با مدد اهل بیت و شهدا و بی بی جانم خانم زینب سلام الله علیها بریم محفل روضه مادر یازهرا🏴

بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام  زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی  داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟😭  

دراین سه ماه، آب شدم ، امتحان شدم با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم   با دیدنت، نگاه مرا سیل غم گرفت  با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت  جانم به مظلومیت آقامون علی😭  

این بوی نان داغ به من جان ِ تازه داد  حتی به پلکهای حسن، جان تازه داد  الهی بمیرم حسن جانم...آقا از آن ماجرای کوچه چه بر دل شما گذشت...😭  #فاطمیه

زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند  باید کمک کنم، کمرت درد می کند   آیینه ی پراز ترکم ، احتیاط کن  فکری به حال و روز بد ِ کائنات کن😭    

تا کهنه زخم بازوی تان تیر می کشد  دستاس خانه، آه نفس گیر می کشد😭  ازدست تو، به آه شکایت بیاورم  نگذاشتی طبیب برایت بیاورم  آخ بمیرم برات مولا...

اینکه اهل ِ صحبت بی پرده نیستم راضی به رنج دست ِ ورم کرده نیستم😭   جارونکش! که فاطمه جان درد می کشم دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم😭  #امام_زمان

جارو نکش! که عطربهشت ست می بری  روی ِ مرا زمین نزن این روز آخری   چه لحظه های سخت و غمباری هست در خونه مولامون 😭

 باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست  ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست  ... خونه بی زهرا که دیگه صفایی نداره😭یه ویرونه اس به خونه تکونی این ویرونه نیازی نیست😭  

گیرم که گردگیری امروز هم گذشت...  فصل بهارآمد و این سوز هم گذشت....  آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی    مادر جان از رفتن نگو... با حرف رفتنت آتش به جگر مولامون میزنی...😭

زهرا به جای نان، غم ما را درست کن  حلوای ختم شیرخدا را درست کن😭 آه علی جانم😭  

مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری  دست شکسته جانب دستاس می بری  جان ِعلی بگو که تو با این همه تبت شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت😭    یازینب...