eitaa logo
یه جو انصاف
445 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
15 فایل
درود بر مخالف من هنر ما معاند را مخالف ساختن و مخالف را موافق ساختن است! آی دی کانال، @Yejoensaf ارتباط با مدیر : @alirezafander
مشاهده در ایتا
دانلود
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢تو اینترنت بزنید: Iranian genom project ببینید چی میاد دوست عزیزی که خوشحالی آنجلیناجولی در حمایت از جنبش ازتون خواسته یه تیکه از موهاتون رو براش بفرستین؛ این کلیپ برای شماست،، 🔸️دسترسی به ژنوم ایرانی برای جنگ بیولوژیک امریکا علیه مردم ایران! ☫ کانال فوق محرمانه ◾ @T_SECRET
💠 بعضی‌ها خیلی راحت به آدم میگن: «مگـــــــــه تــــــــــو قـــــــــــرآن آیـــــه ای در بـــــــاره حجــــــــــــاب هـــــــــم داریــــــــم❓‼️ حالا ما هم آیات مربوط به حجاب را آوردیم👇 ✅ آیات صریح قرآن پیرامون حجاب و خدا می داند که حجاب برای تو بهتر است 📨 نشرحداکثری ⛔️ ⛔️ 📨 نشرحداکثری 📤 ➕عضو کانال رسانه انقلابی شوید ↘️ 🇮🇷 @resane_enghelabi
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 باعرض معذرت و اظهار اشمئزاز از پوشش این خبر🙏 ما ادرار شماها رو خریداریم! بابت ادراراتون مبلغی پول از ما بگیرید! تولید آبجو با ادرار انسان. این آبجو گواهینامه سلامت اتحادیه اروپا را نیز دریافت کرده است!!! بازار مصرف آن علاوه بر دانمارک، اروپا، بیشتر ترکیه بوده و بصورت قاچاق به کشورهای همسایه ترکیه، مثل ایران، عراق و ...ارسال می شود!!! قابل توجه آبجوخوران در ترکیه و ایران و.... طرفداران نظام بهداشت جهانی! از نظر کارشناسی پزشکان مصرف ادرار و قرص م... منعی ندارد! این آخوندها هستند که نمی‌گذارند کشور ما هم مثل خارجی ها پیشرفته و کاملا بر اساس کارشناسی پیش بره😜 🍎 @haghagigat
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ اتحاد مثال زدنی برعندازا🤣🤣🤣 نشد یه تجمع برگزار کنن، بدون وحشی بازی.. 😐😐 شما همون عنقلاب کنید بهتره. انقلاب واستون زیادیه😆 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/477167618C9fc6a36df0
✅🍷🍸 داستان فوق العاده زیبا و عبرت آموز «دنیا همه هیچ ...» مولوی و شمس (تهیه شراب مولوی برای شمس تبریزی) می‌گویند روزی مولانا، شمس تبریزی را به خانه‌اش دعوت کرد. شمس به خانه‌ی جلال‌الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده‌ای؟ مولانا حیرت‌زده پرسید: مگر تو شرابخوار هستی؟! شمس پاسخ داد: بلی! مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم! – حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن. + در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟! – به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند. + با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت. – پس خودت برو و شراب خریداری کن. + در این شهر همه مرا می‌شناسند، چگونه به محله‌ی نصاری‌نشین بروم و شراب بخرم؟! – اگر به من ارادت داری باید وسیله‌ی راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب‌ها بدون شراب نه می‌توانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم. مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه‌ای به دوش می‌اندازد، شیشه‌ای بزرگ زیر آن پنهان می‌کند و به سمت محله‌ی نصاری‌نشین راه می‌افتد. تا قبل از ورود او به محله‌ی مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمی‌کرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند. آنها دیدند که مولوی داخل میکده‌ای شد و شیشه‌ای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن، از میکده خارج شد. هنوز از محله‌ی مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانانِ ساکنِ آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه‌روزه در آن به او اقتدا می‌کردند رسید. در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا می‌کنید به محله‌ی نصاری‌نشین رفته و شراب خریداری نموده است. آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد! مرد ادامه داد: این منافق که ادعای زُهد می‌کند و به او اقتدا می‌کنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه می‌برد! سپس بر صورت جلال الدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش کوفت که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد. زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به‌ویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند. در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: ای مردم بی‌حیا! شرم نمی‌کنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید؟ این شیشه که می‌بینید حاوی سرکه است زیرا که هر روز با غذای خود تناول می‌کند. رقیب مولوی فریاد زد: این سرکه نیست بلکه شراب است. شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه‌ی مردم ازجمله آن رقیب، قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست. رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دست‌های او را بوسیدند و متفرق شدند. آن‌گاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مرا مجبور کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟ شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن می‌نازی جز یک سراب نیست. تو فکر می‌کردی که احترامِ یک مشت عوام برای تو سرمایه‌ای‌ست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همه‌ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل می‌رساندند. این سرمایه‌ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود. عکس نوشته دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ عکس نوشته دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ همچنین بخوانید: اشعار مولانا درباره عشق، فراق، خدا و انسان با عکس نوشته می‌توان گفت مفهوم و معنی شعر دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ با اندیشه خیامی که ارزش نهادن به امور دنیوی و درگیر آن شدن را نکوهش می‌کند سازگاری دارد. دنیا دیدی و هرچه دیدی هیچ است و آن نیز که گفتی و شنیدی هیچ است سرتاسرِ آفاق دویدی هیچ است و آن نیز که در خانه خزیدی هیچ است. 🔻و بقول مولانا: دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای (ز بهر) هیچ بر هیچ مپیچ دانی که پس از مرگ چه ماند باقی عشق است و محبت است و باقی همه هیچ @Yejoensaf
❤️مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد تو مپندار که مجنون سَرِ خود مجنون گشت از سمک تا به سمایش کِشش لیلا برد من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم او که می رفت مرا هم به دل دریا برد جام صهبا ز کجا بود؟ مگر دست که بود که به یک جلوه دل و دین ز همه یک جا برد خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود که درین بزم بگردید و دل شیدا بـرد خودت آموختی‌ام مهر و خودت سوختی‌ام با برافروخته رویی که قرار از ما برد همه یاران به سر راه تو بودیم ولی غم روی تو مرا دید و ز من یغما برد همه دل باخته بودیم و پریشان که غمت همه را پشت سر انداخت مرا تنها برد “خودت آموختی ام مهر و خودت سوختی ام با برافروخته رویی که قرار از ما برد‼️ 📚سراینده: مفسر بزرگ قرآن کریم علامه سید محمد حسین طباطبایی🙏 و هم از اوست👇 پرستش به مستیست در کیش مهر برومند زین حلقه هشیارها همی گویم و گفته ام بارها بُوَد کیش من مهر دلدارها❤️ @Yejoensaf
✅8 ضرب‌ المثل‌ مدیریتی عجیب از سراسر دنیا (از یاد نبریم پشت هر ضرب المثل هزاران سال تجربه نهفته است و ضرب المثل ها چکیده تجارب ملل هستند‼️) 🕐جاماییکا: قبل از آنکه از رودخانه عبور کنی، به تمساح نگو "دهن گنده" تفسیر: تا وقتی به کسی نیاز داری، او را تحمل کن و با او مدارا کن. 🕑هاییتی: اگر میخواهی جوجه ‌هایت سر از تخم بیرون آورند، خودت روی تخم‌مرغ ها بخواب. تفسیر: اگر به دنبال آن هستی که کارت را به بهترین شکل انجام دهی آن را به شخص دیگری غیر از خودت مسپار. 🕒لاتین: یک خرگوش احمق، برای لانه‌ی خود سه ورودی تعبیه می‌کند. تفسیر: اگر خواهان امنیت هستی، عقل حکم می‌کند که راه دخالت دیگران را در امور خودت بر آن‌ها ببندی 🕓آفریقا: هر سوسک از دید مادرش به زیبایی غزال است. تفسیر: معادل فارسی‌: اگر در دیده‌ی مجنون نشینی، به غیر از خوبی لیلی نبینی. 🕔روسی: بشکه‌ خالی بلندترین صدا را ایجاد می‌کند. تفسیر: هیاهو و ادعای زیاد نشان از تهی بودن دارد. 🕕اسپانیا: برای پختن یک املت خوشمزه ، حداقل باید یک تخم‌ مرغ شکست. تفسیر: بدون صرف هزینه به نتیجه‌ مطلوب دست نخواهی یافت 🕖روسی: هر که چاقوی بزرگی در دست دارد، لزوماً آشپز ماهری نیست. تفسیر: دسترسی به امکانات مطلوب ضامن موفقیت نیست. 🕗ژاپنی : اگر می خواهی جای رئیس ات بشینی پس هلش بده بره بالا تفسیر: برای پیشرفت زیراب کسی رو نزن. @Yejoensaf @Alirezafander