eitaa logo
کانال مدافع حرم خانم زینب حاج قاسم سلیمانی
1.7هزار دنبال‌کننده
39.6هزار عکس
30.3هزار ویدیو
144 فایل
#شهادت_سردار_سپهبد_قاسم_سلیمانی 😢😢😢😢😢 آهنگ: (یاران چه غریبانه رفتند از این خانه) سر لشڪرِ ایرانی سردارِ سلیمانی هم عاشق قرآن و هم ڪشته قرآنی رفتی و وقارم رفت بر عشق عیارم رفت هم یار ولایت هم سردار دیارم رفت ای یار خداحافظ سردار خداحافظ😢😢😢😢
مشاهده در ایتا
دانلود
3.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت حاج قاسم سلیمانی از زندگی @yazeynb ساده و غیرقابل باور رهبر انقلاب @yazeynb 🚨خاطره روزی که جلسه حاج قاسم در منزل شخصی رهبری برگزار شد
🌼روایت شهید سلیمانی از سردار شهید محمد حسین یوسف الهی @yazeynb اورکت روی شانه هایش بود ، بدون جوراب . معلوم بود از نماز می اید و فرصت پیدا نکرده سر و وضعش را @yazeynb مرتب کند. لبخند زدم و نگاهی به او انداختم. قبل از اینکه حرفی بزنم، با خنده گفت: وقتی در همین وضعیت مقابل خدای خودم ایستادم و نماز @yazeynb خواندم، درست نبود در مقابل بنده ی او به سرو وضعم برسم.
🖤🖤 💔درسوگِ حسین،دیده یَمِ غم باشد 💚درعرش و سما مجلس ماتم باشد 💔هر روز،براي شيعيان عاشوراست 💚هر ماه خدا ماه مُحرّم باشد @yazeynb 🖤 السلام علیک یا اباعبدالله 🖤 💔بعد مرگم ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﻟﺤﺪﻡ 💔ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻋﺸﻖ حسين بن ﻋﻠﯽ ﺭﺍﺑﻠﺪم 💔ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪﮐﻪ ﭘﺮﭘﺮﺷﺪﻩ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﮔﻞ ﯾﺎﺱ 💔ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﻣﺴﺖ ﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﻋﺒﺎﺱ @yazeynb 💔ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﺯازل ﻣﺬﻫﺒيم 💔ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﺍﺑﺪ ﺯﯾﻨﺒﯿﻢ 💔ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺴﺖ ﺍﺯ ﻗﺪﺡ ﺳﺎﻏﺮﯾﻢ 💔ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮﯾﻢ 💔ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﺩﮔﺮﺑﺮﺳﺮﺩﻭﺳﺖ @yazeynb 💔ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪﮐﻪ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻋﻠﯽ ﺍﺻﻐﺮﺍﻭﺳﺖ 💔ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮔﻨﻪ ﭘﺮﺩﻩ ي ﻣﻬﺘﺎﺑﺶ ﺷﺪ 💔ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭﺳﯿﻨﻪ ﺯﻥ ﺷﺎﻫﺶ ﺷﺪ 💔ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺟﺎ 💔ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪﮐﻪ ﻣﺄﻭﺍﺵ ﺷﺪﻩ ﮐﺮﺑﺒﻼ @yazeynb 💔ﻧﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻧﻮﮐﺮ ﺑﺪﻋﻬﺪﯼ ﺑﻮﺩ 💔ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ " ﻣﻨﺘﻈﺮ" ﻣﻬﺪﯼ ﺑﻮﺩ.
✍روایت شهید سلیمانی از شهید حسن یزدانی @yazeynb نوجوان بود ، پشت سرش می ایستادیم به نماز رفتارش آ ن قدر بزرگتر از سنش بود که بعد از شهادتش فکر می کردم آیا @yazeynb ان سال هایی که ما پشت سرش نماز می خواندیم او اصلا به سن تکلیف رسیده بود یا نه؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هوایم را داشته باش … @yazeynb وقتی تو  هوایم را داری هوا هم خوب می شود … @yazeynb اصلا هوا هم به هوای تو  خوب می شود...
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهید زنگی‌آبادی، شهیدی که حاج @yazeynb قاسم او را یک لشکر میدانست @yazeynb 🔹وصف یاران؛ روایت‌های شهید حاج قاسم سلیمانی یاران شهیدش
5.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گل خوش رنگ و بوی من حسین است بهشت آرزوی من حسین است😭😭😭😔 @yazeynb مزن دم پیش من از لاله رویان که یار لاله روی من حسین است @yazeynb همه در گفتگوی این و آنند ولیکن گفتگوی من حسین است
🔶 مهدویت در کلام امام حسین علیه السلام ▫️شعيب بن ابی‌حمزه گويد : به محضر امام حسين(ع) تشرّف يافته، عرض كردم : آقا جان آيا شما صاحب الامر هستيد؟ @yazeynb ▫️فرمودند : نه.. عرض كردم : پس فرزند شماست؟ فرمودند : نه... عرض كردم: آيا فرزند فرزند شماست؟ فرمودند: نه.. ▫️پرسيدم : پس صاحب الامر كيست؟ فرمودند : @yazeynb آنكه زمين را پر از عدل خواهد كرد، همان گونه كه پر از ظلم گشته باشد. او پس از زمانی طولانی كه امامان پيشين رفته باشند، خواهد آمد، همان گونه كه رسول @yazeynb خدا (ص) پس از مدتی دراز كه از زمان پيامبران پيشين گذشته بود مبعوث شد.. 📕 عقدالدرر / ص ١۵٨
✨﷽✨ 🌼امام خمینی و شستن لباس زن مستمند @yazeynb ✍مرحوم آقای اسلامی تربتی که همسایه امام خمینی در قم بود، نقل می کرد: روزی با امام در حال‌‎ ‌‏رفتن به درس مرحوم آقای شاه آبادی بودیم، فصل زمستان بسیار سردی بود از کنار‌‎ ‌‏مدرسه حجتیه عبور می کردیم، دیدیم خانمی کنار رودخانه نشسته و دارد پارچه ها و‌‎ ‌‏کهنه هایی را می شوید. نمی دانم مال خودش بود یا کلفت بود. می دیدیم که یخ های‌‎ ‌‏رودخانه را می شکست و کهنه می شست، بعد دستش را از آب بیرون می آورد و مقداری‌‎ ‌‏با دمای بدنش گرم می کرد و دوباره لباس می شست. امام قدری به او نگاه کرد بعد به من‌‎ ‌‏فرمود: «شما بروید بعد من می آیم». عرض @yazeynb کردم چه کاری دارید؟ اگر امری هست‌‎ ‌‏بفرمایید. گفتند: «نه، شما بروید» و خودشان ایستادند و به کمک آن خانم لباسهارا شستند و کنار گذاشتند و چیزی هم یادداشت کردند که بعد معلوم شد آدرس آن خانم مستمند را از او گرفته بودند. هرچه از ایشان پرسیدم قضیه چه بود فرمودند: «چیزی‌‎ ‌‏نبود». بعد معلوم شد به آن خانم گفته اند: «شما بیایید منزل، من دستور می دهم آب گرم‌‎ ‌‏کنند و دیگر شما اینجا نیایید. با آب گرم لباس بشویید و خود من هم کمک تان می کنم» @yazeynb 📚 منبع: کتاب "برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)"، گردآورنده غلامعلی رجایی، ج۱، ص ۲۱۲ص
۞ سال‎ها قبل یکی از رفقا به سراغم آمد که با هم به مشهد مشرّف شویم. گفتم من کار دارم، شما بروید، من هم ان‎شاء‎الله چند روز دیگر در مشهد به شما ملحق @yazeynb می‎شوم. چند روز بعد من هم به مشهد مشرّف شدم، ولی به محض اینکه نزد او رفتم با خُلق تنگ به من گفت: حالا می‎آیی؟ گفتم مگر چه شده؟ گفت: چه می‎خواستی بشود؟ فهمیدم در زیارت حضرت حالات سفرهای گذشته‎اش را نداشته است. به او گفتم: خوب، حضرت رضا علیه السّلام حق ندارد بگوید شما خنده‎هایتان را می‎برید جاهای دیگر و @yazeynb گریه‎هایتان را می‎آورید پیش ما؟ او زد زیر خنده. تا خندید، گفتم این خنده را بر لبت حفظ کن و با همین حال برو حرم یک طواف بکن. رفت و وقتی بازگشت، دیدم خُلقش باز شده و به خواسته‎اش رسیده @yazeynb است. سعی کنید وقتی به زیارت ائمّه علیهم السّلام مشرّف می‎شوید، با خُلق باز و دل راضی و خشنود از خدا وارد حرم شوید. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ @yazeynb 📙 مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب