eitaa logo
کانال مدافع حرم خانم زینب حاج قاسم سلیمانی
1.7هزار دنبال‌کننده
39.5هزار عکس
30.2هزار ویدیو
144 فایل
#شهادت_سردار_سپهبد_قاسم_سلیمانی 😢😢😢😢😢 آهنگ: (یاران چه غریبانه رفتند از این خانه) سر لشڪرِ ایرانی سردارِ سلیمانی هم عاشق قرآن و هم ڪشته قرآنی رفتی و وقارم رفت بر عشق عیارم رفت هم یار ولایت هم سردار دیارم رفت ای یار خداحافظ سردار خداحافظ😢😢😢😢
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️﷽🔸️ @yazeynb(۱۳) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۳_پايان عمل جراحی ص ۲۰ @yazeynb 🔹️يكي از پزشكها گفت: دستگاه شوك رو بياريد ... نگاهي به دستگاهها و مانيتور اتاق عمل كردم. همه از حركت ايستاده بودند! عجيب بود كه دكتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من مي توانستم صورتش را ببينم! حتي مي فهميدم كه در فكرش چه مي گذرد! @yazeynb 🔹️من افكار افرادي كه داخل اتاق بودند را هم ميفهميدم.همان لحظه نگاهم به بيرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را ميديدم! برادرم با يك تسبيح در دست، نشسته بود و ذكر مي گفت.خوب به ياد دارم كه چه ذكري مي گفت. @yazeynb 🔹️اما از آن عجيب تر اينكه ذهن او را مي توانستم بخوانم! او با خودش مي گفت: خدا كند كه برادرم برگردد. او دو فرزند كوچك دارد و سومي هم در راه است. اگر اتفاقي برايش بيفتد، ما با بچه هايش چه كنيم؟ @yazeynb 🔹️يعني بيشتر ناراحت خودش بود كه با بچه هاي من چه كند!؟كمي آنسوتر، داخل يكي از اتاقهاي بخش، يك نفر در مورد من با خدا حرف مي زد! من او را هم مي ديدم. @yazeynb 🔹️داخل بخش آقايان، يك جانباز بود كه روي تخت خوابيده و برايم دعا مي كرد. او را مي شناختم. قبل از اينكه وارد اتاق عمل شوم با او خداحافظي كردم و گفتم كه شايد برنگردم. اين جانباز خالصانه مي گفت: خدايا من را ببر، اما او را شفا بده. او زن و بچه دارد، اما من نه. 🔹️يكباره احساس كردم كه باطن تمام افراد را متوجه مي شوم. نيتها و اعمال آنها را مي بينم و... @yazeynb 🔹️بار ديگر جوان خوش سيما به من گفت: برويم؟ خيلي زود فهميدم منظور ايشان، مرگ من و انتقال به آن جهان است. از @yazeynb وضعيت به وجود آمده و راحت شدن از درد و بيماري خوشحال بودم. فهميدم كه شرايط خيلي بهتر شده، اما گفتم: نه! 🔹️مكثي كردم و به پسر عمه ام اشاره كردم. بعد گفتم: من آرزوي @yazeynb دارم. من سالها به دنبال جهاد و شهادت بودم، حالا اينجا و با اين وضع بروم؟!اما انگار اصرارهاي من بي فايده بود. بايد مي رفتم...
💌| @yazeynb 🌷شهید محمودرضا بیضایی 🔸دیدم چشم هایش است و سر و ریشش پر از خاک. از زور به سختی حرف می زد. گفتم چرا اینطوری هستی؟ گفت چهار روز است خانه نرفته‌ام. گفتم بودی؟ گفت آره! گفتم چرا خانه نمیروی؟ @yazeynb 🔹گفت چند تا از بچه ها آمده‌اند ، خیلی مستضعفند؛ یکیشان کاپشنش را فروخته آمده. به خاطر چنین آدم هایی شب و روز نداشت. یکبار گفت من یک چیزی فهمید‌م؛ خدا رو همیشه به آدم هایی داده که در کار سختکوش و بوده‌اند... @yazeynb 🗓 به مناسبت سالروز ولادت شهید💐
🔸️﷽🔸️ ⚡(۶۷) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۲۹_مدافعان وطن ص ۹۴ 🔹️مدتي از ماجراي بيمارستان گذشت. پس از دوستان، حال و روز من خيلي خراب بود. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️من تا نزديكي شهادت رفتم، اما خودم مي دانستم كه چرا شهادت را از دست دادم! 🔹️به من گفته بودند كه هر، حداقل شش ماه شهادت آنان كه هستند را عقب مي اندازد. 🔹️روزي كه عازم سوريه بوديم، پرواز ما با پرواز آنتاليا همزمان بود! ❖ @yazeynb ❖ 🔹️چند دختر جوان با لباسهايي بسيار زننده در مقابل من قرار گرفتند و ناخواسته نگاه من به آنها افتاد. بلند شدم و جاي خودم را تغيير دادم. 🔹️هرچه مي خواستم حواس خودم را پرت كنم انگار نمي شد. اما ديگر دوستان من، در جايي قرار گرفتند كه هيچ نامحرمي دركنارشان نباشد. 🔹️اين دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند. نمي دانم، شايد فكر كرده بودند من هم مسافر آنتاليا هستم. هرچه بود، گويي ايمان من آزمايش شد. ❖ @yazeynb ❖ 🔹️گويي شيطان و يارانش آمده بودند تا به من ثابت كنند هنوز آماده نيستي. با اينكه در مقابل عشوه هاي آنان هيچ حرف و هيچ عكس العملي انجام ندادم، 🔹️اما متأسفانه نمره قبولي از اين آزمون نگرفتم...
「💛•🌿」 بـہ مرگِ داخلِ بستـر نمے‌شود دل بست... خدا ڪند ڪہ بہ داد ما برسد... ◾️🖤◾️@yazeynb◼️🖤◼️ ꨄ︎ـالفࢪج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|🎈✨|خنده هایت را دوست دارم واَسئلُک اَن تجعلَ وفاتی قتلا فی سبیلک...:) و از تو خواهم که قرار دهی مرگم را کشته شدن در راهت...🦋🌱 😞💔 "دیر یا زود فـرقی ندارد، لایق که باشی...💔 هـر زمان ڪہ باشد میشوند..." 🕊 دعا کنید ازغافله شهدا جانمانیم
مربوط به دو تصویر بالا👆👆👆 ◾️🖤◾️@yazeynb◼️🖤◼️ ☀️اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج☀️ 😔😔انا لله و انا الیه راجعون 💢باز هم توهین از سمت خوارج زمان . یابن الحسن شرمنده هستم،به نام شما مردم را گمراه کردند،نظاره کردیم یابن الحسن شرمنده هستم،به نام شما ادعای نیابت کردند،نظاره کردیم یابن الحسن شرمنده هستم،به نام شما به مقام شما توهین کردند،نظاره کردیم یابن الحسن شرمنده هستم،به نام شما اجداد طاهرینت را مشرک خطاب کردند،نظاره کردیم یابن الحسن شرمنده هستم،به نام شما .... 🔴احمد بصری همان دجالی که به نام ائمه و اهلبیت چه اهانت های را که به ائمه نکرده است در یکی از کتب خویش مدعی می شود که حضرت صاحب الزمان(عج) به این علت تا الان ظهور نکردند که در وجود شریف ایشان شرک و منیت وجود دارد. 😔درد در آن است که این دجال در ادامه سخن مدعی می شود که خود وی هیچ شرک و منیتی ندارد و این امام زمان است که هم اکنون در حالت یک مشرک در حال زندگی می باشد. . ✍️و در پایان غیبت صغری این حجاب برای امام مهدی (ع) برداشته می شود که هرگز بعد از آن هراسی به دل ایشان راه نمی یابد و 😭هرگز شرکی از جنس غرور و منیت برای ایشان به خاطر این گشایش باقی نمی ماند.😭 اما در زمان ظهور کسی که نیازمند فتح حجاب است، مهدی اول(ع) می باشد. او همان امنیت یافته بعد از خوف و هراس می باشد و نیازمند👈 (عبادت تو بدون هیچ شر کی است) یعنی وجودش از منیت و غرور پاک گردد👉 و فتحی برای او حاصل گردد. . 📕کتاب متشابهات احمد الحسن جلد4 صفحه108📕 . ⁉️به راستی ای کسانی که به این دجال ایمان آورده اید دیگر به چه چیز معتقد هستید،امام علی انسان زیانکار،امام حسین مشرک حضرت صاحب الزمان مشرک،مگر برای اثبات کفر یک شخص باید بیش از این گفته شود؟آیا اگر پیامبر دستور به توهین و اهانت به اهلبیت و ائمه میداد کسی می توانست بیش از این به ائمه توهین کند؟آیا این است فرستاده حضرت مهدی(ع) . ،چقدر شما اتباع احمد بصری شبیه به خوارج هستید،چقدر دل مولا از حماقت های جاهلانه شما خون است. . 📜حضرت امام صادق صلوات الله علیه فرمودند: . 👈ائمه بعد از رسول الله صلوات الله علیه و آله، . 🔸👈12 نفرند👉👇👇 . 👈👈هر کس یکی از آن ها کم کند یا یکی به آن ها زیاد کند!👇👇. 🔥👈 از دین خدا خارج شده است و بهره ای از ولایت ما نبرده 👉👉👉 . 📓اختصاص، شیخ مفید، ص232. .
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🥀🥀💦💦@yazeynb💦💦🥀🥀 ☀️اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج☀️ 🗞 تقویم شیعه/ 26 رجب شهادت ابوطالب علیهاسلام 🔅 پدر ، سيد بطحاء أبوالأئمه حضرت عليهماالسلام بر اثر آزار واذیت کفار در شعب ابیطالب در سن ۸۱سالگی گشتند. 🔸نام مبارکشان است و پدرشان ومادرشان جناب فاطمه بنت عمرو بن عائذ است. حضرت ابوطالب با حضرت پدر صلی الله علیه و آله وجناب برادرهای ابوينى بودند، وساير برادران حضرت از مادران دیگرند. ✍🏼 علامه مجلسى میفرمايد : حضرت ابوطالب عليه السلام يكى از اوصياء علیه السلام است. 🌺 ودايع انبياء، عصای علیه السلام و انگشتر علیه السلام و... توسط جناب عبدالمطلب به حضرت ابوطالب عليهماالسلام سپرده شد وايشان نیزبه پیامبر صلی الله علیه و آله تحویل دادند. علیه السلام فرمودند: " مثال ابوطالب علیه السلام مانند اصحاب کهف است که ایمانشان را ازدشمن پنهان کردند. 🔰↶ او در دوره کوتاهی منصب   را بر عهده داشت و پس از وفات پدرش عبدالمطلب، برادرزاده‌اش  صلوات الله علیه بود و در ماجرای رسالت پیامبر صلی الله علیه واله به شدت از او حمایت کرد.⇒ ابوطالب به ، از موارد مورد بحث‌ بین شیعه و برخی از اهل  بوده است. 🖋استدلال‌های تاریخی و روایی بسیاری مبنی بر ‌بودن و او به اسلام وجود دارد. اشعار و قصایدی به ابوطالب نسبت داده شده که در دیوان او جمع‌آوری شده است. او در ۲۶  سال دهم درگذشت و در  به خاک سپرده شد.🔹 در مدت کوتاهی، دو منصب رفادت و به را در مکه🕋 بر عهده داشت. وی بود و 🌸 و گندم🌾 خرید و فروش می‌کرد. ✍🏻 بنابر روایتی از علیه السلام و آنچه درباره گفته‌اند : 👈🏼 وی با وجود ، عزیز و بزرگ قریش و دارای و بود.🔰 ↶ درباره و او گفته‌اند که او می‌داد کسی از قریش اطعام نمیکرد.🍃 👈🏼 وی کسی بود که در را در بنا نهاد و بعدها آن را امضا نمود.📝 ⇍بنابر نقل حلبی او بنا بر شیوه پدرش، را بر خود کرده بود.⇏ 👤اصبغ بن نباته می گوید: علیه السّلام فرموند ☝️🏼«بخدا قسم هرگز پدرم و جدم عبدالمطلب و هاشم و عبد مناف عبادت نکرده اند». ❓گفتند: «پس چه را عبادت می کردند ؟ فرمودند: به سوی کعبه🕋 می خواندند و بر و به آن متمسک بودند. 📚 پانویس : ↑تاریخ الطبری ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲ ↑ابن جوزی تذکرة الخواص ۱۴۲۶ق ص۱۵۸ ↑ابن سعد الطبقات الکبری ۱۹۶۸م ج۱ ↑تاریخ الیعقوبی۱۳۸۴ق ج۲ ص۱۴ ↑بحار الانوار ج 19 ص 24 ↑قلائد النحور ج رجب ص 284 ↑مصباح المتهجد ص749 ‍
🥀🥀💦💦@yazeynb💦💦🥀🥀 ☀️اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج☀️ ❇️ روایتی از آخرین روز زندگی 🔺پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ✍ساعت ۷ صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. 🔹ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. 🔸ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند.دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. 🔹گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . 🔸آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... 🔹ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! 🔸ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. 🔹پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... 🔸ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم 🔹حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... 🔸ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد 🔹ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. 📚راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون
🥀🥀💦💦@yazeynb💦💦🥀🥀 ☀️اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج☀️ ❤ ✨🥀 یک روز یک تفنگ بادی دادم دستش، برای شکار گنجشک تا ساعت ۹ شب هر چه منتظرش شدیم، به خانه نیامد. مادرش خیلی تشویش داشت. گفت: برو، ببین بچه کجا رفت. من کمی اوقات تلخی کردم و گفتم: می خواهم بخوابم بعد از چند دقیقه دیدم از لای لحاف نامه ای بیرون افتاد. روی آن نوشته بود: آقاجان! منتظر من نباش رفتم جبهه.  :پدر بزرگوار شهید🌹 🌷 🌷 :۱۳۴۸/۰۱/۰۱ بهشهر 🕊 : ۱۳۶۵/۱۱/۰۸ شلمچه هدیه به ارواح مطهر شهدا 🌷 ‍‍
🥀🥀💦💦@yazeynb💦💦🥀🥀 ☀️اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج☀️ 🌹بر خود واجب دیدم که به دفاع از اسلام بپردازم به دوستان وصیت می‌ڪنم که از این راه سرپیچی نکنند ڪہ این راهِ حقـی است و دفاع از اسلام واجب است. 🍃حال دل هایمان در فراق کربلا، سراسر بلاست و این تو هستی که میتوانی با دعایت ما را راهیِ بهشت زمینیِ خدا کنی :) ♡ مردِ حسینی♡ 🌹به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ فروردین ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : بهشت آباد اهواز 🕊🕊🌷🌷
🥀🥀💦💦@yazeynb💦💦🥀🥀 ☀️اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج☀️ 💯‏مصداق واقعیِ و و قرآن بر سر نیزه کردن! ۱۷۰۰۰ انسانِ بیگناه در دههٔ ۶۰ بدستورِ این دو جلاد به رسیدند! 🇮🇷 محفلی برای بازخوانی پرونده های خواص
🥀🥀💦💦@yazeynb💦💦🥀🥀 ☀️اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج☀️ یکی از شهدای مدافع حرم بود ،،، داعشی ها دورش کردن تا تیر داشت با تیر جنگید تیر تموم شد سنگ تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش ... همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود .. خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد ولی یک لحظه سرشو از ترس پایین نیاورد.... تشنه بود آب جلوش می ریختن رو‌زمین .... فهمیدن حاج قاسم توی منطقس ... برا این که روحیه حاج قاسم روخراب کنن بیسیم رضا اسماعیلی گرفتن جلو دهن رضا و چاقو گذاشتن زیر گردنش کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم ... ببین اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید .. ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چندتا کلمه می گفت ..‌ اصلا من آمدم جونم بدم اصلا من آمدم فدابشم برا حضرت زینب اصلا من آمدم سرم رو بدم یا علی یا مولا یا زهرا .....😭😭😭😭😭 میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد که پشت بیسیم گوش می داد .... بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن ‌برا حاج قاسم 😓😓