گاه در دنیای واقعیِ بعد از ازدواج محقق نمی‌شود. 📢 واژه‌ی فرانسویِ رمان، به معنای بیانِ مکتوبِ تخیلات ذهنی است. این سبک نوشتاری که از ابداعات قرون وسطائی مسیحیت است امروزه مخاطبانِ زیادی را به خود اختصاص داده است. ➕رمان‌های عاشقانه و بطور کلی قالب‌های متنوع عاشقانه، سبک ارائه‌ی محتوایشان، ابتذال و معاشقه بین دو جنس مخالف است. ❓چرا تصاویر و فیلم‌های سراپرده‌ی زن و شوهر به ویترینِ جامعه منتقل می‌شود؟ و چرا اشعار و عباراتی که اختصاص به زندگی خصوصی زن و مرد دارد، باید به روایت قلم درآید و دیگران آن‌را بخوانند؟ ✅ زندگی با همسر، زیبا است؛ اما نه به آن زیبائی‌ای که در عاشقانه‌های مکتوب و مصوّر به نمایش در می‌آید. عاشق واقعی کسی است که بجای فرو رفتن در تخیلات، محبّت به همسر را مقدمه‌ی عشق به خدا قرار دهد و عشق‌بازی‌های مرسوم را با خدا انجام دهد. ❗️فرو رفتن این‌چنینی به تخیلات، "هوو"‌ی عشق به خدا است و نوعا خطر این می‌رود که زیبائی عشق خدا را دفن کند. شاید دلیلِ کم‌محبتیِ دین اسلام به شعر و شاعری ـ که عنصر تخیل، رکن آن است ـ ، ناظر به این جنبه باشد: 🗣"گمراهان، از شاعران پیروی می‌کنند؛ چرا که آنان در هر وادی سرگردانند؛ مگر آن‌دسته از شاعران که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده‌اند". مضمون آیات 224 تا 227 سوره‌ی شعراء. https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik

🔹معشوق خاکی ❓16 سالمه، عاشق دختر خاله‌م شدم! فقط باهاش کِرَش دارم. اینم اشکال داره؟ 📝 پاسخ: 🔔 شعارِ "لا إلهَ إلّا الله" که هر روز در نمازهای ما تکرار می‌شود یعنی "هیچ معبودِ معشوقی جُز خدا نیست". اسم جلاله‌ی "الله" یعنی: "معبودِ معشوقِ نام‌آشنا". ☝️برخی صفات مثلِ "معبود" فقط و فقط برای خداست. صفت "معشوق" نیز از همین قبیل است. "لا إلهَ إلا الله" یعنی هیچ معشوقی نیست مگر خدا: "لا مَعشوقَ إلا الله". ما باید در عبادت و عشق‌ورزی یگانه‌گرا باشیم: "خدا یکی و عشق، یکی و معشوق، یکی". ➕دوست داشتنِ والدین، همسر، فرزندان و هم‌نوعان، مطلوب است؛ امّا نباید به حدّ "عشق" برسد و عشق به خدا را تحت الشعاع قرار دهد. ✍️ عشق یعنی علاقه‌ی شدیدِ قلبی. همان علاقه‌ای که معشوق را به قبله و مَعبَد و کانونِ تمامِ توجّهات شما مبدّل می‌کند. شما را سرگشته و حیران می‌کند و جُز او کسِ دیگری برای شما اهمّیت ندارد. ⛔️ او اگر بگوید بمیر، می‌میری! اگر بگوید نماز نخوان، نمی‌خوانی! و اگر بگوید نماز بخوان، نه بخاطرِ خدا که بخاطرِ معشوقِ خاکی، نماز می‌خوانی و در واقع بُت پرستیده‌ای نه خدا! اگر بگوید جبهه نرو، دست و دلَت می‌لرزد! آیا از همان ابتدا بهتر نبود، در "عشق" یگانه پرست باشیم تا دچار این دوگانگی نشویم؟! ☝️عشق با این تعریف و توصیف فقط به خدا و نهایتا به اولیاء الله معنا دارد. عشق به غیر خدا، ظرفی است که رویَش عسل و زیرَش لجن است. لذا عشق خاکی هر چه جلوتر می‌رود به تضادّ و تنفر نزدیک‌تر می‌شود. ❗️روابط عاشقانه غالبا با دعوا و افسردگی توأم است و منجر به ازدواج نمی‌شود؛ اگر هم بشود به طلاق واقعی یا عاطفی منجر می‌شود. فرزندان آن‌ها هم در معرض مسّ جنّ، امراض ماورائی و حتّی بیماری‌هایی نظیر اوتیسم هستند. ❌ آن‌چه در عُرفِ ما عشق نامیده می‎شود غالباً همان "هَوَس" است. چرا ساحتِ مقدّس عشق را با هَوَس و تمنیّات نفسانی آلوده کنیم؟! اگر عاشقِ خَلق و خُلق و خویِ زیبایِ همسرت شده‌ای پس چرا نقاش این زن را عاشق نیستی؟ 🔔 روایات ما در بحثِ کفویت همسر، به معیارهایی نظیرِ اخلاق، ایمان، نجابت، زیبایی، نماز و خانواده تصریح دارد؛ اما هیچ آیه و روایتی به "عشق" بعنوان ملاک همسر گزینی اشاره نکرده. ⛔️ حتّی بر عکسَش را داریم که عشق را مانع می‌داند. مولا در نهج البلاغه می‌فرماید عشق، چشم را کور می‌کند، گوش را کَر، دِل را بیمار، عقل را منهدم و قلب را می‌میرانَد: "مَن عَشِقَ شَيئا أعشى بَصرَهُ و أمرَضَ قلبَهُ فهُو يَنظُرُ بِعَينٍ غيرِ صَحيحَةٍ و يَسمَعُ بِاُذُنٍ غَيرِ سَميعَةٍ، قَد خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقلَهُ و أماتَتِ الدّنيا قَلبَهُ". ❗️عشق خاکی مُسبِّبَش شیطان، طلسم و جادو است. بخاطر همین است که انسان را به سمتِ گناهانی نظیر هم‌جنس‌خواهی، دلبستگی به نامحرم و حتّی عشق به زنِ متأهل سوق می‌دهد. ❓اگر عشق خاکی، مقدّس است پس چرا وقتی در تقدیرِمان وصال نیست با خدا قهر می‌کنیم؟ عشق، فکر و مال من را تباه می‌نماید و جودم را از عبادت و معنویت تهی می‌کند. ❓آیا عشقی که شما را به خودکشی، خودزنی و دیگر زنی بکشاند مقدّس است؟ عشقی که برای التیامَش به سیگار و مواد مخدر و موسیقی پناه می‌برید مقدّس است؟ ❓اگر عشق خاکی قنطره و پُل خدا است پس چرا ما به والدین و همسرِ شرعی تا این حدّ عاشق نمی‌شویم؟ چرا آن دو کبوتر عاشق، حالا پس از گذشتن دو ماه از عروسی، از یکدیگر متنفرند؟ ❓اگر واقعا او تا این حدّ ستودتی و خواستنی است، چرا بقیه‌ی مردم تا این حدّ او را نمی‌ستایند؟! نکند یک شیطان بر قلمروی دلِ من مسلط شده که یک فرد عادی را تا این حدّ برایم دوست داشتنی کرده؟ ❓چرا اخم و قهر آن دختر مرا آشفته می‌کند امّا غمِ امام زمان، نه؟! چرا مِهر آن دختر می‌شود همه‌ی دلخوشیَم؟ ولی مهر بی کران خدا را نمی‌بینم؟ چرا بیشتر از خدا برای آن معشوق خاکی وقت می‌گذارم؟ امّا برای نماز و قرآن بی حوصله‌ام؟ بُتِ بزرگِ عشق خاکی را باید شکست. ❓شخصی از امام صادق در مورد عشق سوال کرد، حضرت پاسخ دادند: "قُلُوبٌ خَلَتْ مِن ذكرِ اللّهِ فأذاقَها اللَهُ حُبَّ غَيرِه". یعنی دل‌هایی که از یادِ خدا خالی شوند، خدا به آن‌ها می‌چِشانَد حبِّ غیرِ خدا را. ✅ بخاطر همین است که رسول خدا می‌فرماید هر کس عاشق شد و عفّت پیشه کرد و سپس مُرد، شهید از دنیا رفته است. عشق به غیر خدا یکی از بزرگ‌راه‌های تسلط شیطان به شما است. 🗣 بفرموده‌ی امام صادق: "القلب حرمُ الله، فلان تُسکِن حرَمَ الله غیرَ الله". یعنی قلب، فقط خانه‌ی خداست، در خانه و حرمِ خدا غیرِ او را ساکن نکنید. اگر دربِ قلبمان را به رویِ اغیار نبندیم، خدا از این دل کوچ می‌کند و شیطان جایَش می‌نشیند. https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik

👉1👈 🔹وابستگی به دوست ❓شدیداً وابسته شدم به دوستم! اصلا بهم محل نمی‌زاره. بگید چکار کنم؟ 📝 پاسخ: ❗️اگر قرار است بگوئید "نمی‌توانَم" لطفا این متن را نخوانید!! هیچ مشاوری نمی‌تواند کمک کند به کسی که مدام می‌گوید "نمی‌توانَم". ✍️ وقتی عدّه‌ی زیاد با همین نکاتِ ساده از وابستگی‌های چند ساله رها شده‌اند، پس یعنی می‌شود و می‌توانیم. لازم به ذکر است که راه کارهای مذکور در صورتی کارساز خواهند بود که تصمیم جدی بر عمل به آن گرفته شود. ❤️ نیازهاى عاطفى در هر دوره‌اى از زندگى ارضاء خاص خودش را مى‌طلبد. در دوران کودکى این نیاز بیشتر از طریق والدین ارضاء مى‌شود. ➕اما با آغاز دوران نوجوانى نقش والدین کمتر مى‌شود و بیشتر از طریق دوست یابى، افراد به ارضاء این نیاز مى‌پردازند. در دوران جوانى هم بیشتر از طریق جنس مخالف یعنى همسر، این نیاز ارضاء مى‌شود. ☝️اگر این فرآیند بصورت صحیح مسیر خودش را طى کند فرد از نظر شخصیتى فردى سالم و بهنجار خواهد بود. در غیر این صورت دچار اختلال رفتارى، مشکلات عاطفى و بیماریهاى روانى مى شود. ❗️یکى از این اختلالات، وابستگى عاطفى به دوستان است به گونه‌اى که اگر فرد وابسته بخواهد مدتى از منبع ارضاء نیاز عاطفى خودش جدا شود احساس نگرانى مى‌کند. صرف علاقه و محبت به شخص و یا چیزى امرى ممنوع و حرام نیست. ولى لغزشگاهى است که در صورت مراقبت نکردن ممکن است آدمى را به قعر پرتگاه بیاندازد. ❗️عشق شدید به وصالِ دوست از یک سو و محال بودن کامیابی و ارضاء کامل در این نوع وابستگی‌ها از سوی دیگر مشکل را دو چندان می‌کند. تازه این فرد در دوره‌هاى بعدى زندگى به دلیل صرف هزینه‌ی بیش از حد انرژى‌هاى عاطفى خود به پاى دیگران، نمى‌تواند در زندگىِ مشترک، رابطه‌ی عاطفىِ خوبى با همسرش و فرزندانش داشته باشد. ❌ اگر در روابطِ دوستانه از طرفِ خود یا طرفِ مقابل، یکی از این علایمِ زیر را مشاهده کردیم، یعنی وابستگی و شیفتگی ایجاد شده و باید به فکرِ درمان باشیم: 1️⃣ اظهار محبت شدید که علت و دلیلِ منطقی‌ای نداشته باشد. 2️⃣ گله‌مندی مداوم از طرفی که وابسته شده، به خاطر کم توجهیِ طرفِ مقابل. 3️⃣ جانب‌داری همیشگی از یک شخص. 4️⃣ تماس‌های پی در پی 5️⃣ این مشکل بیشتر در دوستانی که لطیف‌تر و حساس‌ترند دیده می‌شود. 6️⃣ اظهار ناراحتی از این‌که محبوبَش با فردِ دیگری ارتباط بگیرد. 7️⃣ کسی که بیش از بقیه وسواس‌گونه کسی را تکریم می‌کند یعنی به او وابسته شده! 8️⃣ خیره شدنِ مدام، آویزان بودن و... . ✍️ پس از آن‌که احراز شد من به کسی یا کسی به من وابسته شده، التزام به نکاتِ زیر می‌توانَد شخصِ وابسته را از این منجلاب رها کند: 👈 1. بجای یک دوست، تلاش کنید با دوستان متعدد و مختلفی ارتباط بگیرد. با دوستانِ دیگرتان هم خوش باشید و از آنان انرژی بگیرید. دیدنِ محبت از افرادِ گوناگون، کششَش به یک فرد را تعدیل می‌کند. 👈 2. اوقاتِتان را برنامه‌ریزی کنید تا وقتِ خالی نداشته باشید و سهمِ ارتباط با دوستان را مشخص نمایید. سعی کنید برای کم کردنِ ارتباط با آن دوستِ خاص، البته تدریجاً. اوایل شاید سخت باشد اما به مرور آسان می‌شود. 👈 3. پیش گیری بهتر از درمان است. پس هرگاه که بوی وابستگی به مشامتان رسید، از سر چشمه، آن‌را قطع کنید و سعی کنید از همان ابتدا رابطه‌ی خود را با چنین شخصی به حداقل برسانید. 👈 4. حتی الامکان از رفتن به مکان‌هایی که او حضور دارد یا از نگهداریِ یادگاری‌ها و کلّا هر چیزی که شما را یادِ او می‌اندازد، باید اجتناب کنید. 👈 5. توجه به این‌که ارتباط شما با این دوست، موقتاً و برای مدتی کوتاه قطع می‌شود و نه برای همیشه، خیلی به شما آرامش می‌دهد. حالتان که خوب شد و از این بحران عبور کردید، در آینده‌ای نه چندان دور شما می‌توانید دوستانِ خوبی برای همدیگر باشید. 👈 6. اما الآن ابداً نباید به او حتّی در خلوتتان فکر کنید!! تا ذهنتان رفت سمتِ او و خوبی‌های او، سریع خودتان را با یک کارِ جذاب مثلِ ورزش، تی وی، پیاده‌روی، مطالعه، خانواده، تفرّج با دوستان دیگر و... مشغول کنید تا حواستان پرت شود. کم کم ذهنِ شما اتوماتیک عادت خواهد کرد که به این مورد نباید متمرکز شود. شما علاوه بر قطع رابطه‌ی فیزیکی باید تلاش کنید چهره‌ی او را نیز از صفحه‌ی ذهنتان پاک کنید. https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik

👉2👈 ادامه👆👆👆 👈 7. البته ترکِ رابطه بشکلِ ناگهانی، توصیه نمی‌شود. چرا که آزار دهنده است. آرام آرام و تدریجاً سطحِ ارتباط با او را کم کنید. مثلا اگر تاکنون با او ملاقات روزانه داشتید می‌توانید تدریجا آن را به یک روز در میان، هفته ای یک بار، ماهی یک بار و بالاخره قطع کامل ارتباط تقلیل دهید. 👈 8. به یک مسافرتِ چند روزه بروید. دوری موقت هر چند در روزهای اول سخت و طاقت فرسا است اما مسلما به تدریج رنج این فراق کاهش می‌یابد و عادى‌تر خواهد شد. البته نسبت به دشوارىِ دورى از دوستتان باید خون‌سرد باشید یا لااقل وانمود کنید که خون‌سرد هستید. قدرتِ تلقین را دست‌کم نگیرید و مدام با خود تکرار کنید نبودِ او لطمه‌ای به من نمی‌زند. 👈 9. مرتباً در ذهنتان مرور کنید که اگر عاشقِ جمال و چشم و ابرویِ دوستَم شده‌ام این عشق، حیوانی و شیطانی است؛ و اگر واله و عاشق اخلاق و رفتار او شده‌ام، نمونه‌ی اتمّ و اکملِ اخلاق در حضرات معصومین و اولیای الهی متجلی است. پس اگر شما از هجرانِ دوستتان بیش از هجرانِ امام زمان بسوزید، به وضوح دچارِ یک دوستیِ ناسالم شده‌اید. 👈 10. نگوئید تمامِ خوبی‌های امروزتان را مدیونِ آن دوست هستید! حتی اگر هم واقعیت داشته باشد، این را نگوئید و تکرار نکنید. دوستِ شما اگر هم منفعتی به شما رسانده، خدای خیرَش دهد و نزدِ خدا مأجور است. این دوست اگر امام‌زاده هم باشد، ارتباطِ امروزِ شما با او صحیح نیست و برای هر دویتان ضرر دارد. 👈 11. مطمئن باشید آن چهره‌ای که شما از دوستتان در ذهن دارید، شخصیتِ واقعی او نیست. قطعا او دارای عیوبی است که از شما مخفی است. چه بسا اگر شما از آن عیب‌ها و اشکالات مطلع بودید هیچ‌گاه آرزوی دوستی با او را در ذهن نمی‌پروراندید. اگر او انقدر دوست‌داشتنی است چرا بقیه تا این حدّ و اندازه، شیفته‌ی او نیستند؟ 👈 12. هیچ‌گاه آتش عشقِ درونی‌تان را پیشِ دوستتان لو ندهید. نه تنها این کششِ شدید را به دوستتان که با هیچ‌یک از دوستانِ دیگرتان در میان نگذارید. فاش شدنِ عشق، شما را دیوانه‌تر می‌کند و او را مغرورتر و خواستنی‌تر! محبوبِ شما کشش شدید شما را مزاحمت تقلی می‌کند و روز بروز از شما بیشتر دوری می‌کند؛ این دوری، دوستیِ شما به او را شدیدتر خواهد کرد. 👈 13. گاهی شما تا مدت‌ها دوست خود را از یاد می‌برید و بطور کلی ارتباطات حضوری، تلفنی و مکاتباتی را با او قطع می کنید. اما پس از مدتی به دلیل تنهایی، دوباره فیلتان یاد هندوستان می‌کند و عشق قبلی‌تان باز می‌گردد. این‌جا دوباره باید دستوراتِ گفته شده را انجام دهید تا این نیز بگذرد. 👈 14. به این فکر کنیم که دوستِ محبوبتان را ممکن است روزی از دست بدهید! دل‌سپارى در برابر هر چیز باید به گونه‏اى باشد که فقدانش موجب آزار انسان نگردد. 👈 15. ترک یک دوستِ دوست‌داشتنی، موجب ایجاد خلأ در وجودِ ما می‌شود. برای پُر کردنِ این خلأ باید دنبال یک جایگزین باشد. دفتری زیبا تهیه کنید و هر گاه دل‌تنگ شدید، عاشقانه‌هایتان را بنویسید. شما می‌توانید بجای نامِ دوستتان، نامِ امام زمان را بنویسید. پس از مدتی که نوشته‌هایتان را مرور کنید احساس می‌کنید کششی که به دوستتان داشتید، منتقل شده به امام زمان... . این یواشکی‌های محرمانه با امام زمان بسیار ارزنده و سازنده است. 👈 16. داشتنِ یک برنامه‌ی عبادیِ منظم و مستمرّ پشتوانه‌ی معنوی شما خواهد بود در مبارزه‌ای که با هوایِ نفستان آغاز کرده‌اید. با رمزِ یا زهرا هم شروع کنید عملیاتتان را تا نصرت و پیروزیِ قطعی نصیبتان شود در عرصه‌ی جهاد با نفسِ امّاره. 👈 17. تجارب مکرر نشان می‌دهد که با ازدواجِ هر یک از طرفین، این وابستگی از بین می‌رود. درصورت امکان ازدواج خودتان را به تأخیر نیندازید و در اولین فرصت با فردی مناسب با تحقیقات لازم ازدواج کنید. 👈 18. با یک مشاورِ امین و با خدا در ارتباط باشید تا حامی و پیشتیبانِ شما باشد در این مدّت. https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik

🔹وابستگیِ دوست به من ❓یکی از دوستام شدیداً بهم وابسته شده؛ کلافه‌م کرده بخدا چکار کنم ولَم کنه؟! 📝 پاسخ: 🔔 وابستگی معرکه‌ای است که دو بازیگر در آن ایفای نقش می‌کنند. در مراحلِ اولیه، این وابستگی، مشکلی است برای طرف وابسته. در ادامه اما چون او از معاشرت با شما سیر نمی‌شود و کم‌محلی‌های شما او را آزار می‌دهد کم کم گلایه‌ها و شکایت‌هایَش شما را کلافه می‌کند. ❗️در این ماجرا نمی‌شود تمامِ قصور و تقصیر را به گردنِ عاشق انداخت. از قضا شاید معشوق با ابرازِ محاسنِ ظاهری و باطنی‌اش سفره‌ی این وابستگی و دل‌بستگی و شیفتگی را پهن کرده است: تا که از جانب معشوق نباشد کِشِشی /کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد. ❓پس سوالِ اول این است که چه کنیم تا کسی به ما وابسته نشود؟ نسیم عشق از جانب معشوق می‌وزد. پس او موظف است با رعایت نکاتی چند مشکل را از سر چشمه و پیش از آن‌که گسترش بیابد، بخشکاند: 1️⃣ از همان ابتدا به محضِ احساس نگاه‌های معنادار از جانب برخی دوستان، سعی کنید بجای مانورِ محاسِنِ خود و جلوه‌گری، کمی کَتوم باشید تا وابستگی از نطفه خفه شود. چرا تا این حدّ باید خودَم را خوب و بی‌عیب جلوه دهم که اطرافیانَم در حدّ شیفتگی مرا بپرستند؟ ✅ اگر احساس کردید کمالات و فضایل شما مثل زیبایی، سلیقه، حافظه، اخلاق پسندیده، صدای خوش، هنر، استعداد فوق العاده و... انگشت نما و مورد توجه دیگران قرار گرفته به سرعت آن را از دید مردم مخفی کنید؛ تا علاوه بر در امان ماندن از چشم بد، موجبات برانگیزی شعله‌ی عشق و محبت دیگران را فراهم نکنید. نباید بگذارید محبت، روز به روز در دل او ریشه بدواند. 2️⃣ به این فکر کنید که شاید روزی این مشکل دامن‌گیر شما هم بشود و چه بسا تاکنون تجربه‌ی این نوع وابستگی را در گذشته به کسی داشته‌اید. در نظر داشتن این موضوع سبب می شود که حالِ عاشق را بیشتر مرعات کنید. 3️⃣ در بسیاری از مواقع کم محلی کردن، آتش عشق را شعله‌ور تر می‌کند. چرا که عاشق دست نیازش بلند است به سوی نازِ معشوق. ظاهر نشدن در مقابل چشم عاشق بهتر از این است که حضور داشته باشید و اعتنا نکنید. پس تا حد امکان از رفتن به مکان هایی که دوست شما حضور دارد اجتناب کنید تا به مرور شما را فراموش کند. 4️⃣ اگر در مورد فردى احساس کردید که خیلى زیاد به شما وابسته است، سعى کنید به تدریج روابط خود را با او کاهش دهید. حتی ممکن است از شما گلایه کند. هیچ اشکالى ندارد چرا که ناراحتی امروز بهتر از پشیمانی فردا است. 5️⃣ سعى کنید به جاى یک دوست، دوستان متعدد انتخاب کنید و از گشت و گذار با فقط یک دوست، اجنتاب کنید؛ تا عاشقِ شما حس نکند شما فقط از آنِ او هستید. 6️⃣ اوقات خود را برنامه ریزى کنید، سهم ارتباط با دوستان را مشخص کنید و از ارتباط بیشتر اجتناب کنید تا افراط در دوستی، باعثِ ایجاد وابستگی به شما از جانبِ دوستان شود. 7️⃣ محبتِ خود به اطرافیان را تعدیل کنید. نیازی نیست که بشکلِ مبالغه‌آمیز و چاپلوسانه قربان صدقه‌ی دوستانمان برویم. شما باید از بروز احساسات و اظهار علاقه‌ی مستقیم مثل رد و بدل کردن کلمات محبت آمیز و غیر مستقیم مثل هدیه دادن به کسی که حسّ وابستگی به شما دارد، پرهیز کنید. 8️⃣ البته تعدیلِ ارتباط و حتی در مراحلِ پیش‌رفته‌تر، تعطیلی ارتباط با آن دوست، موقّتی است و نه همیشگی. طوری با او برخورد نکنید که موجبِ دل‌شکستگی شود. او را سرزنش نکنید و بترسید از این‌که خودتان گرفتارِ این مشکل بشوید خدای نکرده! او را از خود متنفر نکنید. اگر زمینه‌ای وجود دارد به او تفهیم کنید که این قطعِ ارتباط، موقتی است برای بهبودِ حالِ شما. حالَت که خوب شد، ما باهم دوست هستیم دوباره. 9️⃣ از مشاوری زبر دست بهره بگیرید که رابطه‌ی شما و او را کنترل کند. در مواقع نیاز با شما یا دوستتان سخن بگوید و راهنماییتان کند. https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik

🕋 ⭕️آثار فوق العاده اذان گفتن در خانه از بین رفتن فقر از بین رفتن بیماری از بین رفتن گرفتاری ها و... آیت_الله_ناصری https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik

👆تصویر مرتبط با قسمت ششم داستان تاریخ یهود 🏞 تقسیم بندی سرزمین موعود (کنعان قدیم). در زمان حضرت یوشع نبی علیه السلام ( ~ ۱۲۵۰ ق.م) https://bible-history.com/geography/map-canaan-tribal-portions? 🔸فتح این سرزمین توسط یوشع حدودا هفت سال طول کشید و حدوداً هشت سال مدت زمان استقرار قبائل دوازده گانه بود که مجموعا ۱۵ سال می شود( فتح و استقرار) #تاریخ_یهود #یهود_شناسی https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik

🔰 سرزمین نفاق؛ آغاز روزهای تاریک بنی‌اسرائیل و ظهور انحرافات تاریخی بعد از فوت یوشع نبی، بنی‌اسرائیل بدجوری افتادن تو یه دوران بحران که انگار کشتی بی‌ناخدا شده بودن. به این دوره می‌گن "عصر داوران" و حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال طول کشید. دیگه خبری از یه رهبر الهی مثل موسی و یوشع نبود و مردم هم که قاطی کرده بودن🥴، یه روز خدا رو می‌پرستیدن و فرداش بت‌های محلی رو (سفر داوران، فصل ۲:۱۶-۱۹). 👈بنی‌اسرائیل وقتی رفتن تو کنعان، باید اقوام محلی رو شکست می‌دادن، ولی خب، نصفه‌نیمه کار کردن. یه سری شهرهای مهم مثل غزه و اشدود همچنان دست فلسطینی‌ها موند و عملاً اونجا پایگاهشون شد (سفر داوران، فصل ۱:۱۸-۱۹). خلاصه، کم‌کم مردم بنی اسرائیل به جای اینکه به خدا تکیه کنن، رو آوردن به بت‌پرستی و بعل و عشرا 🪨 رو می‌پرستیدن. همین شد که هر وقت از خدا فاصله می‌گرفتن، دشمنای محلی مثل فلسطینی‌ها سر و کله‌شون پیدا می‌شد و بنی‌اسرائیل رو حسابی اذیت می‌کردن (سفر داوران، فصل ۲:۱۱-۱۳). ⚔تو این هرج‌ومرج، شمشون از راه رسید. یه جورایی قهرمان داستان بود، ولی داستانش اون‌قدر بالا و پایین داشت که هر چی بگم کمه.🧐 شمشون از طایفه دان بود و از بچگی به خدا تقدیم شده بود. موهاش نباید کوتاه می‌شد، چون قدرتش تو همون موهای بلندش بود🧔🏻‍♀. یه روز که اعصابش خورد بود، با یه استخون فک الاغ هزار تا فلسطینی رو لت و پار کرد😐 (سفر داوران، فصل ۱۵:۱۴-۱۶) ولی قضیه وقتی خراب شد که شمشون دل داد به دلیله، یه دختر فلسطینی. دلیله هم زرنگ بازی درآورد و راز قدرت شمشون رو ازش کشید بیرون. بعدش موهاشو کوتاه کرد و فلسطینی‌ها هم ریختن سرش و دستگیرش کردن (سفر داوران، فصل ۱۶:۴-۲۰). از اون به بعد، دیگه زندگی شمشون یه تراژدی تموم‌عیار شد. قسمت هفتم بخش اول #تاریخ_یهود #یهود_شناسی https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik

ادامه پست قبلی 👆 دلیله راز قدرت شمشون رو به فلسطینی‌ها لو داد و وقتی شمشون خواب بود، اونا موهاش رو بریدن. با بریدن موهاش، قدرت خارق‌العاده‌اش هم از بین رفت(😅 خدا بگم چکار کنه این یهودی ها رو با این داستان سازیهاشون) و فلسطینی‌ها راحت دستگیرش کردن. بعد از اینکه چشماش رو کور کردن، انداختنش زندان. حالا قهرمان بزرگ بنی‌اسرائیل، که یه زمانی با یه فک الاغ هزار نفر رو زده بود، تو یه سیاه‌چال تاریک، بدون قدرت و امید مونده بود. 🔸اما داستان اینجا تموم نمی‌شه. شمشون تو زندان به خدا التماس کرد که یه‌بار دیگه بهش قدرت بده تا از دشمنانش انتقام بگیره. فلسطینی‌ها یه جشن بزرگ راه انداخته بودن تا پیروزی‌شون رو جشن بگیرن و شمشون رو هم برای نمایش آوردن توی معبد. شمشون که تو این مدت توبه کرده بود، به دو تا ستون معبد تکیه داد و با تمام وجود از خدا خواست قدرتش رو برگردونه. خدا هم دعاش رو قبول کرد و با نیرویی عجیب، ستون‌های معبد رو انداخت. معبد فرو ریخت و هزاران فلسطینی همراه با شمشون کشته شدن (سفر داوران، فصل ۱۶:۲۳-۳۰). مرگش مثل یه حماسه تراژیک بود؛ ترکیبی از قدرت و ضعف انسانی... ➖ولی با وجود این حوادث، بنی‌اسرائیل درس نگرفتن. انحرافات دینی و اختلافات داخلی همچنان ادامه داشت. مردم از خدا خواستن براشون یه پادشاه تعیین کنه تا بتونه نظم و عدالت برقرار کنه. خدا هم شائول (که تو قرآن به نام طالوت اومده) رو به‌عنوان اولین پادشاه بنی‌اسرائیل انتخاب کرد (سفر اول سموئیل، فصل ۱۰:۱-۲۴؛ قرآن، سوره بقره، آیه ۲۴۷). البته این انتخاب مستقیم از طرف خدا نبود، بلکه توسط سموئیل نبی انجام شد. این انتخاب پایان عصر داوران و شروع دوره پادشاهی بود که با داوود و سلیمان به اوج خودش رسید. ⚠️یه نکته جالب اینه که روایات تورات و قرآن درباره این دوره تفاوت‌هایی داره. تو تورات (کتاب تثنیه، فصل ۲۰)، بنی‌اسرائیل مأمور شدن که اقوام کنعانی رو به‌طور کامل نابود کنن، ولی تو قرآن (سوره مائده، آیه ۲۱) فقط دعوت به ورود به سرزمین موعود مطرح شده و خبری از نابودی بومیان نیست . این تفاوت‌ها می‌تونه نشونه‌ای از تحریف در متون تورات باشه! شبتون بخیر✨ قسمت هفتم بخش دوم ✍ [سید روح الله ستاره حیات] #تاریخ_یهود #یهود_شناسی https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik

. 👇بنی‌اسرائیل، یعنی همون فرزندان حضرت یعقوب (ع) که توسط حضرت موسی (ع) از اسارت فرعون نجات پیدا کردن و به سرزمین موعود رسیدن، توی قرآن در چندین جا مورد تمجید و یادآوری نعمت‌های الهی قرار گرفتن. مثلاً توی سوره مائده، آیه ۲۰ خداوند می‌فرماید: «...إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاکُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمينَ.» «[به یاد آورید] وقتی که در میان شما پیامبرانی قرار داد، شما را فرمانروا ساخت، و نعمت‌هایی به شما عطا کرد که به هیچ‌یک از جهانیان نداده بود.» یا در سوره دخان، آیه ۳۲ می‌فرماید: «وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلى عِلْمٍ عَلَى الْعالَمِینَ.» «و به یقین آن‌ها را بر پایه علم خود بر جهانیان برتری دادیم و برگزیدیم.» در سوره اعراف، آیه ۱۳۷ هم خداوند می‌فرماید: «وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ كانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتِی بارَكْنا فِیها.» «و ما آن قوم مستضعف را وارث شرق‌ها و غرب‌های سرزمین‌هایی کردیم که در آن‌ها برکت نهادیم.» در سوره بقره، آیه ۴۷ خداوند به بنی‌اسرائیل می‌فرماید: «یا بَنی إِسْرائیلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْكُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِینَ.» «ای بنی‌اسرائیل! نعمت‌های مرا که بر شما ارزانی داشتم، به یاد آورید و اینکه شما را بر جهانیان برتری دادم.» این آیات نشون می‌ده که بنی‌اسرائیل در برهه‌هایی از تاریخ از نعمت‌ها و برتری‌های زیادی برخوردار بودن. حتی بزرگ‌ترین پادشاهی جهان تا زمان ظهور امام زمان (عج)، یعنی پادشاهی حضرت سلیمان (ع)، به این قوم داده شد. اما همه‌ی بنی‌اسرائیل همیشه خوب نبودن؛ در میانشون عده‌ای قلیل مومن و نیکوکار باقی موندن، ولی اکثریت اون‌ها ناسپاس، بهانه‌گیر و ترسو بودن. در طول تاریخ مدام از راه حق منحرف می‌شدن و فساد می‌کردن. سوره بقره ۶۱ : وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَٱلْمَسْكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٍۢ مِّنَ ٱللَّهِ ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ بِـَٔايَـٰتِ ٱللَّهِ وَيَقْتُلُونَ ٱلنَّبِيِّینَ بِغَيْرِ ٱلْحَقِّ ۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا۟ وَّكَانُوا۟ يَعْتَدُونَ و (مهر) ذلّت و مسكنت بر پيشانى آن‌ها ( بنی اسرائیل) زده شد، و آن‌ها گرفتار غضب خدا شدند؛ چرا كه آن‌ها به آيات الهى كفر مى‌ورزيدند و پيامبران را بناحق مى‌كشتند. اين‌ها به‌خاطر آن بود كه گناه كردند و (به حقوق ديگران) تجاوز مى‌نمودند.» بعد از وفات حضرت سلیمان (ع)، این قوم به‌طور گسترده‌ای به ظلم و فساد آشکار روی آوردن. این فساد و پیامبرکشی از دوران داوران شروع شد و در زمان حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) هم دیده می‌شد، ولی بعد از حضرت سلیمان (ع) به اوج خودش رسید و رسماً فساد علنی در جامعه بنی‌اسرائیل رواج پیدا کرد. البته، همیشه در میان بنی‌اسرائیل افرادی بودن که بر ایمان و عمل صالح ثابت قدم موندن، اما بیشتر اون‌ها به فساد و انحراف کشیده شدن. توی قسمت‌های بعدی، در مورد این تفاوت‌ها بیشتر صحبت می‌کنیم! 😊 #تاریخ_یهود #یهود_شناسی https://eitaa.com/Yazeinabsalamollahalaik