به روایت از یکی از رزمندگان :
مهدی از بهترین دوستامون تو جبهه بود ، #مخلص و #بی ریا ، نماز هاش خیلی #خالصانه بود.😔
#روزهای آخر ، چند روز قبل از #شهادتش مدام این یه بیت شعرروباخودش زمزمه می کرد :😭👇
عاشق که شدی تیر به سر باید خورد
🍃⚘🍃@yazeynb
زهری است که مانند عسل باید خورد
هیچ کدوم از بچه ها نمی دونستن که #منظور مهدی از خوندن این یه بیت شعر چیه ؟!
گذشت تا اینکه خبر #شهادتش بین بچه ها پیچید
@yazeynb
وقتی بالا سرش حاضر شدیم دیدم یه تیر خورده #وسط پیشونیش به حالت سجده افتاده و به #شهادت رسیده 😭
اون موقع بود که فهمیدیم #مهدی می خواست با خواندن اون یه بیت شعر چه چیزی رو بهمون بفهمونه😭
پست نگهبانی اش افتاده بود نیمه شب
سر پست نشسته بود رو به قبله و اطرافش رومی پایید
آروم آروم هم با خودش زمزمه می کرد
نفر بعدی که رفت پست رو تحویل بگیره ...
@yazeynb
دید #مهدی افتاده به سجده
با صورت افتاده بود روی خاک 😭
🍃⚘🍃
کربلایی امیربرومند|amirboroumand_channel@199058255.mp3
زمان:
حجم:
11.49M
🌷 🌷@yazeynb
#لطفا_برای_فرج_دعا_کنید
🔈صوت
♦️مراسم هفتگی
♦️شور احساسی بسیار زیبا
@yazeynb
🎙 #کربلایی_امیر_برومند
#هدیه_به_روح_سردار_قاسم_سلیمانی
🚩هیئت حضرت حسن بن علی علیهماالسلام اصفهان
کانال مدافع حرم خانم زینب حاج قاسم سلیمانی
به روایت از یکی از رزمندگان : مهدی از بهترین دوستامون تو جبهه بود ، #مخلص و #بی ریا ، نماز هاش خیلی
#بسم الله الرحمن الرحیم
علامات مؤمن
ثلاث من علامات المؤمن : علمه بالله و من يحب و من يبغض .
@yazeynb
امام جعفر صادق (ع) : سه چيز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا .
@yazeynb
اصول كافي ، ج 3 ، ص 192
#رفقا و هم سنگریون
محاسبه نفس و نماز شب و قرائت قران و گفتن ۳۱۳بار یا صاحب الزمان و خواندن زیارت عاشوراو مناجات با خدا
@yazeynb
و دعای عهد یادتون نره
#گمنام الزهرا س
#اللهم عجل لولیک الفرج
174.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
← #سرداردلها🌙°•.]
@yazeynb
🖇♥️:توفیقبــوسہبرپاهاۍمادر°•.]
مادربزرگـوارسردارحاجقاسمسلیمانۍ
ڪہازدنیارفتند،🥀°•.
••<پسازچندروزباجمعۍازخبرنگارانتصمیمگرفتیم
براۍعرضتسلیتبہروستاۍقناتملڪبرویم.
باهماهنگۍقبلۍ،روزۍڪہسردارهمدرروستا
@yazeynb
حضورداشتند،عازمشدیم.
وقتۍرسیدیم،ایشانرادیدیمڪہڪنارقبرمادرشان
نشستہوفاتحهمیخوانند.🦋✨
بعدازسلامواحوالپرسۍ،مارابهمنزلبرد...🏡>
برایمانازجایگاهوحرمتمادرصحبتڪردوگفت:
همیشہدلممیخواستڪفپـ👣ـاۍمادرمراببوسم
ولۍنمیدانمچرااینتوفیقنصیبمنمۍشد.
اخرینبارقبلازمرگمادرمڪہاینجاآمدم،بالاخره
@yazeynb
سعادتپیداڪردموڪفپاۍمادرمرابوسیدم...✨🌸
باخودمفڪرڪردمحتمارفتنۍامڪہخداتوفیقداد
واینحاجتمبرآوردهشد. :)🌱
سرداردرحالۍڪہاشڪجارۍشدهبرگونہهایش
@yazeynb
راپاڪمیڪرد،گفت:↓
نمیدانستم،دیگراینپاهاۍخستہرانخواهمدید
تافرصتبوسیدنداشتہباشم....👣💔•
#آیهنور
﷽
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ»
@yazeynb
🦋|°اے ڪسانے ڪه ایمان آورده اید! به خدا و پیامبر خیانت نڪنید. و (نیز) در امانتهاے خود خیانت روا مدارید، در حالے ڪه مے دانید (این ڪار، گناه بزرگے است).
(سوره مبارڪه انفال/ آیه ۲۷)
@yazeynb
#شهید_احمد_مشلب🌟
@yazeynb
#صلوات رو خیلی دوست داشتن
عزیزانی که دوست دارن صلوات هدیه کنند✨
به آیدی زیر پیام بدن💫
@yazeynb
⚫️ ماجرای امام سجاد ع و راهزن
🏷مرحوم علاّ مه مجلسى به نقل از شيخ الطايفه مرحوم طوسى حكايت كند:
روزى حضرت سجّاد، امام زين العابدين عليه السّلام به عنوان انجام مراسم حجّ خانه خدا، عازم مكّه مكرّمه گرديد.
در مسير راه از شهر مدينه به مكّه ، به بيابانى رسيد كه دزدهاى بسيارى جهت غارت و چپاول اموال حاجيان و اذيّت و آزار ايشان ، سر راه ايستاده و كمين كرده بودند.
@yazeynb
همين كه امام عليه السّلام نزديك دزدان رسيد، يكى از آن دزدها جلو آمد و راه را بر آن حضرت بست و منع از حركت آن بزرگوار به سوى مكّه معظّمه گرديد.
امام زين العابدين عليه السّلام با متانت و خون سردى به آن دزد خطاب نمود و اظهار داشت : چه مى خواهى ؟ و به دنبال چه چيزى هستى ؟
دزد پاسخ داد: مى خواهم تو را به قتل رسانده و آن گاه وسائل واموال تو را غارت كنم .
حضرت فرمود: من حاضر هستم كه با رضايت خود اموال و آنچه را كه همراه دارم ، با تو تقسيم كنم و با رضايت خويش نصف آن ها را تحويل تو دهم .
دزد راهزن گفت : من نمى پذيرم و بايد برنامه و تصميم خود را، كه گفتم اجراء كنم .
@yazeynb
حضرت سجّاد عليه السّلام فرمود: من حاضرم از آنچه كه به همراه دارم ، به مقدار هزينه سفر خويش بردارم و بقيّه آن را هر چه باشد در اختيار تو قرار دهم .
وليكن دزد همچنان بر حرف خود اصرار مى ورزيد و با لجاجت پيشنهاد امام زين العابدين عليه السّلام را نپذيرفت .
@yazeynb
پس چون حضرت چنين حالت و برخوردى را از آن دزد مشاهده نمود، از او سؤ ال نمود: پروردگار و ارباب تو كجاست ؟ دزد پاسخ داد: در حال خواب به سر مى برد.
در اين موقع حضرت كلماتى را بر زبان مبارك خود جارى نمود و زمزمه اى كرد كه ناگهان دو شير درّنده پديدار گشتند؛ و به دزد حمله كردند و يكى سر دزد و ديگرى پايش را به دندان گرفت و هر يك او را به سمتى مى كشيد.
@yazeynb
سپس امام سجّاد عليه السّلام اظهار داشت : تو گمان كردى كه پروردگارت غافل است و در حال خواب به سر مى برد؟! و بعد از آن ، امام عليه السّلام به سلامت و امنيّت به راه خود ادامه داد و به سوى مكّه معظّمه حركت نمود.(1)
@yazeynb
📚 امالى شيخ طوسى : ص 605
بحارالا نوار: ج 46، ص 41، ح 36.